نظرات درباره کتاب قاشق هایمان را از فروشگاه وولورت خریدیم و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
کتاب قاشق هایمان را از فروشگاه وولورت خریدیم اثر باربارا کامینز

نظرات کاربران درباره کتاب قاشق هایمان را از فروشگاه وولورت خریدیم

انتشارات:نشر بیدگل
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۷ رأی
۳٫۹
(۷)
امیر ب.
سوفیا فرکلاف سرگذشت خودش رو توی دهه‌ی سی لندن تعریف می‌کنه. توی همون فصل اول می‌گه که چه‌جوری با چارلز آشنا شده و تصمیم می‌گیرن پنهانی ازدواج کنن. و اتفاق‌‌های زندگیش رو از بعد اون تعریف می‌کنه. راوی اول فصل ٩ می‌گه [نقل به مضمون]: "کتابی که دستتون دارین رمان قطوری نخواهد شد، شاید چون دیالوگی بین شخصیت‌ها اتفاق نمیفته. می‌تونستم کتاب رو با فلانی دو نقطه گفت، فلانی دو نقطه جواب داد پر کنم. چیزهایی که توی کتاب‌های واقعی می‌بینین. ای کاش زبان‌‌دان بهتری بودم و درس‌هایم رو بهتر می‌خوندم. این رو عیب خودم می‌دونم." توی مقدمه‌ی خانم امیلی گولد می‌فهمیم که ناشر کتاب اول نویسنده، نه تنها غلط‌های املایی کتاب رو ویراستاری نکرده که چاهار تا هم روش گذاشته که به جذابیت نثر ناپخته‌ و ساده‌ی کتاب اضافه کنه. من موقع خوندن فکر نکردم که نثر ناپخته‌س. بنظرم هوشمندانه و خیلی کار شده بود. نقطه‌نظر صادقانه و ساده‌ای داره در مقابل اتفاقات و این طنز درخشانی رو می‌سازه در روایت و موقعیت‌ها. از همینه که خواننده تلخی‌ها رو تاب میاره و ادامه می‌ده. آب و تاب الکی نمی‌ده درعین حال جزئیات پرتصویر و واقعی‌ای از فقر و سختی زندگی اون سال‌های لندن داره. سه فصل کتاب درباره‌ی زایمان توی بیمارستان دولتی هم داره که همون‌جور که در مقدمه گفته میخکوب‌کننده‌س. خلاصه که چالش دارین اگه با فصل اول همراه شدین بخواین کتاب رو زمین بذارین.
نسیم
یه کتاب با داستانی که خوندنش حس خوبی میده

حجم

۲۷۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۶۵ صفحه

حجم

۲۷۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۶۵ صفحه

قیمت:
۹۲,۷۵۰
۶۴,۹۲۵
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد