نظرات کاربران درباره کتاب پشت درهای بسته

خوب بود ولی عالی نبود. ادامه حاوی اسپویل: من برام قابل باور نبود که جک با اون وحشی گریش به دل گریس راه بیاد و هرروز بره باهاش دلستر بخوره تا اون بتونه نقشش رو عملی کنه. هم چنین برام قابل باور نبود که یه فرد مبتلا به سندرم داون بتونه چنین نقشه ای بکشه؛ هر چند با علاقه مند نشون دادن میلی به داستان های آگاتا کریستی سعی شده بود این قسمت رو توجیه کنه.

از لحاظ جذابیت: اونقدر جذبم کرد که وقتی شروع کردم متوجه نشدم کی بیشتر از نصفشو خوندم..در عرض ۳ساعت بی وقفه تمومش کردم از لحاظ داستان:توی این کتاب جنایی نه دنبال قاتلیم نه دنبال مقصر..شاهد یک بیماری هستیم که هدفش آسیب زدن به دیگران هست...گاهی وقتا از این همه حجم عو.ضی بودن حال آدم بد میشه...و چقدر با امیدواری قربانی حال دلت خوب...و اتمام داستان رو از همه‌ی قسمت‌ها بیشتر دوست داشتم... از لحاظ ترجمه:ترجمه روان و خوبی داشت فقط مترجم عزیز مطمینی دلستر؟؟؟؟😐😜

کتا ب درمورد گریس وجک بود که اولین بار همدیگه رو تو پارک دیدن زمانی که میلی خواهر گریس که سندرم داون داره در حال رقص بوده و جک اونو همراهی میکنه جک وگریس 6 ماه بعد از اشنایی باهمدیگه ازدواج میکنن ازبیرون که به زندگیشون نگاه میکنه زوج بی نقص وکاملی هستن ولی... نظرم درمورد کتاب کتاب خیلی خوبی بود اصلا نمیشه گذاشت زمین و اینکه بعضی جاها میخواستم جک بادستام خفش کنم بعضی وقتها هرکاری میکنیم نمیتونیم حقیقت به ادم ها نشون بدیم ادم بده ماجرا خوب بلده نقش بازی کنه ترجمه عالی بود

فوق العاده بود. داستان در مورد زندگی یه زن و شوهره. همه چیز از بیرون و دید دیگران خوب و بی نقصه. ولی پشت درهای بسته زندگیشون تازه قصه اصلی و هولناک شروع می‌شه! داستان در ژانر جنایی و روانشناسانه نوشته شده و در دو زمان حال و گذشته پیش می‌ره تا تاریک‌ترین زوایای ذهن انسان رو به خوبی بهتون نشون بده.. با خوندنش ترکیبی از دلهره و ترس و تنفر و درماندگی رو احساس خواهید کرد. اونقد برام گیرا و جذاب بود داستانش که دو شبه تمومش کردم. من نسخه چاپیشو با توجه به سلیقه یکی از دوستام خریدم تا بهش هدیه بدم. چند روز وقت داشتم تا بخونمش و بعد هدیه بدم، اما بعدش پشیمون بودم از این که چرا برای خودم نخریدمش:)

خوب بود یه رمان جنایی متوسط

سلام میشه لطفا نظراتی که درباره ی کتاب ها میدید بیشتر در مورد محتوای کتاب باشه آخه من کتاب رو با نظرات می خرم ☝

به نظر من کتاب جالب ومتفاوتی بود و برای من جذابیت داشت. به یاد فیلم پارک وی افتادم

یه کتابه که شروعش با توصیف زندگیه عاشقانه یه زوجه جوری توضیح داده که فک میکنی واقعن خوشبختن ولی گریس که داستان از زبان اون روایت میشه تلنگرهای کوچیکی میزنه که شک میکنی به این خوشبختی... خیلی کتاب جذابیه و تهش جوری تموم میشه که تصورشم نمیکنی... من به شخصه کتابای داستانیو دوس دارم و از خوندن این کتاب بی نهایت لذت بردم... انقد جذاب بود که یک ثانیم نتونسم چشم ازش بردارم و توی هشت ساعت تمومش کردم... حتمن بخونیدش...

کتاب روانی بود ولی موضوع فروپاشی از این بهتر و باورپذیر تربود

کتاب دارای داستان کلیشه ای هستش داستانی که نمونه اش رو کم و بیش توی فیلمها و کتابهای مختلفی دیدیم و شنیدیم اما چیزی که باعث میشه کتاب جذاب باشه نوع روایت داستانه و همین مورد کافیه که کتاب رو تا آخر دنبال کنید.

