نظرات کاربران درباره کتاب سرشارِ زندگی

من عاشق این کتاب شدم. رمان کوتاه و به اندازه ایی که کلمه به کلمه ش خوب نوشته شده بود و خوندن جمله به جمله ش می چسبید. شاید چون من از زیاده گویی خوشم نمیاد و دوست دارم کلمه به کلمه مزه ی کتاب زیر دندونام‌ بره! به خاطر جمله ی بوکوفسکی که گفته فانته خدای من بود کنجکاو شدم بخونمش و من هم ناامید نشدم و در اولین کتاب عاشق قلم نویسنده شدم. نمی تونستم بریده ایی بذارم از قسمت هایی که لذت بردم چون باید کامل خونده بشه. طنز کتابو دوست داشتم، و همینطور واقعی بودنش که یک جریان روی تو زندگی خودش این قدر خوب روایت کرده و تبدیلش کرده یه یک داستان، یعنی باردار شدن همسرش از اول تا وقتی که بچه به دنیا میاد و چقدر توصیفاتی که از همسرش می کرد قابل تصویرسازی و دوست داشتن بود، و گریزی که می زنه به پدر و مادرش و شخصیت پردازی فوق العاده ایی که داره و وحدت موضوعی که به وجود میاره و در نهایت همین سرشار از زندگی...

داستانی بود روان با ترجمه ای خوب امااااا ریتمی یکنواخت داشت و تقریبا میشه گفت هیچ گونه اتفاق خاصی که به روند داستان یک مقدار هیجان بده به چشم نمی خورد. کل ماجرا درباره ی یک خانم باردار و بهانه گیری ها و تغییرات خلق و خویش و همچنین ترس همسرش از مسئولیت پدر شدن بود ...باقی اتفاقات داستان شاخ و برگ دادن به همین موضوع بود . برای من موضوع این کتاب خیلی جذابیت نداشت😊

کتابِ راحت‌خوانی بود. و موضوع ساده و خوبی هم داشت(البته ناگفته نماند، یه جاهایی رفت تو جریانات غیرمرتبط). آنچه داستان رو دوست‌داشتنی‌تر میکرد هم پدر و مادرِ جان بودن. منتها سبک نوشتارش یکم گَس و مثل جلد کتاب، خاکستری‌طور بود که متاسفانه گاها مخاطب رو دلزده میکرد. کتاب به دوستان علاقه‌مند به داستان‌های گَس، که زود هم تموم بشه(حدودا شیش ساعته میشه خوندش) پیشنهاد میشه. با سپاس.

نسخه چاپیشو خوندم چیز خاصی نداشت اواخر داستان بهتر از اوایلش بود، برای من خسته کننده بود

کتاب ۲۲۵ از کتابخانه همگانی، کتابی ساده ، روان ، شیرین . و دیگر هیچ

کتاب خیلی خوبی بود، با این که داستان ثابتی نداشت و بیشتر به تک گویی شخصیت راوی میگذشت اما توصیفات جزیی و دقیق و جالبی داشت. ومجموعا اثر قوی بود. خواننده قبل از خوندن اثر باید بدونه که هدف نهایی نویسنده ایجاد حس مثبت نسبت به مسیحیت هست بنابرین باید با دید وارد داستان باشه و صرفا پذیرنده نباشه.

با اینکه حوادث گل درشتی در داستان اتفاق نمی افتاد اما خواندنی بود. رابطه راوی داستان (خود جان فانته) با پدر و مادرش خیلی با نمک و شبیه به فرهنگ خودمون بود. دوست دارم باز هم از فانته بخوانم.

داستان معمولی‌ای داشت فقط طنزهای مختصرش بود که کمی جذابش کرده بود برای خواندن یک روزه و سرگرم شدن خوب است ولی توقع بیشتری از آن داشتم‌. ترجمه میتوانست بهتر باشد

جالب نبود برای من😑

بخونید لذت بخشه...😊 کتابی دلنشین، گرم، گیرا، آسان خوان، جملات ساده ولی زیبا، طنزی ناپیدا و غیر مستقیم که گاهی لبخند و گاهی پوزخند به لب میاره، به جز مواردی کوتاه هیچ احساس غریبه‌گی نمی‌کردم با نویسنده و داستان "سرشارِزندگی" . انگار داستان یک خانواده ایرانی بود.

