نظرات کاربران درباره کتاب مقام رسمی

لوئیس ریمایر مردی است که به علت کشتن همسرش در زندان است. و به دلیل اینکه قبلأ افسر پلیس بوده و به دلیل رفتار مناسب به اون یک شغل رسمی داده اند: جلاد رسمی!،امـا این شغل،شغل راحتی نیست و بعد از گرفتن این شغـل خطـرهایی برای او بوجود میاد. و وقتی یک شب در حال رفتن به زندان هست اتفاق غیر منتظره ایی برای او رخ میده... در حین روایت همچنین فلش بک هایی به گذشته زده میشه و بیان میشه که لوئیس چگونه و چرا همسرش را کشته... ✧✧✧ داستان خـوبی بود لوئیس کسانی که فکرش رو نمیکرد علیهش در دادگاه شهادت دادند؛و به نظرم خیلی خوب بیان میکنه که نباید سفره دلت رو پیش هر کسی باز کنی و به هر کسی نباید اعتماد کنی... لوئیس آدم مغـروریه که کشتن زنش رو یک بدشانسی میدونه،و خوب آخرش هم عدالت در حق او اجـرا شد... و داستانِ تلـخی بود😔 یـه جورایی آخرش رو حدس زده بودم...

در یک کلام عالی بود. شخصیت اصلی، خودش رو برتر از باقی زندانی ها میدونست و معتقد بود قتل همسرش یک بد شانسیه. اما در واقع او هیچ فرقی با باقی زندانی ها نداشت و اگر سابقه کاری خاصی که داشت نبود، هرگز به مقام رسمی نمی رسید. در پایان جمله ی عدالت اجرا شد یک کنایه ی عالی به این موضوع داشت. بسیار لذت بردیم. ممنون طاقچه.

خشن بود سریع خوندم ولی با اینهمه بازم خیلی خشن بود و مخوصا آخرش اسپویل: نقش اول تو آخر داستان کشته میشه

جالب بود

جالب بود . پیام های زیاد و جالبی توی داستان نهفته بود در واقع همه مردم فکر می کنند کاری ک خودشون دارن انجام میدن کامل صحیح و کارشون رو به درستی و با دقت انجام میدن .

داستان جذابی بود. جلاد شخصیت جالبی داشت. به نظرم کمی تناقض در وجودش دیده می‌شد. آدم مهربان و وظیفه‌شناسی بود ولی بی‌رحم و مغرور نیز بود. گویا از کشتن همسرش کاملاً راضی بود و هیچ عذاب وجدانی نداشت. و اگر همسرش را نکشته بود، ثروتمند و خشنود نمی‌شد. ولی آیا واقعاً در پایان عدالت اجرا شد؟

خوب و ناب

آرامش قبل از طوفان...!

خوب بود به نظرم. یه قلم متفاوت داشت

زیبا بود، برای کسانی که از احساس تعلیق و کمی خشونت لذت میبرند مناسبه

خیلی خوب بود باتشکر

نفس‌گیر بود... داستانش فوق‌العاده بود، توصیفات دقیق و شخصیت سازی عمیقی داشت، گویی که انگار واقعأ واقعی است :)

مختصرومفید، عالی بود.

تصویری از یک انسان مکانیکی که سعی می‌کنه تو همه چیز -از کار تا خوش‌گذرانی- خیلی خوب باشه. من لذت بردم. شخصیت پردازی خوبی داشت و داستان کوتاه و در عین حال کامل بود.

کتاب درباره بخشی زندگی زندانی شریفی که منصب دولتی در زندان برای او در نظر گرفته شده

داستانش فوق العاده بود

واقعا داستان جالبی بود و پایان هیجان انگیز و ترسناکی داشت و آخر داستان منم استرس داشتم، فقط یکم متنش گاها به دلیل استفاده نکردن از ویرگول گیج کننده میشد که البته خیلی تاثیری در کلیت ماجرا نداشت

خیلی جالب بود از این نظر که یک لحظه احساس رضایت می کرد و بعد به فاصله چند ساعت حس بدبختی و پشیمونی داشت.دقیقا همینقدر ناپایدار و زودگذر...

جالب بود👍📚خوشم اومد از زاویه جالبی به یه جلاد نگاه میکرد...

آخ از غرورهمیشگی ادمیزاد.قشنگ بود.