میتونم بگم فوق العاده بود. اجازه حدس زدن بهت نمیداد و پر بود از هیجان

خوب بود ارزش خوندن داره، ترجمه هم خیلی ساده و روان بود.

این اولین کتابی بود که از این نویسنده خوندم و باید بگم خیلی خوشم اومد و تصمیم گرفتم بیشتر از این نویسنده کتاب بخونم. داستان راجب یه زوج هست که به ظاهر زندگی بی عیب و نقصی دارن. از اون مدل زوج ها که وقتی میبینید با خودتون میگید کاش زندگی من هم اینقدر پر از عشق و علاقه و محبت بود! اما ظاهر همه چیز نیست و در عمق زندگی اونها اتفاقاتی رخ میده که حالتونو بد میکنه:)) انکار نمیکنم این موضوع رو که واقعا بعضی جاها حرصم در میومد. برخلاف نظرات یه عده که گفتن روند داستان کند پیش میره، من خیلی زود تمومش کردم و نمیتونستم دست از خوندن بکشم🧍🏻‍♀️

مدتیه کتاب‌های تریلر روانشناختی می‌خونم و با کتاب‌های فریدا مک فادن شروع کردم و بعدش بیمار خاموش و دوشیزگان و همسر دوست داشتنی من و... این کتاب هم جذابیت‌های خودش را در این ژانر داشت. به نظرم نویسنده اگر روی شخصیت‌پردازی جک و آسیب‌های دوران کودکیش بیشتر کار می‌کرد، کتاب غنی‌تر می‌شد. بعضی از خوانندگان به اشتباه این کتاب را جنایی می‌دونن ولی اینطور نیست، تریلر روانشناختیه.

واقعا وقتی شروع کردم یه کتاب بی کیفیت با یه روند کند مد نظرم بود، مخصوصا که کتاب قبلی که خونده بودم منو ناامید کرده بود اما روند اول خیلی آروم بود، با اینکه کتاب خیلی یه دست بود و معمای خاصی برای کشف کردن وجود نداشت، همین نقطه ی قوتش بود؛ باعث میشد تمرکزت رو روند اصلی باشه و فکر کنی واقعا آخرش به کجا خواهد رسید؟ تهش چی میشه؟ لعنتی تهش چی میشه😂😐 اسم خیلی به داستان میاد، یه زن شوهر فوق العاده خوشبخت و بی نقص که خیییلی کامل ان اما پشت درای بسته هم همین قدر همه چیز آرومه؟؟؟ همین رمانو از یه انتشارات دیگه دیدم چون جلدش سفید بود فکر کردم آبکیه نخوندم! درسته از روی جلد نباید قضاوت کرد اما واقعا چیز مهمیه😅😂

خیلی عالی بود، من توی یک روز تمامش کردم اعتراف میکنم که خیلییی از جاها نفسم توی سینه حبس میشد از استرس

۱۵۰ صفحه آخرو امروز خوندم .. شدت هیجان داستان خیلی بالا بود .. واقعا روحم و ذهنم بابتش بهم ریخته بود، میخواستم رهاش کنم، اما چنان ذهنم رو درگیر کرد ک چیزی در درونم میگفت باید کتاب رو تموم کنم .. و تاآخر کتاب رو ب سرعت خوندم، بلخره من هم مثل گریس حس کردم نجات پیدا کردم ..

عالی بود. سپاسگزارم.

ای کاش دوستان کتاب لو نمی‌دادند تا ما هم شوکه بشیم.کتاب از چند قسمت تشکیل شده قسمت اول خیلی رمانتیک و خوب یکهو شوک وارد میشه و داستان کاملا متفاوت میشه یک روالی رو طی می‌کنه که به نظرم طولانی و یک نواخت بود و باعث شد خیلی با داستان ارتباط نگیرم و انتهای ماجرا که یک مقدار جذاب تر شد. در کل خیلی ارتباط نگرفتم ولی طوری بود که دلم نیاد داستان نیمه رها کنم و دوست داشتم از انتهای داستان مطلع بشم.

خب برای منی که یکی دو ماه بود دچار ریدینگ اسلامپ شده بودم باعث شد دوباره هر روز مطالعه داشته باشم و کتابش fast paced بود. توضیح زیادی راجب داستان نمیشه داد چون اسپویل میشه