نظرات کاربران درباره کتاب زندگی جای دیگری است

این کتاب داستان یه شاعر جوان و مادرشه. مادری که مورد عشق و علاقه ی همسرش نیست، پس بعد از تولد پسرش به عشق بی رویه و افراطی به اون روی میاره و تلاش میکنه این عشق رو جایگزین ناکامی عاطفی زندگیش کنه. پسری که بسیار به مادرش وابستست، از برقراری رابطه ی درست ناتوانه، ضعیفه و برای جبران احساس حقارت ناشی از کنترل شدن دائمی توسط مادرش، به رفتارهای سادیسمی با پارتنرش روی میاره. از طرف دیگه مادر که احساس میکنه باید پسرش رو وابسته به خودش نگه داره تا بتونه اونو برای خودش حفظ کنه، هرگونه رفتار بالغانه ی فرزندش رو تهدید به حساب میاره و پارتنر فرزندش رو به چشم یک رقیب میبینه. کتاب، شرح دقیقی از این روابط بیمارگونست. روابطی که مصداق عینیش رو در خیلی از مادر و پسرهای ایرانی میشه دید. کتاب خیلی جالب و قابل تاملیه..

داستان، قصه ی پر فراز و فرود مادر و پسری است به نام یارومیل که از عشقی نامعمول شروع میشه و به مناسبات اجتماعی-سیاسی، جامعه هنری و اوضاع زمانه سر میکشد. کوندرا ”یارومیل” (شاعر جوان این قصه) را بهانه کرده تا نقدی سرسختانه به شاعران توخالی داشته باشه 👌 کوندرا به شدت قصه گوست و زبانی روان برای روایت این قصه انتخاب کرده و با طنزی زیبا و در بستری از شوخی شما را به خوندن ادامه ی این کتاب دعوت میکنه، این کتاب از اون دسته کتاب هاییه که جنبه روانشناختی و شخصیتیش بیشتر از داستانی بودن کتابه! میلان کوندرا معمولا قضاوت آشکاری نمیکنه اما در نهایت شیوه روایتش موجب میشه خواننده نهایتا تن به قضاوت شخصیت های داستان بده. از خوندنش راضی بودم و احتمالا بقیه آثار این نویسنده در لیست کتاب هایی که باید بخونم قرار میگیره 😌🌸

تا قبل از خواندن این کتاب تصورم این بود که بار هستی بهترین اثر میلان کوندراست. نویسنده ای که تعریفش از روابط انسانی و احساسات درونی آنها آنقدر زمینی است که هر کسی می تواند لمسش کند. چون یا تجربه اش را داشته و یا به آن فکر کرده است. اما این کتاب یک شاهکار بود که قطعا بعد از یک وقفه کوتاه دوباره بازخوانی می کنم.

اره..زندگی جای دیگیه..

قبلا دو تا کتاب، نسخه چاپی از میلان کوندرا خوندم، کتابهای هویت و بار هستی. چون از اونها خوشم اومده بود، این کتاب رو هم انتخاب کردم و خوندم اما اصلا اون انتظاری ک داشتم، نسبت به دو تا کتاب قبلی، برآورده نشد😕البته سلیقه‌ها با هم فرق داره و اینکه من کتاب رو نپسندیدم، دلیل نمیشه بقیه خوش‌شون نیاد، ولی در کل، من نتونستم ارتباطی با کتاب برقرار کنم و از خوندنش حس خوبی پیدا کنم😐

کتاب خوبیه...تاثیر تربیت رو بر دیدگاه آدما در بزرگسالی نشون میده...شخصیتی که با تلاشهای مادر به شاعری تبدیل میشه با شخصیتی نامتعادل..

کتاب جالبی بود

نه به سانسور! چیزی که در طول خوندن این کتاب شدیدا متوجهش میشید، و از جذابیت متن کم می کنه. تاثیرات رفتار پدر و مادر و محیط زندگی روی خودآگاه و ناخودآگاه یک فرد از زمان کودکی تا مرگ، و تاثیر روابط ناسالم عاطفی روی افراد، تو کتاب قابل بررسی بود. اما حرف جدیدی هم نزد، چیزایی که الآن دیگه همه می دونن، نه فقط روانشناسا... شاید این کتاب برای کسانی که به عقاید کمونیست ها؛ مارکسیست ها وسوسیالیست ها و کشمکش های بینشون علاقه مندن جالب باشه؛ یا برای کسانی که به رابطه هنر (نقاشی، شعر، ...) و انقلاب ها توجه دارن، ولی برای بنده واقعا جذابیتی نداشت... و فقط منتظر بودم ببینم حرف کتاب چیه که متاسفانه مطلب جدیدی به دانسته های من اضافه نشد.

کتابی کاملا سلیقه ای، برای من خیلی متوسط بود با تعاریفی که از کتاب شنیده بودم کاملا مغایرت داشت.

خوندنش توصیه میشود :)

سوزش یعنی اول کتاب چاپی رو بخری بعد ببینی طاقچه گذاشته تو کتابخانه😭

میلان کوندرا رو دوست دارم ،ارزش خوندن داره

بهترین ترجمع از این کتاب مال کیه

این کتابو به انگلیسی خوندم و خیلی لذت بردم خوشحالم طاقچه ترجمه شو قرار داده

سلام. ای کاش چنین کتابی pdf بود. فرمت ePUB اصلا جذابیت ندارند و همون قیمت باید پرداخت شه!

میلان کوندرا که فوق‌العاده‌س این کتابشم مثل بقیه👍

بسیار زیبا بود.

رمان درست از وسط ماجرا و بی هیچ مقدمه چینی‌ای شروع می‌شود. این باعث می‌شود مخاطب به سرعت داخل فضای رمان پرت شود و همراه نویسنده راه بیفتد. داستان ماجرای عجیبی ندارد. انسانی به دنیا می‌آید و بزرگ می‌شود و می‌میرد. مسئله دقیقا در چگونگی زیستن او و ارتباطاتش است. میلان کوندار با دقت و جزئینگرانه و روان‌شناسانه این موضوع را تبیین کرده. رمان به هیچ وجه ملال‌آور نیست. پر از حرف‌های مهم و تاثیرگذار و فارغ از هر ایدئولوژی نگاهی عمیق به انسان دارد. علاوه بر این بستر رمان در کشور چک ور در بحبوحه پیروز کمونیست‌ها رخ می‌دهد. از این مجرا کوندرا نگاهی هم به بحث انقلاب و رابطه آن با هنر به خصوص شعر دارد. رمان بسیار خواندنی و مهمی است. حتما آن را بخوانید. پایان‌بندی عالی است چون تمام شخصیت‌ها به هم گره می‌خورند.

هسته اصلی داستان زندگی مردی به نام یارومیل ‍ه و به شرح درونیات اون و وقایع جزئی اطرافش می پردازه. در واقع هر کارکتری که توی این داستان وارد میشد،داستانش هم با خودش میاورد و ذهنیت خاص خودش. من از این کتاب بریده های خوبی برداشتم و برام قسمت های قابل تأمل بسیاری داشت، اما به عنوان یه کتاب داستانی برام خسته کننده بود. به هر حال از لحاظ محتوایی غنی بود. اینکه کتاب رو بپسندید یا نه،کاملا بسته به سلیقه ی شخصی شماست اما قطعا نکات تأمل برانگیزی داره و خوندنش مفیده.

متاسفانه سانسورهای زیاد، ارزش ادبی کتاب رو تحت تاثیر قرار داده