نظرات کاربران درباره کتاب زیاد به چشم هایت اعتماد نکن! (راز، جلد چهارم)
۴٫۶
(۱۶)
...
من رفتم تو گوگل سرچ کردم جلد پنج کتاب های این نویسنده. خلاصه انگلیسی شو پیدا کردم تو گوگل ترنسلیت زدم فهمیدم کتاب بعدی چی شده اگه میخواین بخونین:
داستان با تصویری از سوگند ترس شروع می شود. یک مقدمه کوتاه در مورد پرنده ایبیس وجود دارد که برای لحظه ای سریع می ایستد، اما سپس از رودخانه نیل عبور می کند. سپس داستان به رویدادی می رود که کم و بیش در همان لحظه اتفاق می افتد. مردی بی گناه لحظاتی پس از حک یک راز سرنوشت ساز بر روی یک تکه پاپیروس با خط هیروگلیف اعدام می شود. سپس داستان در زمان به جلو می رود و کاس و مکس ارنست به گاراژ فروشی که لری و وین دارند می روند. کاس به مکس ارنست اعتماد می کند که تنه جستر را در گودالی پشت آتشگاه پنهان کرده است. آنها آن را بیرون میآورند، باز میکنند و متوجه میشوند که حاوی یک حلقه آبی رنگ است که تصویری از یک ibis و تکهای کتانی دارد. او متوجه می شود که آنها حاوی حروف هیروگلیف به معنای "به دلیل آنچه Ibis" یا "به دلیل آنچه Thoth" است. در فصل بعدی، کاس و مکس-ارنست در اتوبوسی با یو-یوجی هستند و در مورد سفر میدانی خود به بخش مصری موزه با همکلاسی هایشان گلوب و دانیل صحبت می کنند، کسی که فقط به خاطر ترسناکی هایش شناخته شده است اما می خواهد چیزی پیدا کند. (چیزی که او به آن معروف است). آنها با پدر دانیل، آلبرت 3 دی (چون او 3 درجه در موضوعات مختلف دارد) ملاقات می کنند که به آنها یک مومیایی خوش تیپ را نشان می دهد که به دلایلی عجیب اعدام شده است. کاس دلیل میکند که این پزشک صدها سال پیش بود که به دلیل کشف راز اعدام شد. کاس، یو-یوجی و مکس تصمیم میگیرند که عقب بنشینند و مومیایی را بررسی کنند. او متوجه می شود که حلقه آبی که در تنه جستر پیدا کرده با اثری روی انگشت مومیایی مطابقت دارد. مدیر جانسون وقتی کاس را به خاطر نماندن در گروه سرزنش می کند، مبهوت می شود. کاپشن کاس روی انگشتش گیر می کند و به طور اتفاقی آن را می شکند. بعداً، به عنوان مجازات، آلبرت 3D (که در واقع در مورد آنچه اتفاق افتاده بسیار باحال است) آنها را وادار می کند که برخی از قطعات موزه را طبقه بندی کنند، نه خرده آن را همانطور که جامعه علمی آنها را می نامد. در حین مرتبسازی، کاس یوجی و مکس ارنست را متقاعد میکند تا برای بررسی مومیایی با او بیایند. وقتی این کار را می کنند، متوجه می شوند که از بین رفته است. بعداً آلبرت 3D با والدین آنها ملاقات می کند و به آنها می گوید که اگر بچه ها مومیایی را پنهان می کنند، باید آن را به او بدهند. وقتی بچهها و والدینشان دیر به خانه بازمیگردند، بچهها عملاً چت میکنند. آنها فیلم نظارتی را تماشا میکنند و متوجه میشوند که یک چهره سایهدار از موزه خارج میشود. آنها همچنین متوجه می شوند که پای مرد یک تکه پارچه پشت سر او قرار دارد و متوجه می شوند که شکل مومیایی است.
داستان سپس به یک هتل مجلل منتقل می شود که در آن خانم Mauvais در حال صحبت با امبر است که آکنه ای ایجاد کرده است که به طرز وحشتناکی چهره او را مخدوش می کند. او از خانم Mauvais التماس می کند که به او کمک کند. روز بعد کاس و مکس ارنست امبر را ملاقات می کنند که کمی زیباتر از همیشه است. آن شب، آنها با لوسیانو به عنوان مهمان ویژه یک جلسه TERCES دارند. او به آنها می گوید که لرد فرعون حلقه کاس را می خواهد و علاوه بر انگشت گم شده مومیایی، آن را از او خواهد گرفت. این سه نفر تصمیم می گیرند انگشت خود را از موزه بدزدند. کاس یک لباس می پوشد و موهایش بلند است. مکس ارنست و یو یوجی به سادگی عینک آفتابی می زنند و یو دوربین عکاسی می کند تا به عنوان یک توریست ظاهر شود. این سه نفر انگشتی را که قبلاً دزدیده شده است پیدا می کنند و مونوکل در جای خود پیدا می شود. ناگهان صداهایی می شنوند و در جعبه ای بیرون پنهان می شوند که در نهایت به لاس وگاس فرستاده می شود.
در لاس وگاس، این سه نفر متوجه میشوند که فرعون نامرئی خود را به عنوان یک جادوگر نشان میدهد و در یک تئاتر نزدیک بازی میکند. کاس با استفاده از چند سکه طلا که از صندوق عقب جستر ذخیره کرده بود، بلیت نمایش خود را می خرد. او فقط یک سکه را می فروشد و یک دهم ارزش آن را دریافت می کند که هنوز مقدار قابل توجهی به صورت نقدی است. آنها دو ساعت آینده را به تفریح می گذرانند. اول، آنها آفتابه می گیرند. سپس پسرها به سرزمین ماجراجویی می روند و پس از 18 سواری روی زیپ لاین، ویدیوی رپ خود را ضبط می کنند. کاس با اکراه به سالن ناخن می رود و متنعم می شود. در حالی که او آنجاست، یک خط هیروگلیف را می بیند، از پاپیروس در صندوق عقب که نمی توانست ترجمه کند، روی پنجره. کارگر آبگرم می گوید به معنای «آب جاری» است. سپس، یو-یوجی و مکس ارنست به ملاقات او می آیند و به شوخی او را "دغدغه سلطنتی شما" خطاب می کنند. آنها به تئاتر می روند و کاس فریب خورده تا حلقه را روی صحنه تحویل دهد. در حالی که در اتاق رختکن فرعون به دام افتاده اند، مکس ارنست و یو-یوجی مقداری شکلات سفر در زمان را از مزرعه شکلات کشف می کنند که در کمد و نامرئی است. آنها همچنین یک شنل طلایی را کشف می کنند. آنها استدلال می کنند که مومیایی واقعاً به تنهایی از موزه خارج نشده است، بلکه توسط فرعون نامرئی انجام شده است، بنابراین به نظر می رسد که به تنهایی در حال راه رفتن است. این دو به روی صحنه میروند و شنل را روی فرعون میاندازند تا او قابل مشاهده باشد. آنها به زور به او شکلات می دهند تا او برای همیشه به دوران دیگری منتقل شود و مشکل شخص دیگری شود. خواهران اسکلتون که در این نمایش نیز حضور داشتند به همراه خانم موویس را ترک می کنند. سپس، کاس به طور تکانشی حلقه را روی انگشت مومیایی می گذارد. جان می گیرد و کاس هیروگلیف های پاپیروس را به یاد می آورد و با استفاده از دانش کلاس مصر خود و آنچه که کارگر آبگرم گفته است، آنچه را که گفته اند به هم می ریزد. او متوجه می شود که کلید راز یک سوال است: چرا ایبیس از رودخانه عبور کرد؟ و او این سوال را از مومیایی می پرسد. سپس مومیایی راز را بیان می کند: "برای رسیدن به طرف دیگر". این حقیقت که The Secret که جامعه ترس سال ها از آن محافظت می کرد یک شوخی بود، برای کاس بسیار زیاد است و برای اولین بار در زندگی اش غش می کند.
وقتی از خواب بیدار می شود، مکس ارنست و یوجی روی او خمیده اند. مکس ارنست پس از اینکه متوجه شد حالش خوب است، متوجه می شود که آنها به ابزاری برای فرار نیاز دارند. او جمعیت را مجذوب خود می کند و از تئاتر بیرون می دود و به اصطلاح با فرقه ای آشنا می شود که متشکل از افرادی است که ادعا می کنند کاهنان آمون هستند. آنها خود را به عنوان اعضای انجمن ترس نشان می دهند. کاس و یوجی در حال حاضر با آنها سوار شده اند. وقتی این سه نفر به خانه باز می گردند، با آنها به عنوان قهرمان رفتار می شود. همه آنها را می شناسند، از جمله Albert 3D و Daniel-not-Danielle. به نظر می رسد که مادر آلبرت و کاس در حال شکست دادن و نزدیک تر شدن هستند. حتی خانم جانسون از آنها استقبال می کند و به آنها چنگال تنظیم می دهد. بعداً، کاس در مورد این راز به پیترو اعتماد می کند، که توضیح می دهد که راز واقعی "طرف دیگر" است. او همچنین توضیح می دهد که برادرش همان روز صبح مرده است. وقتی کاس دوباره وارد تریلر خود می شود، ناپدید شده است. داستان سپس به فارغالتحصیلی میرود، جایی که مکس ارنست سخنرانی میکند و همه را به گریه میاندازد. کاس و یو-یوجی به آنچه دوستشان گفته بود بسیار افتخار می کنند و سه نفر به یکدیگر لبخند می زنند. سپس، دستهای کاس و یوجی روی همدیگر قرار میگیرند، و معلوم میشود که کاس هم شوکه شده و هم خجالتی است، وقتی که پیکیهایشان را در هم میبیند، که نشاندهنده نوعی عشق بین کاس و یویوجی است. داستان به پایان می رسد، زیرا کل سالن شروع به کف زدن می کند و امبر بی سر و صدا از لبه سفید کننده ها خارج می شود. هیچ کس (مخصوصاً پدر و مادرش) متوجه نمی شود که او با خانم Mauvais سوار یک لیموزین شده و به آرامی به سمت غروب خورشید در جستجوی خورشیدی که هرگز غروب نمی کند رانندگی می کند.
خلاصه داستان نشان می دهد که آقای بوش ماکس ارنست است. او فاش نمی کند که چه اتفاقی برای کاس یا یو یوجی یا هر کس دیگری می افتد. او میگوید که راز خود رازی است که رازهای بیشتری را باز میکند و به خواننده هشدار میدهد که نگذارد هیچکس پایان را به ما بدهد.
کاربر ۵۶۵۰۴۹۷
لطف به طاقچه بی نهایت اضافه شود.
