نظرات درباره کتاب پیرمرد و دریا و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
کتاب پیرمرد و دریا اثر ارنست همینگوی

نظرات کاربران درباره کتاب پیرمرد و دریا

۴٫۵
(۱۰۳)
golab
یک جایی خواندم ارنست همینگوی زمانی که مشغول نوشتنِ پیرمرد و دریا بوده است ، بارها بَدحال شده و بعد از انتقالَش به بیمارستان ، پزشکان علت را دریازدگی تشخیص داده اند ، در حالی که او در زمانِ نوشتن آن رُمان کیلومترها از دریا فاصله داشته است... به گمانم آنقدر غرق در پیرمرد و دریای خویش بوده که بوی دریا گرفته و دریازدِگی بدحالَش کرده...! مادربزرگم میگفت گاهی آنقدر مینشینم و به دشتِ شقایق نزدیکِ خانه‌ی کودکی‌هایم فکر میکنم که وقتی به خودم می‌آیم دَست‌هایم بوی شقایق گرفته‌ است... راستی؛ گفته‌ام برایَت که مادرم گاهی مَرا می‌بوید و زِمزمه میکند که بوی خاصی میدهم... به روی خودَم نمی‌آورم که بوی توست... غرقِ هَرچه بِشوی بویَش را میگیری..! غرق چِشمانت ، خیالَت ، لبخندَت... من آنقدر غرقِ توام که بویَت را گرفته ام... حالا میفهمم مادربزرگ آن روزها چه میگفت..! سارا اسدی
کاربر ۲۸۷۸۲۰۲
ای جان دلم..واقعا بدلم نشست
golab
ممنوووون از دعای قشنگتون نسرین جانم🙃❤
Nasrin
سپاس عزیزم. امیدوارم که حالتون همیشه خوب باشه 💖💌
farez
بهتره به چیزهایی که ندارم فکر نکنم، به جاش به چیزهایی که دارم فکر میکنم. من یه عالمه امید دارم بهتره به امید فکر کنم.... این بهترین جمله از کتاب بود. تلاش...امید و تلاش....
majid001
عالی، سپاسگزارم..
Saeid
بهترین ترجمه این کتاب برای آقای نجف دریابندری ست. این نظر رو برای ترجمه نجف دریابندری مینویسم که متاسفانه توی طاقچه ارائه نشده. داستان یک پیرمرد ماهیگیر تنها رو روایت میکنه که یک پسر بچه کمک حالشه. توی این کتاب نباید دنبال یه اتفاق عجیب و غریب باشید ولی قلم همینگوی چیز بدی نمینویسه. امیدوارم که لذت ببرید.
mahsa
📚📖 ️هر صبح یک روز جدید در انتظار ماست. انسان ها می گویند که اگر خوش شانس باشی بهتر است. اما من ترجیح می دهم که هوشیار باشم. چرا که وقتی شانس به سراغم بیاید از دستش نخواهم داد... #پیر مرد و دریا
jaVad
داستانی بسیار عالی، ساده و امید بخش که به دور از هرگونه حرف گزاف و پیچیدگی، تمام انسان ها را به مبارزه با مشکلات زندگی و پیشرفت در آن دعوت میکند. داستان ساده شروع میشود و ساده ادامه پیدا میکند و در بهترین حالت ممکن، بسیار ساده تمام میشود. در تمام داستان پیرمرد تنها و غریب است و با اینکه از لحاظ امکانات و قدرت بدنی ضعیف است، از لحاظ پشتکار، امید و صبر همتا ندارد و همین باعث میشود در پایان داستان پیرمرد ما شکست خورده نباشد و از نظر من پیرمرد داستان پیروز شد. پیرمرد و دریا، فقط یک رمان سرگرم کننده نیست، بلکه یک کتاب سبک زندگی است، بلکه یک کتاب انگیزشی است و حتی یک کتاب امید بخش است. داستان با اینکه ساده است، ولی برخی عبارات آن بسیار عمیق و پیچیده است و به اندازه چندین کتاب، در خود حرف دارد.یکی از عبارات فوق العاده عمیق و تاثیر گذار این است: "چه بهتر که ادم شانس داشته باشد،اما من بیشتر دلم میخواهد کارم درست و کامل باشد ؛ آن وقت اگر شانس به سراغت بیاید، آمادگیش را داری" کتاب پر از این عبارات زیبا و عمیق است و انسان از خواندن آنها به شدت محظوظ شده و در تفکر فرو می رود. در آخر جا دارد، از مترجم محترم، بابت ترجمه دقیق و زیبای این اثر بزرگ تشکر کرده و خواندن این کتاب زیبا را به همه شما دوستان عزیز توصیه نمایم.