به نام خدا به نظرم خوندن این کتاب باید برای مردها و پدرها بسیار دلنشین باشد. زیرا جان‌ فانته دست به نگارش احساس مردان در زمان تجربه ی اولین بارداری همسرشان و ریز و درشت دیگر احساسات مردان زده است. در این کتاب جان فانته گویا می‌خواهد با زبانی نرم و ساده، حرف دل تمام هم جنس‌هایش را بزند! می‌خواهد بگوید زمان بارداری زنان فقط آن‌ها نیستند که در عذاب و سختی‌اند بلکه مردها هم هستند که دچار سختی‌های بی‌شماری می‌شوند. هر مرد به عنوان یک پسر و همسر نقش‌هایی دارد که مانند باری سنگین بر دوشش است و برای انجام وظایفش نسبت به این نقش‌ها تحت فشار است. اوایل کتاب برایم خسته کننده و عذاب‌آور بود اما در آخر شیرین به پایان رسید. ترجمه ی خوب و روانی داشت و تنها مشکلش این بود که پانوشت‌ها توضیحات کاملی نداشتن. امیدوارم از خواندنش لذت ببرید

سرشار زندگی روایت جذاب یه زندگی روتین جان فانته اینجا هم مثل کتاب رگ و ریشه رابطه پدر و پسری رو در نهایت استادی روایت می کنه منتها توی یه بستر دیگه. اون (جان فانته) مضامینی مثل خرافات، مذهب، خونواده و فقر (چیزی که معمولا مربوط به گذشته است) رو در نهایت سادگی لحن و بیان مورد توجه قرار داده. توقع یک چیز شگفت انگیز رو نداشته باشین از این نظر که پر افت و خیز باشه یا هر چیز دیگه ای که ما معمولاً از دنیای کتاب انتظار داریم. شما با این کتاب همراه می شین تا بخشی از زندگی رو شاهد باشید. چیزی که ذهنم رو مشغول کرده اینه که اگه فانته در زمان حال هم می بود آیا باز هم همون عقاید خودش رو داشت یا با مقتضیات زمانه پیش می رفت؟خوشحالم که این کتاب رو خوندم. و خوشحال ترم که باهاش آشنا شدم‌‌. من حالا حالاها دست از سر فانته بر نمی دارم.

اولین کتابی بود که از فانته خوندم. بعد از این از غبار بپرس رو هم خوندم. خیلی خوشحالم که با این نویسنده قدرندیده آشنا شدم. لحظه لحظه‌ی کتاب یک شیرینی و طنز ظریفی داره که اگه جذبتون کنه خیلی لذت می‌برید.

داستان ارام و خانوادگی. دلنشینه.

کتاب خیلی خوبی بود روون و جالب داستان خاصی نیست فقط یک برهه زمانی از زندگی یک زن و شوهر که از زبان مرد روایت میشه که چه احساساتی در اون دوره رو بیان میکنه جذاب بود برای من خیلی دوستش داشتم ....

یه استندآپ با موضوع بارداریِ همسرِ آقای فانته؛ که حواشیِ بامزه‌ای از زندگی‌شو بیان می‌کنه و البته بارِ اصلیِ طنازی‌ها بر دوشِ پدرِ جان فانته‌ست. بعضی جاهاش نتونستم جلوی خنده‌مو بگیرمو حتا گاهی قهقهه زدم. اما بعضی روده‌درازی‌ها و تفصیل‌هاش ملال‌آوره. با تعریف‌ها و تمجیدهای زیادی که از این کتاب شنیده بودم، توقعی بسیار بیش از اون‌چه داشتم که عایدم شد. چیزی بیش‌تر از یه استندآپ نبود.

اتفاق خاصی تو کتاب نمیفتاد اما واقعا دوست داشتم تا اخر و با دقت بخونمش. طنز خاص و بامزگی خاصی داشت و هرازگاهی نا خوداگاه خندم می‌گرفت. تصمیم گرفتم بازم از فانته بخونم.

خیلی بانمک بود این کتاب، طنزی که تو کل ماجرای داستان بود واقعاً عالی بود، چندین بار ناخودآگاه خندیدم. ترجمه روان بود و با اینکه کاملا قابل پیش‌بینی بود روند و انتهای داستان همه اش دوست داشتم بخونم خط به خطش رو، شاید خانمایی که نی نی تو راه دارن خیلی بهتر بتونن با این کتاب هم ذات پنداری کنن ولی در کل دوسش داشتم مثل اسمش پر از حس زندگی بود.

مثل اسمش سرشار از زندگی بود😍 گاهی یه دلخوشی یه عشق یه امیدواری آدما رو زنده میکنه، عوض میکنه،لطیف میکنه.....

علارغم کامنت های تماما تعریف از این رمان، اصلا به مذاق بنده خوش نیومد.. پراکنده گویی و تلاش برای طنازی که در نهایت آدمو عصبی میکرد شخصیت های غلو شده ی زن حامله و پدر ناراحت احساس میکنم نویسنده تحت تاثیر اون حجم و می و مشروب، تونسته اینقدر پرت و پلا بنویسه با این حال چون صفحات کمی داشت میشد تحمل کرد تا آخرش و خوند عجیب بود برام که اینقدر تحسین کننده داشت این کتاب