نظرات کاربران درباره کتاب شکسپیر و شرکا

خب از همون اول که خریدم عاشقش شدم اصلا شخصیتی که جرج داشت با وجود اینکه مخالف بودم اما با توجه به سخن اخر نویسنده باز کسیه که میتونه قهرمان خیلی ها باشه انقدر اخرش دو سه ص آخر ذوق کردم اشک تو چشام جمع شد انگار خودم تو کتابفروشی بودم و این لحظات رو سپری کردم ولی کاش نویسنده از آینده اش بیشتر میگفت دلم میخواست بدونم اوضاع اش تا چه حد تغییر کرد نوع تماثیل هاش جوری بود که همش دوست داشتم هایلایت کنم ، خودمو همش تو اون مکان و زمان متصور میشدم. حس میکنم الان با توجه ۹ ۱۰ سالی که از کتاب گذشته جرج فوت شده🥺

وایب این کتاب واقعا پرستیدنی بود 🙇🏻‍♂️ فضاش توی کتابخونه بود و توی شهر زیبای پاریس و چی از این بهتر؟ سو واقعا اگه به کتابخونه و قهوه و فضای کلاسیک علاقه دارین ،پیشنهاد میشه 🥸

نظری مشترک از یک خواننده گودریدز: من همیشه جذب کتاب هایی می شوم که در مورد کتابفروشی هستند. این کتاب در مورد کتابفروشی در شهر پاریس بود که آن را جذاب تر کرده بود. در مورد این کتابفروشی چیزی نمی دانستم، اما بعد از کمی تحقیق، علاقه بیشتری به خواندن کتاب پیدا کردم. و البته ناامید هم نشدم روایت نسبتا جذابی بود از یک کتابفروشی پاریسی با مالکی عجیب و غریب که در ازای یک زندگینامه یک صفحه ای برای نویسندگان بی خانمان سرپناهی فراهم می کند، با تعهد خواندن یک کتاب در روز و کمک به اداره مغازه چند ساعت در روز.

لطفاً در بی نهایت قرار دهید،سپاسگزارم طاقچه.

من تو بیا فالت بگیرم این کتاب بودم 🤣

رواری داستان در پی حادثه ای از کشورش فرار و در پناه کتابفروشی به نگاه و تفکر جدیدی نسبت به زندگی می رسد شخصیت صاحب کتابفروشی به شدت جذابه و تجربه خوشایندی از مطالعه نسیب تون میکنه

ماجرایی که از سفر به پاریس شروع میشه، متن روان و سیر داستانی جذاب

این کتاب از چند نظر جالبه: ۱- ماجراها حول یک کتابفروشی و صاحبش می‌چرخه که خود این قضیه برای اهل کتاب جذابیت میاره. ۲- ماجراها واقعیه. ۳- در داستان با چندین و چند روش زندگی عجیب و نامانوس آشنا میشبم که نکات جالب و آموزنده (یا بدآموزی! 😁) بسیاری داخلشونه. بله... روش‌های غیرروتین زیادی هم برای زندگی میشه پیدا کرد. ۴- قلم نویسنده خواندنی و طنزگونه است. ۵- ترجمه به جز چند مورد جزئی (مثل پیشخوان) بدون ایراده. از چند نظر هم (ممکنه) جذابیت خودش رو از دست بده: ۱- سانسورهای متعدد و نقطه‌چین‌ها که آه از نهاد خواننده بر میاره. ۲- کتاب و ماجراهای اون مسیر خاصی ندارن (البته هر کتاب مبتنی بر واقعیت ممکنه این مساله رو داشته باشه.) ۳- ماجراهای عجیب و غریب کتاب از فرط کثرت ممکنه برای خواننده خسته‌کننده بشن.

این کتاب راجع به کتاب فروشی ای در پاریس است که صاحب آن به غریبه‌ها اجازه می‌دهد در آنجا زندگی کنند. هنگام خواندن کتاب احساس وابستگی عجیبی به کتاب فروشی پیدا کردم، احساس اینکه من هم آنجا هستم و در کنار ساکنینش زندگی میکنم.

شکپیر و شرکا رو برای برگشتن به کتاب خوندن انتخاب کرده بودم. نمی‌دونم مشکل از من بود یا کتاب اما برام جذابیت و کشش نداشت و صرفا میخوندم که تموم بشه. ولی هر چی به اواخرش نزدیک می‌شدم می‌فهمیدم که دلم قراره برای کتاب‌فروشی شکسپیر و شرکا و آدم‌هایی که اونجا سکونت داشتن تنگ می‌شه. 🌱 - سکوتی مطلق میان‌مان حاکم شد، انگار هر دومان می‌دانستیم که آن‌قدر حرف برای گفتن هست که شروع گفت‌‌وگو بی‌فایده خواهد بود. -

قلم نویسنده وترجمه هر دو خوب بودند

روایتی نرم و روان، دراماتیک و هیجان انگیز با زبانی پیراسته بدون هیچ حشو و زائدی ترجمه ای عالی و ویراستاری عالی تر

یه داستان روان و خوشایند، من که خیلی دوست داشتم، میتونستی باهاش توی کتابفروشی زندگی کنی