goli.sh
(اگر مردم بشنون که من با خودم حرف میزنم خیال میکنن دیوونم ولی برام مهم نیست چون خودم میدونم که دیوونه نیستم ...) عاشق مکالمه ی سانتیاگو با خودش بودم یا حتی با ماهی و دریا هم که حرف میزد برام جالب بود
گابو
عده ای از ماهیگیرها که قایق موتوری داشتند و پول آن را ازفروش کبد کوسه بدست آورده بودند دریا را(ال مار)که نامی مونث است میخواندند.ماهیگیران اغلب دریا را سلیطه ویا مکانی که دشمن داشت میدانستند‌.ولی پیرمرد دریا را بشکل یک زن میدانست زنی که گاهی هدیه ای بزرگ میدهد و گاهی هم از او میگیرد.حتی گاهی هم که وحشیگری میکند ناچار است چون تحت نفوذ ماه است‌...خیلی عالی
Omid r kh
واقعا جالبه که ادبیات اقلیت وقتی فقط حتی به اسم فراگیر میشه به ادبیات عامه پسند تبدیل میشه. همه هم به به و چه چه میکنن. این فقط ی نظریه است ولی احتمالا درسته که اگه مخاطب عام نمیدونست این متن رو همینگ وی نوشته و باهاش نوبل ادبیات برده، رمان رو سراپا آشغال میدونست. ... ابن یادداشت سال‌های دورم است و خجالتش هم بماند برای همان سال‌های ۱۷ سالگی: مطمئناً هر کسی که سرش را کرده باشد در دنیای ادبیات پس از خواندن برخی آثار مطرح جهانی از خودش میپرسد، چرا؟ چرا این اثر مطرح شده است؟ پیرمرد و دریا مرا شدیدا به این فکر وا میدارد، تفسیر ها را نمیپذیرم. تفسیر ها میگویند همینگ وی برای این نوبل را با پیرمرد و دریا ازآن خود کرد که از سبک ایماژیستی اش بسیار بهره برد، سبکی که شما باید در آن هر کلمه ای را با فکر انتخاب کنید، باید فکر کنید چرا این ساخت منحصر به فرد کلمات را انتخاب کرده اید: باید فکر کنید چرا این ساخت منحصر به فرد کلمات را انتخاب کرده اید و چرا به جای آن از ساختی مشابه همچون" میبایست باندیشید که به چه علت چنین ترکیب یگانه ای از واژگان را برگزیده اید" استفاده نکرده اید. این سبک از اضافات نیز بسیار میپرهیزد، برای همین است حجم کوتاه کتاب، این موضوع بسط پیدا میکند و معنا و محتوای متن را نیز تحت الشعاع قرار میدهد، یعنی شما باید به این فکر کنید که چرا دارید چنین موضوعی را داستان پردازی میکنید، چرا چنین محتوایی، چرا هایی از این دست یک مشکل را پدید می آورند، قضاوت و انتخاب غیر ممکن است، چون چرایی ها زمانی که به محتوا و معنا نفوذ میکنند، به همه چیز راه میابند. تمامی معیار های قضاوت به طرزی شک گرایانه دچار پرسش میشوند، محتوا را بر اساس اخلاق انتخاب کرده اید؟ خب چرا اخلاق را برتر از بی اخلاقی انتخاب کرده اید؟ بر چه اساس؟ و این سوالات سیری پایان ناپذیر دارند، پس آیا ایماژیستی نوشتن بیهوده نیست؟ آیا در نهایت شما چیزی را از دست نمیدهید؟ به نظر من همینگ وی جذابیت و تعلیق را از دست داده است، رمان پر است از مفاهیم اما آیا جذاب هم هست؟ شاید بگویید اگر جذاب نبود تیراژش نیز بالا نبود اما میشود گفت تیراژ بالای این اثر به دلیل نوبلیست بودنش است نه اینکه به الواقع لایق عامه پشند شدن است، همانطور که سه گانه ی بکت هرگز عامه پسند نیست اما عامه پسند شده است، یا خانم دالاوی که البته نوبل را فتح نکرد اما منتقدان او را ستودند.
