نظرات کاربران درباره کتاب بالکان اکسپرس
۴٫۱
(۱۷)
Artemis
جنگ و نا امنی در هیچ جای دنیا خوب نبوده و نیست اما چیزی که باید توجه کرد اینه که دفاع کردن در مقابل یک کشور متجاوز چیز خوب و درستیه اما در جاهایی از کتاب احساس کردم که نویسنده حتی برای دفاع هم ارزشی قائل نیست و اونو پوچ و بی ارزش میدونه و بطور کلی لحن نویسنده پر از یاس و ناامیدیه.(البته انتظاری هم بیش از این کسی که توی یک سیستم کمونیستی رشد کرده نمیره هرچند که اون سیستم رو قبولش
نداشته باشه.) اما اینم بگم که نویسنده درد و رنج ناشی از جنگ رو (برای هرکس و یا به هرنوعی که شما فکرکنید) خیلی خوب منتقل میکنه.(آوارگی ها وکمبودها و ترسها و...)
اما این کتاب از یه منظر خیلی خوبه اینکه اگر اطلاعات زیادی درباره بالکان و قضایای مربوط به اون نداشته باشین با خوندن این کتاب و کمی تحقیق توی اینترنت میشه به چیزای جالبی رسید.
نکته مثبت دیگه اینکه در چند فصل از کتاب خیلی درست و دقیق تحلیلهای روانشناسانه و اجتماعی و حتی سیاسی رو بیان میکنه که بنظرم جزء جذابیتهای این اثره.
mary
مریم
فوق العاده انسانی و تأمل برانگیز
حسین
خانم دراکولیچ! دلیل کافی برای مطالعه،عالی بور
S.Abolqasem
بد نبود، گزارش های نویسنده از دوران جنگ یوگسلاوی و حمله صرب ها به کروواسی و اوضاع و احوال زمان جنگ...
کاربر 7969463
کتابی ست آشنا با مصائب جنگ......جنگهای ایدئولوژیک ...بدترین نوع جنگ است...نبرد با کسانیکه تا دیروز برادرت بودند....وناگهان دشمن.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
بالکان اکسپرس روایت جنگ از زبان یک زن است، زنی که مثل همه در آپارتمانش در زاگرب نشسته و باور ندارد که جنگ شروع شده است. اما زمانی باورش میکند که دیگر تبدیل به یک هیولا شده است. سعی میکند به زندگیِ عادیِ خود ادامه دهد و وانمود کند که اتفاقی نیفتاده است، اما این حقیقت ماجرا نیست؛ جنگ هموطنانش را از بین برده است، یوگسلاوی در حال فروپاشی است و هر روز وحشت بیشتری وجودش را فرا میگیرد. تا جایی که حس میکند فقط قربانیِ جنگ نشده، بلکه همدستش شده استبالکان اکسپرس روایت آن روی دیگرِ جنگ است، روایت ترس، ترس از کشتهشدن، روایت وقایعی که رفتهرفته انسان را از درون تغییر میدهد. اسلاونکا دراکولیچ از آن سوی جنگ حرف میزند، از چهرهٔ نادیدنیِ جنگ، از آن چیزی که تنها داراییِ انسان را از او میگیرد، یعنی فردیتش را…
او معتقد است که هیچ اعتقادی ارزشش را ندارد که بهخاطرش بمیری. از اینکه دوستانش کشته میشوند و جنازههاشان طعمهٔ سگها میشود، اندوهگین است، حتی نمیتواند آنها را دفن کند. از اینکه زادگاهش در حال فروپاشیست، ولی هیچ کاری از کسی ساخته نیست.
از تبعات پس از جنگ میگوید که ضررش گریبان ملت را میگیرد و نفعش شامل حال رهبران سیاسی میشود. از چیزی که زمانی بخشی از هویت فرهنگیِ مردم بود و حالا به هویت سیاسیِ آنها تبدیل شده است، و آن را به یک لباس تنگ و ناراحت تشبیه میکند.دراکولیچ از قربانیان جنگی میگوید که بیهوده قربانی شدهاند؛ از نگرانیِ مادرش مینویسد که هر شب به فکرِ سنگ قبر پدرش است و چون یک کروات بوده، میترسد که یک عده سنگ قبرش را خراب کنند. اما در واقع مادر نگران سنگ قبر نیست، نگران موقعیتیست که دشمنی و نفرت به بار آورده است، نگران مردم است که در ذهنشان دنبال دشمن میگردند و این دشمن هر چیزی میتواند باشد، حتی یک تکه سنگ قبرِ نمادین!سرِ حرف را که باز میکنیم، جنگ پیدایش میشود. آنقدر پیش میرود که دیگر نمیتوانیم کنترلش کنیم. هویتمان را میگیرد، استقلالمان را میگیرد، فردیتمان را میگیرد، و کمکم مرگ را نفس میکشیم. همهچیز بوی مرگ میدهد، حتی مرگ خودمان را هم تصور میکنیم. و آنوقت است که معنای تبعیدیبودن را میفهمیم. آن موقع که دیگر گذشتهمان را گرفتهاند و تنها مشتی خاطره مانده است که آن هم بهزودی بهدست فراموشی سپرده میشود. هیچچیز بدتر از آوارهشدن نیست، هیچچیز بدتر از نگاه خصمانه و تحقیرآمیز کسانی نیست که به سرزمینشان پناه آوردهایم. از بدترین تبعات جنگ این است که به انسان در سرزمین مادریاش برچسب «پناهنده» بزنند.تراژدیِ بالکان با تمام جزئیات و شرح وقایع، دید ما را به زندگی و جنگ تغییر میدهد، و با واقعیتی روبهرو میکند که شاید تاکنون در هیچ کتابی ندیده و نخواندهایم.👌🏻☺️🦋
حجم
۱۴۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۲۲ صفحه
حجم
۱۴۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۲۲ صفحه
قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد