نظرات کتاب کوری

نظرات کاربران

.ً..
این کوری نبود! این تنها تکه هایی از کتاب کوری بود که از زیر تیغ سانسور،غلط املایی و ترجمه نه چندان خوب جان سالم به در برده بود!!! من این ترجمه رو اصلا توصیه نمیکنم
کاربر 6712096
؟
کاربر 6712096
پس اصلیش کدومه
Fereshte
🔆کوری (داستان لو میره قبل خوندن کتاب این نظر رو نخونید.) 〽️کور شدن ناگهانی و بدون علت! عدم ثبات شریط زندگی، شاید نشانه عدم برقراری علت معلولی در همه موارد باشه! 〽️سپید دیدن به جای سیاه دیدن: شاید همین نشانه کوری معنوی باشه شاید همین جواب جمله های پایانی کتاب باشه اینکه ما کورهایی هستیم که می بینیم.روشنایی و نور نشانه های هدایت و یا به نوعی در راه درست حرکت کردنه وقتیکه کوری با روشنایی ادغام میشه شاید میخواد به وهم در نور بودن و در مسیر بودن اشاره کنه.شاید می خواد با کوری افراد رو بینا کنه و خود واقعی افراد رو نشونشون بده. 〽️کور نشدن زن پزشک: تنها کسی که به جای فرار از کورها خودش رو به کوری زد بی ترس برای همراهی همسرش. 〽️بروز تدریجی رفتارهای غیرعادی از دید یک بینا: بی اهمیت شدن چهره ی زیبا چون چشمی نیست که آن را ببیند. بی اهمیت شدن آرایش،لباس هایی که باهم متناسب باشن(همچنان در زن ها کمی اهمیت داشت بعد از فرار)،تعویض لباس در کنار جنس مخالف،تخلیه کردن خود در هرجای ممکن حتی راهرو!،تدفین بی مناسک مذهبی 〽️بروز تبهکاری در آسایشگاه: حتی در شرایط دشوار افرادی هستند که سودجویی بکنن تنها علت حس برتری شون سلاح بود و داشتن یک کور باتجربه! و رهبر(برای سازماندهی خوب یا بد نیازه) 〽️دیدگاه نسبت به زن در افرادی که درون غیرانسانی تری دارند بعد از مال نوبت به فروش زنان رسید برای تهیه غذا! یک زن در نهایت برای رهایی زنان اقدام کرد رهبر رو کشت و حس برتری در تبهکاران متزلزل شد. یک زن هم بخش ۳ رو به آتش کشید. 〽️فرار از زندان کوچک به زندان بزرگتر: ترس رفتن به زندان بزرگتر و خروج از آسایشگاه و نهایت غلبه بر ترس به خاطر نبودن راه دیگه 〽️کوری همگانی رنگ باختن اهمیت خانه و ماشین و مالکیت گوشت خام خواری پیرزن(خرگوش ها هنوز مقاومت می کنند اما مرغ ها هم فهمیدند در شرایط خاص به هرچیزی عادت کنند!) 〽️همراه شدن یک سگ لیسیدن اشک های زن و همراهی او بدون انتظار چیزی(یه جورایی شبیه زن پزشک بود!) 〽️کلیسا پناه بردن به کلیسا در شرایط بحرانی همسان کردن مجسمه ها با شرایط خود:چیزی رو که خودمان نداریم آنها هم لایق داشتنش نیستند!! 〽️سخنرانی ها در میادین ابتدا خرافه و سپس روی اوردن به سازماندهی:در هر دو حالت اینطور به نظر می رسید که سخنران کور نیست! (سخنران در هرحال حس می کند که انچه می گوید درست ترین است) 〽️بروز میل به خانه بخاطر خانواده پیرمرد و دختر با عینک آفتابی قصد همراهی هم را داشتند حتی در آن شرایط سخت و با تفاوت های ظاهری و سنی که اهمیتش کمرنگ شده بود پسربچه در ابتدا همه اش مادرش را درخواست می کرد ولی به تدریج درخواستش کمتر شد و با یک کفش خوشحال بود و حمایت دیگران و برطرف کردن نیازهایش شاید دلیل آن باشد دختر با عینک آفتابی پیگر پدرومادرش بود و بقیه هم به غیرازپیرمرد که خانواده ای نداشت و تنها بود و خانه بدون خانواده برایش بی اهمیت بود،می خواستند بدانند چه بر سر خانه شان آمده. 〽️کتاب خوانی و نویسندگی سرگرمی هایی که هنوز کمک کننده بود در برقراری آرامش نسبی 〽️بینایی شاید دادن یک فرصت دوباره به شخصیت ها تا با تجربه بینایی که در طی داستان کسب کرده اند فکری به حال کوری اصلی خود کنند. بی اهمیت بودن اسامی و عنوان و القاب و شغل و حتی ناکارآمدی چشم پزشک در داستان قابل توجه بود. کتاب انسان در جست و جوی معنا هم بروز خود واقعی افراد رو به نوعی دیگر در شرایط سخت زندان نشون میده،تصاویر مشترکی دارن این قبیل کتاب ها. داستان شروع خوبی داره یکم دچار افت میشه ولی مجدد به اوج برمیگرده پس تا پایان اون رو بخونید و لذت ببرید🌿
cool girl
میگم این کتابه انسان در جستجوی معنا اثر کیو تو خوندی؟
Shadi Shalbaf
کتاب خیلی خوبیه و با خوندن این تحلیل من بیشتر لذت بردم🌼🙏
Fereshte
در دل همون اتفاق های دلخراش یک سری نکات وجود داشت که همونا من رو جذب کرد تا کامل و بادقت بخونم. ان شاءالله کتاب هایی در مسیرتون قرار بگیره که باعث حال خوب واقعی بشه.هر کتابی در هر فرد تاثیر متفاوتی میتونه داشته باشه🌿
میلاد زمانی
این کتاب از نظر من فوق العاده است، البته کوری را با این ترجمه نخوانید، ترجمهٔ کیومرث پارسای بسیار سرد، بی‌رمق و دور از هیجان است. اگر می‌خواهید رمانی فوق العاده فلسفی تجربه کنید و از خواندنش شگفت‌زده شوید کوری اولین پیشنهاد است. البته ترجمه بانو مینو مشیری...
0
سپیده
🔷️🔸️ ژوزه ساراماگو🔸️🔷️ 🔷️🔸️- من عمرم را با نگاه کردن در چشم مردم گذرانده ام! چشم، تنها جای بدن است که شاید...هنوز روحی در آن باقی باشد! 🔷️🔸️- گاهی راحت تر آنست که با وجود اندوهی که در درونتان موج می زند،لبخند بزنید،تا اینکه بخواهید به همه ی عالم علت غمگینی خود را توضیح دهید. 🔷️🔸️- مرا ببخش،اگر چیزی که برای تو ناچیز به نظر می رسد،برای من همه چیز است! 🔷️🔸️- من فکر می کنم که ما کور هستیم! مردم کوری که می توانیم بیینیم،ولی نمی بینیم!! 🔷️🔸️- برای دیدن کامل یک جزیره باید از آن جدا شد، ما نمی توانیم خود را کامل ببینیم، مگر آنکه از قید خود رها شویم... 🔷️🔸️- بزرگترین اشتباهی که می توانیم انجام دهیم این است که به آدمها طولانی تر از آنچه لیاقتش را دارند اجازه دهیم در زندگی مان بمانند!! 🔷️🔸️- گاهی حذف کردن برخی آدمها از زندگی تان، جا را برای آمدن آدم های بهتر باز می کند. 🔷️🔸️- همه ی چیزهای از دست رفته، یک روز برمی گردند، اما درست وقتی که یاد می گیریم چطور بدون آنها زندگی کنیم! 🔷️🔸️- کلماتی که از قلب می آیند، هرگز سخن گفته نمی شوند،آن ها در گلو گیر می کنند و فقط از طریق چشمان فرد می توانند خوانده شوند.
0
amirkabir79
اینقدر متن قوی بود که بعضی موقع ها حس میکردم منم دارم کور میشم
کاربر ۶۸۴۲۱۴۵
ما همین الآنم کور هستیم
zahra_
من داستان کوری را داستان دوباره دیدن زندگی انسان دریافت کردم، نگاهی دوباره به زندگی انسان! مرز زندگی و مرگ، خواب و بیداری، انسانیت و حیوانیت، سازماندهی و هرج و مرج.. گاهی مثل مو باریک است و در این داستان پر کشش، پر از تصویر سازی، پر از حادثه، نویسنده این ظرافت را پیش چشمم آورد تا درک کنم چقدر این باریکی و ظرافت خطیر است و میتواند هولناک باشد، و همین است که مسئولیت انسان بودن را گردن انسان می اندازد. حین داستان در پیچ و تاب وقایع، گفتگو ها و تک گویی های فلسفی زیبایی در میگیرد که سوال های اساسی انسان را درباره زندگی آشکار میکند: انسانیت چیست؟ مسئولیت انسان چیست؟ معنای زندگی چیست؟ البته لزوما پاسخهای سر راستی در داستان پیدا نمیشود و همین نکته از جذابیت های داستان است که نویسنده عقایدش را تحمیل نمیکند، ولی ذهن را با سوالهای ارزشمندی درگیر میکند؛ ارزشمند و ضروری. داستان فوق العاده ی کوری، با این ترجمه ی افتضاح تباه شده است!! توصیه میکنم حتما کوری را بخونید ولی نه این ترجمه. من ترجمه های آقای غبرائی، گوهری‌راد و پارسای رو خوانده ام و دیدم واقعا در درک زیبایی اثر، انتخاب ترجمه ی خوب بسیار حیاتی ست.
جواد
در یک جامعه ای که دولت و حکومت کورها را به حال خود رها کرد و کورها تلاش کردند تا بقای خود را با کار گروهی تضمین کنند و از هرج و مرج بکاهند !
0
tootia
محشر ک میگن همینه. این کتاب ب من یاد داد وقتی میتونی نگاه کنی با دقت ببین و وقتی تواناییه اینو داری ک ببینی همه چیز رو رعایت کن تا روزی نرسه ک پشیمون بشی:)
0
🍃بانو🌼
خیلی کتاب جالبیه ..خواننده رو با خودش همراه میکنه کتاب منحصر بفرد👍
0
kimia
یادمه این ترجمه رو نخوندم ولی یکی از بهترین کتاب هایی که هر وقت بخوام لیست کتاب های مورد علاقه‌م رو اسم ببرم، امکان نداره این کتاب جزوش نباشه♡ کشش داستان در طول کتاب همیشه حس میشه..داستان به خوبی پیش میره..شخصیت ها خیلی خوب درک میشن..موقعیت هایی ک در اون قرار میگیرن کاملا ملموسه..و اینکه رفتار انسان ها در همچین موقعیتی دقیقا همینطوری ک نوشته شده قابل پیش بینی‌ه!
سین
سلام. لطفا اون ترجمه ای که خودتون خوندید رو معرفی کنید خیلی ممنون

حجم

۲۱۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

حجم

۲۱۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۲۳صفحه بعد