ilia
سلام ممنون میشم این کتابو به طاقچه بی نهایت اضافه کنید
(:دختر کتابخوان:)
وای چرا من این کتابو تا حالا ندیدده بودم✨✨😐🤍♥️
𝑽𝒊𝒐𝒍𝒆𝒕𝒕🌲🌫
مثل بقیه جلداش محشر، کیوت و پرماجرا⬛⬜
[=Unforgiven=]
جز بهترین کتابای جلدعههههه ، راستش به خاطر جلد ۳ تصمیم داشتم اینو نخونم چون حوصله سر بر بود ولی خیلی خوشحالم خوندمش و امیدوارم جلد ۵ عم بیاد زودتر.😝🤪😛😝🤪😝🤪😝🤪😎🖤😚🤍
[جز لیست موردعلاقه کتابام🥺🤟🏻]
[=Unforgiven=]
مرسی گفتی عزیزم میرم حتما میخونم=]
=]
پنجشم انگلیش اومدع برو اینگلیشو بخون 💗💗💗
pary
من این کتاب را خیلی دوست داشتم کاش زودتر جلد پنجم هم بیاد
سوفی تیلور
خیلیییییی خوب بود اسم جلد پنجم( شما باید این کار را متوقف کنید) هست ،کسی میدونه کی ترجمه میشه؟
کتابخوان
1.اسم این کتاب راز است
2.اگر داری این کتاب را می خوانی کار از کار گذشته است
3.این کتاب برایت ضرر دارد
4.به چشمهایت اعتماد نکن
5.شما باید این کار را متوقف کنید
📚Book📚
اسم جلد های دیگه این کتاب به ترتیب:💞
1 اسم این کتاب راز است
2 اگر داری این کتاب را میخوانی کار از کار گذشته
3 این کتاب برایت ضرر دارد
✓ H . A ✓
اسم جلد های قبلیش رو میشه به ترتیب بگی
happy
سه جلد اول این کتاب رو دو سال پیش خونده بودم انقدری این مجموعه رو دوست داشتم که بعد دوسال چهارش رو هم بخونم
قلم نویسندش متفاوت و باحاله
کاربر 6434231
زیبا
گمشده در دنیای کتاب ها :(
کتاب «زیاد به چشم هایت اعتماد نکن» کتابی است از نویسنده ناشناس مستعار بوش. این چهارمین کتاب از مجموعه پنتالوژی است. اگر به تازگی دارید این را می خوانید خیلی دیر است و نام این کتاب یک راز است. این کتاب بر اساس حس بینایی است، همانطور که کتاب های دیگر بر اساس رایحه، صدا و طعم هستند. یکی از مهمترین رازهایی که در این داستان فاش شد این است که نام مستعار بوش احتمالا مکس ارنست است، همانطور که بعدا در داستان توضیح داده شد که خود آیندهاش را دید که درباره او و کاس مینویسد. از آنجایی که بعید است که بوش واقعا ماجراهایی را که مکس ارنست با کاس انجام داد انجام داده باشد، این امکان وجود دارد که او صرفا مکس ارنست را در دوران کودکی خود بر اساس شخصیت خود بنا کرده باشد. داستان با بیدار شدن کاس در جایی ناشناخته در زمانی ناشناخته آغاز میشود (او بعدا متوجه میشود که در واقع 500 سال از گذشته گذشته است)، او نمیداند کیست، از کجا آمده است یا دارد چه میکند. او پسر جوانی را می بیند که در یک درخت گیر کرده است و سعی می کند او را نجات دهد، اما شنید که او بارها کلمه "بز" را فریاد می زد، ظاهرا ترسیده بود. او در جاده به سمت پدرش می دود، اما هیچ کدام حتی به دختر نگاه نمی کنند. دختر گیج شده به سمت یک گودال می رود و فقط می بیند که هیچ انعکاسی ندارد و متوجه می شود که باید نامرئی باشد و پسر فریاد می زد "شبح" نه "بز". درباره نویسنده:
بوش» نام مستعار «رافائل سایمن»، نویسنده آمریکایی داستان های کودک و نوجوان است.
ッ
من عاشق این کتاب و شخصیتهای اصلیش یعنی کاس و مکس - ارنست و یو یوجی شدم :))
فقط کسی میدونه جلد پنجم این کتاب اومده یا اینکه کی میاد؟
کاربر 6434231
اومپه وای تزجمه نشده
رضا
اصلا نتونستم با این جلد ارتباط برقرار کنم...نصفه ولش کردم،به احتمال زیاد جلد بعدم نمیخونم😔😔
حجم
۳۳۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
حجم
۳۳۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
قیمت:
۱۰۸,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد