نظرات کاربران درباره کتاب تولد در سائوپائولو

دراین کتاب همراه می شویم با بانویی برزیلی که مسیر های زیادی را پشت سر گذاشت دختری که آرزوی زندگی داخل آمریکا را داشت ولی بیماری مادر و سوالاتی که در ذهنش بود باعث شد که سه تا دین عوض کند تا برسد به دین مهربانی یعنی اسلام.... دینی که از زمان مسلمان شدنش لطف و محبت ها یک به یک شامل حالش شد مثل زیارت اربعین... درس دین خواند تا برگردد به کشورش تا یک موسسه اسلامی تشکیل بدهد تا که نور اسلام را در کشور خودش گسترش بدهد کتابی شیرین که خواندنش برای همه گروه شیرین و جذاب است 🌱

بسیار زیبا و تاثیر گزار بود کاش قدر دین مان و زندگی در ایران رو بدونیم

تولد در نوجوانی! تولد در قلب برزیل! تولد در سائوپائولو! همواره شنیدن روایت زندگی کسانی که (به ظاهر) آزادی داشته اند و از هر چیز رها بوده اند اما به دین اسلام آن هم مذهب تشیع گرویده اند، برایم جذاب بوده است... کامیلا سلستینو هم از این دست افراد است... کسی که مسیحی بوده، مدتی آتئیست شده و حالا شیعه و مبلغ است! نگاه به زندگی و خدا را از دریچهٔ چشمِ خانم سلستینو از دست ندهید!

درباره یک خانم برزیلی هست که با یک آقایی در محل کارش آشنا میشه، و اخلاق خوب آقا و رفتار محترمانه‌ش با همسرش، خیلی توجه این خانم رو جلب میکنه، و باعث میشه مسیر زندگی‌ش عوض بشه.

چه قدر قشنگ بود😭 چه قدر خدا بهش لطف داشت😭 کاش بشه ما هم انقدر واسه اسلام کار کنیم

کتاب خوب و عالی . بسیار تاثیر گذار . از صمیم قلب آرزو میکنم نور هدایت و ایمان واقعی در قلب و روح همه مردم دنیا وارد شود و همه مردم دنیا شاهد دنیایی سرشار از عشق به خدا و نور و هدایت واقعی باشیم. با خواندن کتاب هم خوشحال شدم برای کسانی که نور هدایت در دورترین نقاط جهان بهشون رسیده و هم ناراحت شدم برای کسانی که در کشور اسلامی خودمون در برابر پذیرش احکام اسلام مخالفت و سرسختی دارند،کاش همه می‌توانستند حساب اسلام را از اشتباه برخی مسلمانان جدا کنند. قسمتی که راجع به اولین برخوردشان با طرز رانندگی ایرانیها و مربوط به قوانین راهنمایی و رانندگی بودهم طنزبودو هم تلخی داشت برام جالب بود که این مسئله رو از نگاه بیرونی به جامعه دیدم . یکی از موضوعاتی که توجه من رادر کتابهایی که با این مضمون خوندم جلب کرد،کار کردن در سنین نوجوانی و قبل از ورود به دانشگاه ،که ظاهراً و با توجه به محتوای این کتاب ها در خارج از ایران خیلی مرسوم. برام تامل برانگیز و واقعا برام به چالش ذهنی این روزها تبدیل شده.

داستان یک دختر برزیلی که به خاطر سختی های زندگی، سوالات زیادی درباره خدا توی ذهنش شکل میگیره و دنبال جواب می‌ره. از مسیحیت و بودیسم جواب نمیگیره و عقلش حرفاشونو نمی پذیره. مدتی آتئیست و بی خدا میشه و بعد به طرز عجیبی و از جایی که تصورش رو هم نمیکرده، ذره ذره یا اسلام آشنا میشه. سیر تحولات درونی و احساساتش و مخصوصا واکنش‌های خانواده‌اش خیلی جالبه. ماجرای سفرهاش و ازدواجش هم جذابه. یک کتاب کوتاه و پر هیجان و تاثیرگذار که قطعا ارزش خوندن داره. امتیاز ۵ از ۵ بهش میدم چون خیلی دوستش داشتم. مخصوصا به خاطر ارتباطی که با سفر اربعین داشت و با حال و هوای این روزها متناسب بود... بعد از اتمام کتاب اسم ایشون رو جستجو کردم و دیدم یه بار مهمان برنامه محفل هم بودن و خیلی کوتاه از خاطرات شون گفتن. دیدن خودشون و همسرشون و دخترشون هم جالب بود. البته اینو حتما بعد از اتمام کتاب ببینید که داستانش لو نره. از همین مجموعه‌ی تولد دوباره، کتاب تولد در توکیو که داستان مسلمان شدن یه دختر ژاپنیه هم خیلی قشنگه.

در کتاب خطاب به زن ایرانی می گوید شما مثل ماهی داخل آب هستید