نظرات کاربران درباره کتاب بخش دی
۴٫۳
(۷۶۰)
آبـیِ آسمـان
بخش دی یکی از بهترین کتابهاییه که میتونید توی ژانر معمایی-جنایی مطالعه کنید. اگه فکر میکنید آدم شناس خوبی هستید پیشنهاد میکنم یه سر به این کتاب بزنید تا متوجه بشید واقعا اینطوره؟
توی این کتاب، نویسنده خیلیخوب حس خیانتدیدن و سردرگمی رو نشون داده👀
هر بار که شخصیت اصلی توی موقعیت استرسزایی قرار میگرفت، میتونستم بفهمم کف دستم عرق کرده و میتونم صدای قلبم رو بشنوم.
یه ویژگی مثبت کتاب، روند پیش رویش بود؛ نه اونقدر تند که متوجه داستان نَشید و نه اونقدر کند که حوصلهتون سر بره
.
ایمی برنر دانشجوی پزشکی که باید یک شب پشت درِ بستهی بخش دی، بدون هیچ آنتن و اینترنتی، در کنار بیماران روانی سر کنه. اما همه چیز خوب پیش نمیره! آیا ایمی میتونه درست و غلط رو تشخیص بده و افکارش رو جمع کنه؟
خلاصه که فکر نکنم بعد از شروع کردنش بتونید کتاب رو زمین بزارید، خود من این کتاب رو توی یک روز تموم کردم و بازهم دلم میخواد دنبالهی ماجرا رو بگیرم.🌝
عرفان جانی قربان
واقعا کتابی است که آدم را سر جای خود میخکوب میکند و آدم را با خود همراه میکند. یک داستان معمایی و دلهره آور جذاب.
الف.غین
با خوندن هر فصل نگاهی به تیتر میکردم ببینم ساعات باقی مونده تا صبح چقدره!؟ چقدر مونده تا شیفت اِمی و این اتفاقات تموم شه تا این هیجان من هم فروکش کنه :)
خوب بود تا خط آخرش هم قراره غافلگیرتون کنه🙂🌱
یگانه
این کتاب از معدود کتاب هاییه که در طول خوندن هزار بار سورپرایزت میکنه و احساساتت رو تغییر میده،خیلی جذابه ولی در افرادی با روحیه ضعیف ممکنه باعث وحشت بشه.
کاربر 3028370
فقط میتونم بگم بی نظیر بود
Sama
رمانی معمایی_جنایی و بسیار جذاب بود.روند داستان بسیار عالی بود،طوری که شما تا آخرین بخش نمیتوانید چیزی را پیش بینی کنید و بخش هایی از داستان واقعه دلهرهآور میشود.
داستان یک شب از زندگی دانشجوی پزشکی که اولین بار برای کشیک به بخش بیماران روانی D میرود و دوست دوران دبیرستانش را در آنجا میبیند...
ابرک☁
چیزای میگم شاید کسی نگه : سلام بیاین یکم ریزتر به این کتاب نگاه کنیم ؛ کتاب خوب و مهیجی بود بخصوص که میتونست اطلاعات درباره بیماری های روانی و چالش های رشته روانشانسی با کمک تخیل ما به تصویری مهیج بکشونه اما یک جایی میلنگید: ۱ ) دکتر بک هر هفته اتید بیمارستان بود و بیمارا بخش دیدنش و حتی میدونستن دیمن سایر دقیقا کیه اما نگفتن چرا؟ و چرا جوری وانمود میکردن دیمن سایر دکتر بک هست؟ ۲) اقاعه که مرد عنکبوتی بود و دنبال دیمن سایر بود تا بکشتش ؛ چرا هربار دیمن سایر که خودشو جای دکتر بک جا زده بود نشناخت و نکشتش درحالی که عدم شناختن افراد به بیماریش ربطی نداشت . ۳)ویل یک هفته اونجا بوده یعنی دکتر بک ندیده ؟ اخه طبق گفته دوست دختر دیمن سایر که از قضا دوست بچگی شخصیت اصلی فقط ۲ روز بود که داشتن نقش بازی میکردن یعنی ویل که سالم بوده نفهمیده که دیمن سایر کیه ؟ یا دکتر بک ماحصل اینکه کتاب خوبیع مهیج اما کمی انقولت داشت برام ...
کاربر 8477137
عالیه
Pariya🍃
به شخصه اوایلش برای من خسته کننده بود طوری ک بی علاقه ادامه میدادمش اما از ی جایی به بعد کتاب انتقامشو ازم گرفت و جوری داستان میخکوبم کرد ک نمیتونستم از خوندنش دست بردارم. رمان مدام با ذهنتون بازی میکنه طوریکه به یقین هاتون شک می کنین و این بازی ذهنی همش ادامه داره... به نظرم اگه به ژانر معمایی، جنایی، رازآلود علاقه دارید ارزش خوندن داره و به وقتش سوپرایزتون میکنه!
mahdieh
این کتاب داستان یک دختر هست که دانشجوی پزشکی هست و توی سال 3 پزشکی باید گاهی اوقات توی بخش هایی شیفت بگذرونند و یکی از این بخش ها،بخش روان و اعصاب هست.و این کتاب عمدتا در مورد اتفاق هایی که تو اون بخش افتاده نوشته شده....
به شدت جذاب هست و خواندنی
من توی 12 ساعت خواندم و تمومش کردم
اصلا نمیتونستم دست از کتاب بکشم😅
عالیه حتما بخونین.
samira
واقعا رمان جذاب و گیرایی بود، چندان اهل رمان خوندن نیستم، تعریف این کتاب رو زیاد شنیدم و کنجکاو شدم، خریدم و بالاخره بعد مدتها شروع به خوندنش کردم و طی یک روز و دو ساعت از روز بعد تمومش کردم.عالیه
یگانه عشاقی
محتواش در عین بیمارستانی بودن هیجان انگیز بود طوری که تا کتاب رو تموم نکنید حدس در مورد آخرش خیلی سخته
memol
یه روزه تمومش کردم خیلی هیجان انگیز بود
فاطمه~
قبل از خوندن این کتاب دچار ریدینگ اسلامپ شده بودم و هر کتابی که میخوندم روزها طولش میدادم تا تموم شه... تا اینکه فرشته نجاتم اومد :)))
این کتاب کشش خیلی خوبی داشت و من تو دو روز تمومش کردم. پلات توییست قویای هم داشت.
اگه بخوام درمورد پایانش هم صحبت کنم، از نظر من نویسنده خیلی خوب تمومش کرد؛ گرچه بستگی به خود خواننده و احساساتش نسبت به شخصیتها داره ولی درکل پایانش خوب بود.
فلش بکهاش هم بهجا و مناسب بود؛ یعنی خواننده کنجکاو میشه ببینه در گذشته چه اتفاقی افتاده. مثل بعضی از کتابا نبود که هی فلش بک الکی میزنن درحالی که روند داستان بدون اونا هم کامله.
درکل اگه خیلی وقته که یه کتاب خوب نخوندین بهتون پیشنهاد میکنم؛ همینطور اگه برای بار اول میخواین جنایی خوندنو شروع کنین و دنبال یه کتاب خوبین.
درسا زبردست
جذاب ترین نکته درمورد کتاب این بود که تا آخرین خط، آدمو درمورد شخصیت اصلی غافلگیر میکرد. ضمن اینکه جنون شخصیت منفی های داستان واقعا ترسناک بود:) یه ترس واقعی؛ چیزی که واقعا میتونه اتفاق بیفته و اگر کسی اخبارشو دنبال کنه، میدونه که این دسته اتفاقات توی دنیا زیادن.
fatemeh
خب این اولین کتابی بود ک خوندم یجورایی اولش خیلی حوصلم سر رفت همش منتظر یه چیز جذاب تر بودم ولی از یه جایی به بعد دیگه نتونستم خوندنو متوقف کنم واقعا مثل فیلم دیدن بود برام متنش واقعا روان بود(اینجوریم نیست کلا تجربه کتاب خوندن نداشته باشم)
و اخرش واقعا مغزم منفجر شد
Nino
تو این ژانر خیلی معمولی بود، تا دوسوم اول داستان تقریبا هیچ اتفاقی نمیفته، حوصله ام سر رفت واقعا تا تمومش کنم!
کاربر 7991796
مغزت از شدت هیجان منفجر میشه😶
AmA
خوشحالم که این کتاب رو مطالعه کردم
داستان جنایی بسیار هیجان انگیز، گاهی ترسناک و جذاب و پرکششی بود و یه موردی که داشت و بنده واقعا لذت بردم اینکه پیچیدگی بیش از حد و اضافه ای نداشت نمیگم ساده و قابل حدس بود ولی به قول معروف چاشنیش به اندازه بود.
قلم نویسنده و ترجمه هم عالی بود، ارتباط خوبی با شخصیت ها میتونستی برقرار کنی و همراه جدانشدنیه شخصیت اول داستان میشدی و تمام احساساتش رو بهخوبی درک و حس میکردی.
شادی داودی
سیوپنجمین مطالعهی کتاب از چالش #کتاب۱۴۰۳
هیجان و تعلیق دو المان بسیار مهم در جذب مخاطب رمان است، خصوصا اگر فضای انتخابی برای وقوع وقایع داستان مکانی رازآلود باشد و یا در فرهنگ جامعه آن را مکانی خوفآور تلقی کرده باشند. رمان #بخش_دی نوشتهی #فریدا_مک_فادن با ترجمهی خانم #صبا_ایمانی که #نشر_نون منتشرش کرده را خواندم. ماجرای این رمان از زمانی آغاز میشود که ایمی برنر، دانشجوی پزشکی، موظف است به مدت یک شب تا صبح، در بخش بیماران روانی خطرناک در بیمارستان، شیفت بماند. ایمی که بهطور تصادفی این شب را باید با همراهی، دوستپسر سابقش، کمرون برجر در بیمارستان باشد؛ از بدو ورود به بخش، دچار اضطراب شده زیرا علاوه بر خوفآور بودن مکان، درهای این بخش نیز با کد مخصوصی قفل و امکان ورود یا خروج فردی در حین ساعات شب تقریبا غیرممکن به نظر میرسد. با ورود ایمی و کمرون به بخش، رفتهرفته اتفاقات غیرعادی شروع میشود و ترس و تاریکی بر فضای داستان سایه میاندازد. ایمی از حضور فردی در این بخش مطلع میشود که خاطرات زیادی با او از دوران دبیرستان دارد و دیدار دوبارهاش میتواند پیامدهایی داشته باشد ولی غیبت ناگهانی کمرون از بخش دی، ذهن ایمی را مشغول میکند. در این بین، اتصالی سیستم برق و بههم ریختن کد درهای اتاق بیماران خطرناک نیز خود دلیل دیگری است بر شدت اضطراب ایمی و وحشت از اینکه نکند بیمار روانی خطرناکی که در یکی از اتاقها حبس شده بوده، حالا وارد بخش و آزاد شده باشد! اما آیا میزان استرس به همین یکی دو مورد ختم میشود یا وقایع بسیار بدتری در انتظار ایمی است؟
ساختار این رمان، بدونشک #جنایی_مهیج است و اگر علاقمند به خواندن این سبک ساختار هستید، حتما این کتاب را در لیست مطالعهی خود قرار بدهید و خود را با یک ماجرای پرتعلیق و دلهرهآور سرگرم کنید
حجم
۲۶۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۲۶۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۱۴,۷۰۰۷۰%
تومان