دوستانی که میخوان این کتاب رو خریداری کنن پیشنهاد میکنم به خاطر ظاهر زیبا و نوع خاص صفحه آرایی و همچنین فونت زیبا، نسخه چاپی این کتاب رو تهیه کنن و لذت ورق زدن این کتاب رو از دست ندن کلا نشر اسم روی ظاهر کتابهاش خیلی کار میکنه و هرکتابی ازش دیدم ظاهر جذابی داشته که آدم رو تشویق به خریدن میکنه در خصوص خود کتاب بعدا نظر میدم ...... بعد از خواندن : کتاب حال و هوای خوبی داره اگه به داستان‌های زمان قاجار علاقه دارید میتونه گزینه خوبی باشه اما به دلیل اینکه تعداد اسامی زیاد هست آدم یه جاهایی قاطی میکنه اما در کل حس خوبی داره کتاب

یا لطیف مدت ها بود نام نشر «اسم» را می‌شنیدم و مردد بودم کتابی ازشان بخرم یا نه. تا اینکه به برکت تخفیف های یلدایی این رمان را خریدم و باید بگویم عاشقش شدم... یک رمان قوی با شخصیت هایی عمیق و دوست داشتنی. من را یاد سووشون و حال و هوایش انداخت. ابتدای داستان تعداد اسامی زیاد است و همین ممکن است گیج کننده باشد ولی هرچه پیش میرود و با افزایش گره های داستانی، جذابیتش بیشتر میشود. خلاصه اینکه توصیه میشود شدیداً... 🌷🌷🌷🌷🌷 پ.ن: تاریخ که نمیخوانیم لااقل رمان تاریخی بخوانیم.

نقاط قوت کتاب: - طراحی جلدِ برجسته ی جذااااب و غیرکلیشه ای و به نوعی بیانگر سبک داستانی که در خودش گنجونده. - خوش دست و سبُک. - تلفیق واقعیت (تاریخ) و مذهب و ادبیات. -فضاسازی موفق، البته واژه های ثقیل و قدیمی و نامفهوم برای بنده، زیاد داشت ولی همین به نزدیک شدن مخاطب به فضای اون زمان کمک می کرد. *نقاط ضعف کتاب: -عنوانش کمی با محتوا فاصله داره، مثلا عنوان «قصه های حرم خانه» خیلی نزدیک تر به وقایع کتاب بود تا «قصه ی "شب" های حرم خانه» ! - اسم ها و شخصیت ها (اصلی و فرعی) زیاد بود به طوری که بعضاً یا شخصیت ها رو فراموش میکردم یا باهم قاطی. - بهانه ی نوشتن کتاب «تعزیه خوانی سیدالشهداء علیه السلام» بوده ولی این قضیه شاید یک سوم آخر کتاب پررنگ میشه! - و باز هم رد و پای عشق و عاشقی های غیرشرعی، لابه لای داستانی با تِم روضه و تعزیه و سیدالشهداء علیه السلام... اوووووف... .

خیلی خوشم آمد... انتظار چنین روایت غنی، ساده، خوشخوان و جذابی را نداشتم. روایتی که با نثری زیبا و البته روان تحریر شده بود و گوش آدم را با نثر قدیم فارسی نوازش می داد! یکی از ویژگی هایی که در کتاب خیلی دوست داشتم، قابل باور بودن شخصیت ها و وقایع و حرف ها بود. نویسنده کلمات و اظهار نظرهای قلمبه ای که برخی دیگر از راویان داستانهای اینچنینی ( چه در سینما و تلویزیون و چه ادبیات و تئاتر) در دهان شخصیت هاشان می گذارند، برای هیچ کسی کنار نگذاشته بود و تحلیلی هم اگر از زبان کسی می بود شرح ماوقع ساده ای بود. همین طور برخی نکلت تاریخی خیلی بجا و پراکنده در کتاب آورده شده بود و خلاصه بر خلاف گمنامی کتاب و نویسنده، از خواندنش خیلی لذت بردم . به نویسنده کتاب بابت این تلاش گرانقدرشان تبریک میگم

من نسخه‌ی چاپی این کتاب رو خوندم..داستانی با نگاهی متفاوت به عاشورا از قلب روضه‌های زنانه دوره‌ی قاجار... داستانی که شما رو به قلب تاریخ میبره...

بسیار زیبا بود،رمانی فاخر با پشتوانه ای قوی از تحقیق و واقعیت، افرین بر توانایی نویسنده در گردهم اوردن شخصیت های واقعی و خیالی بسیار و روایتی دلنشین از هنر تعزیه و شبیه خوانی

فوق العاده بود . بخونید حتما . البته به خاطر صفحه ارایی و طراحی جلد عالی این کتاب پیشنهاد میدم ورق زدنش رو از دست ندید . حالو هوای داستان رو دوست داشتم و تامدتها تو فضای داستان بودم :)

کتاب در مورد شرایط و ماجراهای حرم سرای ناصرالدین شاهه. ماجراهای جالب، تاسف آور و بعضا وحشتناک. با اینکه شخصیت های داستان زیادند و ممکنه باعث گیجی خواننده بشه ولی روایت گری شیرینی داره. من از خوندنش لذت بردم مخصوصا به خاطر توصیفات مربوط به ماه محرم و تعزیه خوانی و پایان خوشی که داشت.

به نام خدا اولش یه کم گیج کننده بود به خاطر پرش های ناگهانی قصه و اسامی زیاد ولی درکل ، داستان پردازی خانم بصیری رو خیلی دوست داشتم. چه توصیفات عالی داشت...

به نظرمن رمان خیلی عالیی بودونویسنده ان همانطورکه درمعرفی کتاب امده است دررشته خودتبحرکافی داردورمان درصورت ارتباط درست باان نه تنهاخیلی جذاب بلکه ضمناخیلی روان نوشته شده است .این رمان نشاندهنده اطلاعات ادبی اجتماعی وحتی فولکلوریک دوره ای نزدیک ازتاریخ ایران است ومهجوربودن بعضی کلمات ان به همین دلیل است وعلاقه خاص خودرامی طلبد.خانم مریم بصیری راتحسین می کنم