نظرات کاربران درباره کتاب آکواریوم‌ های پیونگ یانگ

یک سیستم کنترلی که باعث شده حکومت کره شمالی دوام بیاره این هست که تمام مردمش رو در فساد و ظلم شریک خودش کرده. تقریبا هیچکس رو به جرم رشوه دستگیر نمیکنند ( مگر شرایط خاص و بهانه گیری) هر کاری با رشوه قابل انجام هست. در جلساتی که گویا هفتگی هست همه دانش آموزها و کارکنان دولتی باید در حضور جمع از خودش انتقاد کنند و به یک کار بد که طی هفته انجام دادن اعتراف کنند ( نمیشه بگی انجام ندادم باید دروغ هم شده بگی) و بعد از یکی از همکارات انتقاد کنی مثلا بگی " من دقت کردم رفیق چانگ این هفته با انرژی کار نکرد و حتی دو دفعه تاخیر داشت " و رفیق چانگ سرش رو با شرمندگی پایین میندازه. این کار برای از بین بردن عزت نفس افراد هست. همچنین قبح آدم فروشی شکسته میشه. افراد برای نشان دادن وفاداری باید حتما هر چند وقت یکبار گزارش پنهانی یکی از اطرافیان خودشون رو به اطلاعاتی های کره شکالی بدن و عذری پذیرفته نیست چون حتما پیش میاد کسی تخلف کوچکی کنه. در نتیجه همه حریصانه یکدیگر رو تحت نظر گرفتن تا کوچکترین فرصت آدم فروشی و بالا بردن اعتبار خودشون و همچنین در امان بودن خانوادشون رو از دست ندن. همچنین اکثر انسان ها ذاتا ظالم هستن و اگر در موقعیتی قرار بگیرن که بتونن زورگویی کنند از انجامش دریغ نمیکنند و با همین ترفند ها حکومت از مردم آدم های زورگو و فاسد و بی وجدان ساخته که هر کدوم یک دیکتاتور کوچک هستند. اخلاقیات را جدی بگیرید. خودخواه شدن زیادی خطرناک هست. ایکاش فقط داستان نخونیم و این مسائل رو تحلیل کنیم و در رفتار با اطرافیان و اجتماع دقت کنیم درست رفتار کنیم. هرکدوم از ما مهم هستیم و تاثیرگذار ( کتاب دختری با هفت اسم رو خوندم و اومدم ببینم این کتاب چجوریه و دوست داشتم اینها با شما در میان بگذارم مرسی که خوندید)

کانگ چول هوان در کتاب آکواریوم های پیونگ یانگ ده سال حبس در اردوگاه های کار اجباری کره شمالی رو به تصویر می کشه. خانواده ی کانگ چول هوان از ثروتمندان کره ای ساکن ژاپن بودن که برمبنای تبلیغات کشورشون و تمایلات کمونیستیشون تصمیم میگیرن به کشورشون برگردن اما اون چیزی که باهاش مواجه میشن کاملا متفاوت با تصوراتشون بوده. بعد از بازگشت به کره، تمام اموالشون مصادره میشه و کل خانواده به اردوگاه های کار اجباری منتقل میشن. طبق قوانین، اگر کسی مرتکب جرمی بشه، تمام خانوادش و حتی فرزندان خردسالش هم زندانی میشن. از جمله دلایلی که باعث حبس بعضی افراد در این اردوگاه های کار شده، میشه به عدم شرکت در تظاهرات های حکومتی و یا تشویق نکردن رهبر کبیر به قدر کافی اشاره کرد! توی این اردوگاه های کار از افراد به بدترین شکل ممکن بیگاری کشیده میشه، مورد تحقیر قرار میگیرن، در جلسات انتقاد از خود به جرم های نکرده اعتراف می کنن، کودکان زیر ده سال در معادن به کار گرفته میشن، به علت نبود تغذیه مناسب دچار سو تغذیه و بیماری میشن و به خوردن موش و قورباغه و حشرات روی میارن.. تمامی این اتفاقات واقعیه و از زبان کسی روایت میشه که بعد از سال ها موفق شده از کره ی شمالی فرار کنه. اتفاقاتی که توی کتاب شرح داده میشن به قدری وحشتناک و دور از تصورن که حتی تصور اینکه این اتفاقات نه در اردوگاه های استالین و هیتلر که در اواخر قرن بیستم و قرن بیست و یکم و در سال های اخیر در حال رخ دادن هستن هم کاملا فراتر از تصوره. بی نهایت تکان دهنده و دردناک.. از اون کتابای به شدت جذابیه که خیلی خیلی توصیه میکنم. این دومین کتابیه که درمورد کره شمالی خوندم. این کتاب به نسبت کتاب "فرار از اردوگاه 14" قلم روان تر و جذاب تری داره ولی در عین حال کاملا مشخصه که اردوگاه 14 به نسبت اردوگاه 15(که توی این کتاب وصف شده) جای خیلی مخوف تریه!

کتابی خوب با ترجمه‌ای نه چندان خوب... ترجمه متنش روون بود، اما در رابطه با اسامی واقعا ناامید شدم و تعجب کردم. یعنی واقعا مترجم نباید قبلش یه‌کم در رابطه با تلفظ اسامی یه سرچ ساده بکنه؟ اسم خواهر راوی میهو (می‌هو) بود، نه مای‌هو. یکی از اسما رو که آخرش ok داشت، اوکی نوشته بود. و از همه مهمتر، خط کره‌ای رو هنگال نوشته بود. آخه هنگال؟ حتا از انگلیسیشم (hangul) مشخص بود که تلفظ هانگول درسته. اینا فقط بخشی از اشتباهات بود که بهش اشاره کردم. اگه واقعا راهی بود که با مترجم یا نشر میشد در ارتباط باشیم و این اشتباهات و گوش‌زد کنیم حتما میگفتم.

من سه کتاب از وقایع کره شمالی رو خوندم.. دختری با هفت اسم و فرار از اردوگاه 14 از نظر تاثیر گذاری این کتاب روان‌تر بود به امید آزادی ملت کره شمالی یا حق

ما خودمون کره شمالی مزگان داریم😂

کتاب درباره ی خانواده ای کره ای هست که قبل از جدا شدن دو کره از هم به ژاپن رفته اند و در آنجا ثروتی بهم زده اند و نهایتا برای تحقق آرمان های کمونیستی و وطن پرستی به کره شمالی برمیگردند آنجا با واقعیت های دیگری روبرو میشوند که نه راه پس دارند و نه راه پیش! قسمت عمده ی کتاب درباره ی زندگی نویسنده در اردوگاه های کار اجباری کره شمالی است . کتاب توسط یک نویسنده فرانسوی نوشته شده که صحبت های آقای کانگ چول هوان رو به فرانسه بر میگردونه و اولین بار این کتاب با زبان فرانسه به چاپ میرسه و بعد تر به انگلیسی ترجمه میشه .در مقدمه ی کتاب نویسنده فرانسوی شرح مختصری از علت جدا شدن دو کره رو بیان میکنه که خوندنش باعث فهم بهتر مطالب کتاب میشه. من قبل از این کتاب، کتاب دختری با هفت اسم رو خونده بودم که اون هم بسیار جذاب بود البته کتاب فعلی بیشتر تمرکز روی اردوگاه و نظام حکومتی داره ( مسلما به خاطر خشم نویسنده از حکومت کره شمالی ) در صورتی که در کتاب دختری با هفت اسم ،فرد مورد نظر خیلی اتفاقی از کره شمالی خارج میشه و در نهایت زندگی جدیدی رو برای خودش آغاز میکنه . در مجموع اگه علاقه دارین بدونین کره شمالی چگونه هس و با شهروند هاش چگونه برخورد میکنه خوندن این کتاب و کتاب دختری با هفت اسم رو پیشنهاد میکنم .

کتاب جالبی بود نمی‌دونم چقدر صحت داشت ولی پیشنهاد می‌کنم بعد از خوندن کتاب، لینک زیر رو هم مطالعه کنید: yon.ir/Koreshomal . نمی‌تونم با قطعیت اظهار نظر کنم ولی ای بسا همونطور که ما رو ملتی تروریست معرفی می‌کنن (صرفا به واسطه دشمنی با ... ) همونطور هم کره شمالی رو تخریب کنن و کره‌شمالی که عملا رسانه‌ای برای دفاع از خودش نداره، به حتم مثل ما در نظر مردم سایر کشورها مرتجع تلقی میشه . موفق باشید

بدبخت حالا چقدر حرص خورده مامان بزرگش بجای اینکه بره کره جنوبی رفته کره شمالی که این بلاها سرش بیاد😑من این کتابو پارسال خوندم و در مورد ترجمه باید بگم کارهای اقای بیژن اشتری حرف ندارن.زمانی بود که کتاب های زیادی راجع به کره شمالی میخوندم حتی تا جایی پیش رفت که قصد سفر به پیونگ یانگ هم کردم😁میخواستم بدونم چطور کشوریه ولی به لطف مسئولان الان خودمون یه پا کره شمالی هستیم دیگه لازم نیس این همه راه رو برم که جامعه اونا را ببینم ولی کاش حداقل کوبا میشدیم اونجا ماشین های رنگی داره تازه رقص ایناهم ازاده🙄

من خیلی باور نمیکنم.همونجور که ذهن خیلی از خارجیا رو پر کردن که مردم ایران با شتر میرن اینور و انور حتی تو سریالاشون زن ایرانی رو با چادر و روبند و بز نشون میدن که تو شیکاگو زندگی میکنه.همش خالی بندی.من برعکس عکسها و فیلمهای شمالی دیدم که همه اینا رو نقض میکرد.خیلی از پناهنده های ایرانی هم ازین خزعبلات در مورد ایران میگن.

کتاب تکان دهنده ای بود. واقعا فجایعی که بر سر این زندانی آمده بود را در هیچ داستان اسارت دیگری نخوانده ام. نویسنده میگوید، تنها درسی که از اردوگاه کار اجباری یودوک گرفته ام این بود: که به رذالت و پستی کشیده شدن انسان، هیچ محدودیت و انتهایی ندارد. و انسان گاه از حیوان نیز پست تر میشود. عمق فجایع بسیار تکان دهنده بود، من علاقه زیادی به خواندن خاطرات اسارت و سختی انسان ها دارم، ولی داستان این کتاب به شدت وحشتناک بود، به طوریکه هر کتابی که قبل از این درباره اسارت و شکنجه خوانده بودم، در مقابل این داستان مانند بازی بود. در این کتاب میخوانید، چگونه یک انسان برای نمردن بر اثر گرسنگی، موش ها را مانند یک وعده غذایی لذیذ مصرف میکند و سمندرها را درسته قورت میدهد. اوج ظلم بشر به بشر، در یک سیستم سیاسی به بن بست رسیده ظالم را مشاهده میکنید و گاها عمق فجایع و ظلم تر حدی است، که انسان باور نمیکند. اما از لحاظ نگارش این کتاب ایرادهایی وجود دارد، از جمله اینکه، روند بازگویی داستان افت و خیز دارد، و گاهی وقایعی که قرار است چن سال بعد رخ دهد، همان لحظه گفته میشود و روند بازگویی داستان بهم میخورد و داستان در جایی که نباید لو میرود. ترجمه کتاب بسیار خوب و مناسب است. منتها عکس اول کتاب به دلیل اشکالی، در فایل کتاب موجود نیست. در انتها این کتاب را به تمام کسانی که علاقه مند به خواندن در مورد فجایع انسانی، حکومت های کمونیستی، حکومت کره شمالی و افزودن به اطلاعات سیاسی، اجتماعی و تاریخی خود هستند، توصیه مینمایم.

از خوندنش لذت بدم. امیدوارم روزی مردم کشور کره شمالی هم طعم آزادی رو بچشند.

من دوبار به کره شمالی سفر کرده ام. یک بار حدود سه ماه و بار دیگر ۱۰ روز ...این سرزمین عجیب با خواندن کتاب در ذهن شما تصویر میشود . شاید آخرین دیکتاتوری تاریخ با مهندسی عجیب افکار عمومی و ...خاطرات من خاطرات عجیبی است و حتی مرور آن برای خودم گاهی اوقات آزار دهنده ....شاد باشید.

۱. نثر کتاب روونه. ۲. داستان خوب روایت شده. ۳. در توصیف اردوگاه به طور اغراق آمیز نگفته بده، خوبی‌های اونم گفته. مثلاً محیط طبیعی اردوگاه. ۴. تناقض‌های ایدئولوژی حکومت کرهٔ شمالی (کمونیسم) و جامعه رو گفته. مثلاً وجود نظام طبقاتی کاست (طبقهٔ بسته که انتقال از یک طبقه به طبقهٔ دیگه سخته).

کتاب خوبی بود خوندنش خیلی خیلی چیزها بهم یاد داد .از اون کتابایی نیست که یا رمان ساده باشه ... بنظرم ارزشمنده، مطالعه کنیدش.

امیدوارم مردمان کشورهایی مثل کره شمالی و ونزوئلا از این منجلابی که به واسطه تارک دنیایی شدن سیاستمدارانشان گرفتار شده اند رها شوند و هیچ کشوری تا به این حد از انزوا پیش نرود.

کتاب خوبی بود با نثر روان .من خیلی سریع خوندمش و وقایعشو باور میکنم .جا داره یاداوری کنم که نویسنده کتاب سال ۱۹۹۲ یعنی ۲۸سال پیش از کره فرار کرده و خاطراتش برمیگرده به دهه هشتاد میلادی .اون قسمتایی که در مورد گرسنگی و تاثیرش به ادما حرف میزنه واقعا ادمو به فکر فرو میبره

واقعا از خدا میخوام نجااااات بده مردمشونو

لعنت به حاکمان‌کره شمالی😑

اطلاعات زیادی از زندگی مردم کره شمالی از جانب دولت این کشور به بیرون راه پیدا نمیکنه. در نتیجه بیشتر کتاب و اخباری که وجود داره توسط فراری ها و افراد مخالف دولت کره شمالی نوشته و منتشر میشه. این کتاب هم در همین دسته قرار گرفته. انصافا هم متن و نوشتار خوبی داره. آقای بیژن اشتری هم به لحاظ ترجمه سنگ تموم گذاشتن.

یکی از جذاب ترین کتابهایی بود که خواندنم بخصوص اگر سال رخ دادن این اتفاقات را ندانی گمان میکنی یرای صدها سال پیش است و وقتی میفهمی در همین سالها که مثلا ما در جای راحت و گرم و نرم شکم خود را راحت سیر میکنیم در کشور دیگر در همان لحظه این اتفاقات میوفتد