v
سلام میگویند انسان ها اول یک چیز را به شکل احساسی می‌پذیرند و سپس می‌گردند دلیلی منطقی برای آن بیابند. فکر کنم انتخابات متال های خوبی برای این ارائه کند. در اینجا هم احتمالا این چنبن است
آرش دامن افشان
در وصف این کتاب فقط یک چیز میشه گفت؛ رئالیسم و‌ حقیقت دنیا؛ شاید از دید بقیه شکستی برای پیرمرد رخ داده باشه ولی برای خود اون موفقیتی والا بود؛ اینکه بعد از انجام ماموریت‌ش تونست خوابی عمیق داشته باشه و نفسی آرام بکشه؛ داستان جوری جلو می‌ره که تا آخر برای پیرمرد متاسف هستید ولی وقتی کمی خودتون رو جای پیرمرد بزارین هیچ‌وقت حاضر نمیشین اون آرامش آخر داستان رو با چیزی عوض کنید. همینگوی از قوی‌های سبک رئالیسم هست و این اثر یکی از بهترین‌های این سبک برای شروع کردن مطالعه هست. این ترجمه رو من مطالعه کردم (همین مترجم ولی نشر افق) که از نظر من خوب بود.
shbi
وای من خیلی دوسش داشششتم.امیدواری پیرمرده خیلی روم تاثیر گذاشت و وقتی کوسه ها داشتن ماهیو تیکه تیکه میکندن انگار داشتن تیک تیکه از بدن منو میکندن😭
kamrang
بعضی وقت ها اینقدر توی زندگی هدف ها برامون مهم میشن که فراموش میکنیم چقدر از خود زندگی و از زندگی کردن دور شدیم و وقتی نهایتا و بعد از یک عمر تلاش و تجربه بهش میرسیم و میخوایم ازش استفاده کنیم میبینیم که ذره ذره بوسیله محیط یا کسایی که دنبال همون هدف هستن نابود میشه وهیچ کاری هم از دستمون برنمیاد این جاست که تنها چیزی که برای ادم میمونه حس شکست و احساس گناه و افسوسه و حتی زندگی که قبل از این اتفاقات داشتیم برامون ارزو میشه و چیزی که کمک میکنه از این احساسات رهایی پیدا کنیم و بهمون امید میده که ادامه بدیم عشق و دوست داشتن عمیقی هست که در روابطمون وجود داره (رابطه پسرک و پیرمرد)
مرتضی
من این کتابو با ترجمه آقای دریابندری خوندم .ترجمه ی متوسط روبه بالایی بود . اما درباره کتاب : داستان نرم و زیبا که فراز و فرود آنچنانی ندارد . حین مطالعه ،نباید به فکر این بود که اتفاق هیجان انگیز ،جالب ،جذاب و عجیبی رخ بده . شما در این داستان با مردی سالخورده آشنا میشوید . پیرمری که تنهاست ،پیرمردی که طرز فکر زیبایی نسبت به موجودات اطرافش داره ،نسبت به زندگی و دریا و ماهی داره . میشه زندگیشو لمس کرد و ازش یاد گرفت .
بهزاد بندری
عمیق و هنرمندانه است توصیفی که از تلاش پیرمرد برای شکار میکند. شکار برای بقا، برای دوست داشتن، برای غرور و برای آرزوها ...
leila
چه پایان غم انگیزی😢 کتاب خوبیه
رـہگذࢪ..
باحاݪ ترین کتاب پر محتوا ترین کتاب و آموزنده‌ترین کتابی بود که تا به حال خوندم🌱
Mithrandir
فرارتر از یک داستان ...
محمدحسن
🔵داستان کتاب خیلی عالی بود 🔴ترجمه واقعا عالی بود 🔵گیرا بود واقعا جوری توصیف کرده بود از یه سریال هم قشنگ تر بود. کتاب که تموم شد من رفتم تو حس گفتم کاش یه رستوران و یه کافه داشتم کنار ساحل که ماهیگیرا صبح ها بیان اونجا یه چیزی بخورن و برن دنبال کارشون و یه چند تا اتاق هم داشته باشه طبقه ی بالا برای مسافر های اسکله... خخخ. مثل اون کافه ای که پسرک ازش قهوه میخرید. 🔴خلاصه که شدیدا توصیه میشه. 🔵واقعا هم امیدوار کننده بود داستانش آدمی که تسلیم نشد من که به پیرمرد افتخار میکنم و میخوام ازش یاو بگیرم این سربازی رو تموم کنم و تسلیمش نشم.
❥ⓕⓣⓜⓗ❥
کتاب خوبی هست ولی از نظر من عالی نبود با توجـه به تعـریف های زیادی که ازش دیدم توقع بیشتری داشتم😓 روند جذابی نداشت و برای من خسته کننده بود...
❥ⓕⓣⓜⓗ❥
والا😓
مُخـــْلِـصــــٌ
عجب
:-)
فقط می تونم بگم :وااااای
tariw
در یک کلام عالی

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۵۱ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۵۱ صفحه

صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد