نظرات کاربران درباره کتاب آتش فروزان

"جو سول "مرد میانسالی است که توانایی بچه دار شدن ندارد و عقیم است ولی خود نمیداند و نمی‌خواهد بداند و مطمئن شود. این موضوع بچه دار نشدن، باعث بوجود آمدن حس ناتوانی و ضعف در او شده است. همسر جوان او که علاقه زیادی به شوهر خود دارد تصمیم می‌گیرد از راه دیگری فرزنددار شود تا شوهر خود را خوشحال کند... داستان کوتاه بود و تا آخر ادامه دادم ولی به انتها که رسیدم اصلا متوجه نشدم نویسنده چرا انقدر از این موضوع دفاع کرده!! جو سول یک دوست صمیمی دارد به اسم "رفیق اِد" که بنظر مرد عاقلی می‌رسد و زن تصمیم خود را با او درمیان میگذارد. در انتهای داستان که این تصمیم سبب بروز مشکلاتی میشود، رفیق اد از زن و تصمیمش دفاع می‌کند و این موضوع رو بخاطر عشق و‌علاقه زن به شوهر خود بیان می‌کند! ولی بنظرم منطقی پشت حرف های او نیست و کلا متوجه هدف و منظور نویسنده نشدم...!!

(۷-۱۱-[۱۵۴]) داستان در مورد تداوم نسل ها و مسئله ی بقاست؛ من فکر میکنم هدف کلی نویسنده اینه که انتقال ارزش های اخلاقی و باطنی از نسلی به نسلی دیگر، والاتر از انتقال مسائل ژنتیکی و ظاهریه؛ نویسنده با زیر پا گذاشتن یک ارزش اخلاقی، سعی در اثبات و ضرورت ارزش اخلاقی دیگه ای داره و با این کار این مسئله رو که "رذایل و فضایل اخلاقی نسبی هستن" رو تایید میکنه.

----------------------- داستان کشش خوبی داشت و آدم رو ترغیب به خوندن میکرد ولی حقیقتا محتوا مناسب نیست و اخر داستان هم جوری تموم میشه که انگار بچه دار شدن ارزش انجام هرکاری رو داره !!! بعضی از قسمتهای ترجمه هم مشکل داشت .

کتابی جذاب درباره پیرمردی که سالهاست بچه دار نمیشود و ناگهان عمسر جوانش باردار میشود...

بازهم کتابی بامضمون بسیارعالی وخواندنی، اما؛ ترجمه ای ضعیف ومهمتر، مملو ازغلط املائی، لطفا" آثارنویسندگان بزرگ را خراب نکنید، با زحمت بسیار مینویسندوشما به سادگی خرابشان میکنید، قابل بخشش نیست،لطفا" توجه وترتیب اثردهید.

ای قشنگ بود ولی ای کاش همه یک رفیق اِد تو زندگی داشتیم

عالی، ترجمه عالی