نظرات کاربران درباره کتاب راهنمای سفر به تباهی

مهمل..موهوم..کدوم زنی آخه به این خفت تن میده . مگه همه بعد وجودی انسان تو رابطه باجنس مخالف یا حتی ازدواج خلاصه میشه.اونم زنی با استقلال مالی و داشتن خانواده!!موافقین بامن......؟؟

کتاب جالبی بود،قلم نویسنده خوب بود،شخصیت ها همه باور پذیر بودن و هر کدوم از ما شخصیت هایی شبیه شکوفه و عباس و تیمور رو بارها در اطراف مون دیدیم.. فقط اینکه راوی چند بار عوض می شد کمی آزار دهنده بود و پایان داستان که اصلا انتظار نداشتم اون قدر گنگ و نا مهفوم تموم بشه نویسنده با جزییات تمام داستان رو تعریف کرد ولی آخر داستان در حالی که مخاطب منتظر ادامه ی داستان بود،رمان تمام شد! و اینکه شکوفه همیشه از کابوس قطار وحشت داشت چرا قطار رو به عنوان وسیله ی نقلیه انتخاب کرد؟؟ از نویسنده ی این رمان عبرت آموز و مفید کمال تشکر رو دارم💜امیدوارم خوندن این داستان برای خیلی ها عبرت آموز باشه و اشتباهات شکوفه رو به هیچ عنوان تکرار نکنن

داستان درمورد خیلی از ماهاست که همیشه دچار اشتباه میشیم وبرای فرار از تنهایی خودمون رو تو منجلاب فرو می‌بریم درواقع یجورایی حقیقت زندگیه منتها انتظار نداشتم انقد بی پایه و اساس تموم بشه اگه پایانی بهتر داشت میشد گفت عالی بود

نویسنده روایت خاصی از معضل وابستگی دارد که از ویژگی های مثبت این رمان محسوب می شود. مشکل تعویض وابستگی بجای رها شدن از آن، همان مشکل بسیاری از انسان هایی است که هیچگاه نخواسته اند به راهکاری قطعی برای مشکلشان بیاندیشند

داستان بشدت اعصاب خورد کن از متنهای جذابی روانشناسی کمک گرفت ولی روایت خود داستان چیزی شبیه داستان فیلم «ملی و راه های نرفته اش» درواقع عین همون دختری بدون‌ اعتماد بنفس برای رهایی از تنهایی دست به انتخاب اشتباهی میزنه که اخرش مجبور میشه طرفشو بکشه.

به نظر من این کتاب یک کتاب روانشناسی در قالب یک کتاب رمان هست .خیلی پر مغزه ،کلی اطلاعات عمومی و روانشناسی به آدم میده مشخصه که نویسنده با تحقیقات این کتاب رو نوشته .

*۲۱ برای یک انسان حرف اول باید احترام به خود و عذت نفس باشه، امیدوارم این کتاب سرگذشت هیچ آدمی نباشه.

داستان روایت خوبی داشت، اما موضوع داستان ساده بود و به نظرم خیلی تکرار داشت.

خیلی ازما ممکنه این شرایط رو تجربه کرده باشیم. خیلی جاها میدونیم کارمون اشتباهه اما بازم انجامش میدیم و اشتباهمونو مدام تکرار میکنیم! و من چون تو این شرایط قرار گرفته بودم کاملا درکش کردم. کتاب بدی نیست. نشون میده عزت نفس نداشتن، اعتماد بنفس نداشتن و دوست نداشتنِ خودمون درنهایت باعث تصمیمات غلط تو زندگیمون میشه. یجاهایی رفتارای عباس زیادی اغراق آمیز بود... و فکرمیکردم انتهای کتاب خوب تموم بشه و پایانش زیاد برای من جالب نبود. به امیداینکه همه بتونن درست ترین و بهترین تصمیمو برای خودشون بگیرن

این کتاب در رابطه با انتخاب همسر و رابطه خیلی بهت کمک میکنه.

راوی یا نویسنده حس اغراق کویی داشته وخیلی از حرف دیگران ونوشته نویسندگان بزرگ استفاده کرده شاید منظورش این بوده که من خیلی کتاب خونده ام یا این که.... شاید هم فکر کرده فقط خودش مطالعه داشته ودیگرون هیچ

کتاب‌جالب‌ومتن‌زیبا‌و‌جذاب‌داشت

یه مقداری شبیه زندگی خودم بود. خیلی چیزها رو من خودم تجربه کرده بودم و حس نویسنده رو خوب می‌فهمیدم.

داستان دختری که کارمند بانک است ولی زندگی شخصی خاصی داشته و آینده اش هم تحت شعاع این گذشته قرار میگیرد...داستان باور نکردنی ودقیقا سفردختر به تباهی محض (از معدود داستان هایی بود،که شخصیت داستان نه کارخانه دار بود نه کارگروفقیر اما فقط همین نکته جذابیت داستان بودومابقی داستان خلاقیت و جذابیتی نداشت)

حرفای روانشناسی بکار برده ولی داستان اصلا جالب نیست (خودشناسی و قدر شناسی خود )

وقتی شروع یه خوندن کتاب کردم خیلی برام جالب نبود ولی بیشتر که به خوندن ادامه دادم برام خیلی جالب بود و نمیتونستم دست از خوندنش بردارم

کتاب جالبی بود موضوعش خوب بود اما کلا از شخصیت شکوفه خیلی خوشم نیومد اما اگر جدا از شخصیت ها کتاب رو میخوندی خیلی متن جالبی داشت اولش دوست های شکوفه نگران شکوفه بودن چون همون موقع یه تصادف قطار رخ داده بود و آخرش هم شکوفه توی قطار بود:)

ایکاش ادامه میدادین و آخرش مشخص میشد شکوفه چیکار میکنه با زندگیش

چقدر مزخرف بوووووووووود افتضاح افتضاح چقدددد برا خودم متاسفم همچین کتاب...خوندم

خوب بود به نظرم خیلی داستان خاصی نداشت ولی به نظرم خوب بود