نظرات کاربران درباره کتاب استخوانهای دوست داشتنی
۳٫۵
(۶۲)
سمیه 1384
کتاب جالبیه اولش شما رو به شدت کنجکاو میکنه و تا آخر نمیتونین حدس بزنید چی میشه ولی من میگم اگه روحیه حساسی دارید خواندن ش رو همین جا متوقف کنید چون حالتون گرفته میشه من اصلا نمیدونستم این کتاب چقدر ناراحت کننده و تلخه بیشتر چون مرگ شخصیت اصلی از قبل اتفاق افتاده بود فکر میکردم که دیگه سوز و ناراحتی زیادی نداره از سر کنجکاوی خوندم
mohebi
داستان معمولی بود ولی خیلی درهم رفته و ترجمه بسیار ضعیف
کاربر ۳۵۶۶۰۹۳
دوست نداشتم توصیفات و کل داستان بد بود
srl58
موصوع کتاب جالبه ولی ترجمه و جمله بندی ها خیلی خوب نیست،و نسخه کتاب در اینجا از لحاظ نگارشی دارای غلط هست.متن روان نیست ،فقط موضوع کتابه که خواننده رو به جلو میبره وگرنه واقعا عصبی کننده است.فکر کنم باید نسخه چاپی با یه ترجمه دیگه تهیه کنم .
شکوفه پناهی
ترجمه بد ، کمی سانسور و غلط املایی که باعث میشد بعضی جاها مسیر داستان گم بشه ... دوستش نداشتم
شيدا قراگزلو
به قدری ترجمه ی کتاب بده که من نتونستم تمومش کنم،۲۰۰-۳۰۰ صفحه که خوندم ولش کردم با اینکه داستان جذابی داشت واسه من ولی اگر خواستین بخونین حتما با یه مترجم دیگه بخونین
رها
ده سال پیش نسخه کاغذیشو خوندم کتاب جذاب و خوندنیه. 👌
پی نوشت: بعد از سه سال بازم اومدم از کتاب بگم. چقدر کتاب زیبا و همینطور غم انگیزی بود. باهاش گریه کردم و بعد از گذشت سالها شخصیت اول داستان رو فراموش نکردم.
کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
نویسنده بسیار ماهرانه سعی کرده درباره تمام ابعاد مردن قصه پردازی کنه،کتاب مناسب همه هست ومن تعجب میکنم چرا برخی دوستان نظر دادن به درد دختران نوجوان میخوره؟آشفتگی و از هم گسیختن روابط یک خانواده بعد ازمرگ مشکوک یکی از فرزندان وپیامدهای اون برای هریک از افراد خانواده بسیار زیبا توصیف شده همچنین تاثیرش روی دوستان و همسایه ها،ازنظر ترجمه یکم مشکل داشت درکل خوب بود👍🌹
mehrnaz
ایده نویسنده خیلی عالیه اما بنطرم میتونست کم حجم تر باشه اواسط کتاب دیگه حوصله سر بر میشه و البته ترجمه افتضاحش اینو بدتر میکنه .
در واقع به راحتی میشد حجم کتاب و کم کرد پایان زیبا و احساسی داره که قطعا بخاطر پایانش تو ذهنم میمونه .
نکته ای که هست اینکه چه زیبا جهان پس از مرگ تعریف میشه بهشتی که دلپذیره و مردگان اونجا آسودن...
و نکته درد اور اینکه چه رنجی به خانواده تحمیل میشه وقتی یک نفر از اعضا به قتل میرسه ، وقتی کتاب و تموم میکنی و میبندی میتونی درد و رنج و اسیب و سپس التیام ی خونواده و مثل سوزی سمن از بالا نگاه کنی و شاهدش باشی!
نگين
من این کتاب رو شروع کردم به خوندن دیدم نمیشه ترجمهاش واقعا به طرز مسخره ای بَده، پی دی اف انگلیسیشو از اینترنت گرفتم خوندم خیلی قشنگ بود، خواستم بگم حداقل اگه میخواین فارسیشو بخونین ابداً این ترجمه رو نخونین هم خیلی سانسور داره هم اصلا روون نیست. البته بقیه ترجمه ها رو نمیدونم.
yasisd
همین الان خوندن کتابو تموم کردم...چند بار وسطای کتاب میخواستم رها کنم کتابو چون هم خیلی کم حوصله ام هم داستان خیلی تلخ شده بود...ولی اخراش واقعا جذاب شد دوباره...و به نظرم این هنر نویسنده است که یه داستان رو اینجوری مطرح کرده که در عین حال که تلخه شیرین و بامزه هم هست😊
ماندانا.م
من فیلمشو دیدم خیلی خوب بود
mahsa
من نسخه چاپیش رو سه چهار سال پیش خوندم، چیزی که یادمه خیلی سانسور به داستان اسیب زده بود.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
ماجرای قتل دختری نوجوان که از بهشت روایت میشود
«نام من سالمون بود، که مثل ماهی سالمون نوشته میشود؛ و نام کوچکم سوزی بود. من چهارده ساله بودم که در شش دسامبر 1973 به قتل رسیدم.» همانطور که از جملهی آغازین کتاب پیداست، داستان را دختری نوجوان روایت میکند که به قتل رسیده است. سوزی، پس از آنکه توسط همسایهشان آقای هاروی مورد تجاوز قرار میگیرد و کشته میشود، در بهشت نشسته و برای ما داستان زندگیاش را تعریف میکند. اما قصهی سوزی به سرگذشتش و آنچه او را به کام مرگ کشانده است، ختم نمیشود. او از آن بالا سرگذشت خانواده و نیز قاتلش را نیز به تماشا نشسته و برای مخاطب بازگو میکند. همچنین از احوالش در دنیای پس از مرگ نیز سخن به میان میآورد.تبدیل درد به داستان
«آلیس سبالد» رماننویس آمریکایی است که سال 1963 در ویسکانسین متولد شده است. او نخستین کتابش با عنوان «خوش شانس» را در 36 سالگی منتشر کرد. اما آنچه باعث شهرت سبالد شد، رمانی بود که سه سال بعد و در سال 2002 به چاپ رسید: «استخوانهای دوستداشتنی». او در سال 2007 رمان دیگری نیز نوشت و آن را با نام «ماهِ نیمهتمام» منتشر کرد که همچون اثر نخستش، نتوانست به موفقیت استخوانهای دوستداشتنی دست یابد و تاکنون، آخرین اثری بوده که آلیس سبالد خلق کرده است. سبالد در نخستین سالهای جوانیاش، به شکل دردناکی مورد تعرض جنسی قرار میگیرد. واقعهی دردناکی که او را از مسیر زندگیاش بیرون نراند؛ بلکه نویسنده، با جسارت و جرأت، آن را دستمایهای برای خلق «استخوانهای دوستداشتنی» قرار داد. موفقیت این رمان، «پیتر جکسون» کارگردان مشهور و سازندهی مجموعهی فیلمهای «ارباب حلقهها» و «هابیت» را واداشت تا در سال 2009 فیلمی با اقتباس از داستان «استخوانهای دوستداشتنی» بسازد. این فیلم که در آن بازیگرانی چون «سرشه رونان»، «مارک والبرگ»، «ریچل وایس» و «سوزان ساراندون» به ایفای نقش پرداختهاند، همچون رمان رضایت مخاطبان را در پی داشت.💫🍂
m.n
کتابی که اصلا از خوندنش خسته نمیشین.
راوی داستان ،دختری هست که در راه مدرسه مورد تجاوز قرار میگره و کشته میشه.اما در بهشتی که نویسنده ترسیم کرده به زندگیش ادامه میده و خانواده اش رو تماشا میکنه که چطور بعد از مرگ اون
تلاش میکنن به زندگی برگردن و دنبال قاتل و جنازه اش هستن.بین همین هیجان های زیاد، نویسنده دیدگاه های جدیدی رو درباره زندگی ما بعد از مرگ عزیزانمون و بهشت مطرح میکنه.حتما پیشنهاد میکنم بخونید
Haniland
حیف این کتاب با همچین ترجمه ی افتضاحی.
کاوه
کتاب معرکه ایه.بیشتر از 10 سال از وقتی خوندمش میگذره،اما هنوز کاملا تو ذهنم مونده.
نگار
من هنوز تمومش نکردم و دارم میخونم. داستان کتاب جذابه ولی حیف که ترجمهی سرد و پر از سانسور خیلی بهش صدمه زده و باعث شده خوندن کتاب خیلی کند بشه
'Sara'
-_-
حجم
۳۰۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۴۹۵ صفحه
حجم
۳۰۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۴۹۵ صفحه
قیمت:
۷۶,۰۰۰
تومان