نظرات درباره کتاب عروس و نقد و بررسی خوانندگان | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب عروس

نظرات کاربران درباره کتاب عروس

۲٫۳
(۱۷۳)
ef-gh
به نظر هدف خاصی را دنبال نمی کرد, مانند سریال های هیجانی بی محتوا بود که فقط یک کنجکاوی ساده و بی هدفی را پی میگیرد تا مخاطب را سرگرم کند و البته دوسه جا سعی میکند مفاهیمی را بگنجاند ولی به چشم نمی اید
Parnian
روایت خوب بود ولی اینکه یک نفر آن همه راه را فقط به خاطر دادن آن خبر برود برایم ملموس و قابل توجیه نبود.
‌نیلوفر
کمی کلیشه ای بود
مدادنویس
عروس زبان داستان اشکالاتی دارد. به جرات می توان هرسش کرد و اضافه هایش را انداخت دور. ایرادات نگارشی، ویرایشی و تایپی هم چند تایی دارد. دیالوگ های داستان خوب نیستند به شخصیت ها نمی آیند. سوژه جالب و قابل تامل است اما پرداخت انچنان که باید نیست. یکسری روابط علی و معلولی هم روی هوایند. یکسری کارها به شخصیت های داستان نمی آیند. از شخصیت ها انقدر چیزی نمی فهمیم. مخصوصا پدر ناصر. آن چیزهایی هم که از برج میلاد و عروسی داخل کار آمده توی ذوق می زند، تافته ی جدا بافته باشند، انگار.
نییما
خوب بود ولی اگر بجای برج میلاد برج شهیاد را میگذاشتین باور پذیرتر میشد یه کمی خام تموم شد
Fatemeh
موضوع داستان خوب بود ولی به نظرم نگارشش میتونست بهتر باشه.
صبا
جالب نبود .
zahra
نثر داستان روان و خوب و ساده بود نویسنده در جاهایی از قصه به نکته ای در ابتدای داستان اشاره می کند و حافظه ی مخاطب را به آن ارجاع می دهد ، که این نشانه ی انسجام است. شخصیت پردازی و توصیف صحنه خوب بود درباره ی تاریخ ساخت برج میلاد که از اون تو قصه استفاده شده بود ، فکر می کنم اشتباه نویسنده بوده، چون با تاریخ ازدواج یک پیرمرد در جوانی جور درنمیاد. پایان داستان بی نتیجه بود البته پایان قصه سلیقه ای هست
بهزاد
داستان درباره غربت و دلتنگی برای وطن است و موضوع آن دانشجوی تازه از خارج برگشته ای است که می خواهد خبر ناگواری را به پیرمرد راننده ای بدهد. صحنه پردازی های شهری خوب است و می شود گفت تهران هم در این داستان شخصیت دارد. پایان داستان هم مناسب است و می توانست بهتر هم باشد. شخصیت پردازی قابل قبول است اما شخصیت دوست چاق پسر، بیشتر از خود راوی و یا پیرمرد در آمده است.
مریم
داستان خوبی بود. ولی اون قسمت که برج میلاد ، پدر ناصر رو یاد شب عروسیش میندازه باتوجه به اینکه پسرش تو جبهه شهید شده باید ازدواجش مال قبل از ساخت برج میلاد باشه که این جا بنظرم تناقض داره
neda zand
توضیحات اول داستان خیلی جستە گریخته ست منو یادم بچه ای میندازه که میخواد ماجرایی رو تعریف کنه اما بیشتر از ماجرای اصلی حاشیه هاش رو میگه پایان داستان رو دوست داشتم چون هر لحظه آدم رو مجاب میکرد کە اینبار خبر رو میدە اما دست آخر نتونست و به نظرم یه نقطه احساسی پررنگ تو داستان عروس بود
خالد
در بین داستان های کوتاه این دوره بهرام صادقی، عروس یکی از روان ترین آثار به حساب می یاد.نثر خوب، توصیفات به اندازه، پرداخت مناسب شخصیت اصلی و آقای نورآبادی و پسرش و فضای تهران و گشت و گذاری که داشتن. قلم خوب نویسنده جوری بود که خواننده رو نه تنها زده نمی کرد که برعکس علاقه مند به ادامه دادن و به پایان رسوندن داستان در یک نفس می کرد. شخصیت اصلی همذات پنداری خواننده رو به خودش جلب می کرد و این هنریه که صادقانه بگم، کمتر اثری از بقیه داستان های این دوره داره. این روان بودن به سادگی در قلم نویسنده حاصل نمی شه و برخلاف چیزی که به نظر می رسه خیلی سخت و دشواره. واقعا باید به نویسنده آفرین گفت.
es2
از داستان لذت بردم.
عاطفه زندیه
چگونه توضیح دهیم خلاصه داستان
امیرمحمد
ازخواندن این داستان زیبا لذت بردم
omid1372
واقعا از خوندن این داستان لذت بردم.
ali1343
خیلی قشنگ بود.
ستاره
من از خوندن داستان لذت بردم و البته ضعفهایی داشت ولی گیرایی داستان رو دوست داشتم
soroush1372
پرداخت داستان بسیار خوب بود. نثر روان، موضوع جذاب و توصیفات زیبا از ویژگی های این داستان بود.
مرضیه
سلام فضا سازی وکشش داستان وشخصیت پردازی خوب بودولی کمی غیرعادی بود که ناصر این همه راه رو برای گفتن خبر مرگ بیاد ایران ولی خوشم اومد وخواننده را به دنبال خود تا آخرجذب میکرد

حجم

۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰ صفحه

حجم

۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰ صفحه