نظرات کاربران درباره کتاب دیگران

به عنوان یک کتاب با داستان های کوتاه زیادی عالی بود. جذابیت و کشش متن به قدری زیاد بود که دوست داشتم هی بخونم و بخونم تا بدونم داستان ها با هم چه اشتراکی دارند. در این داستان روایت فردیت های دیده نشده ناشی از صحبت نکردن و هم چنین اجبار در ازدواج رو می بینیم که عملا در واقعیت بسیار ترسناک هستند چه بسا می تونه زندگی رو به کام هر دو طرف تلخ کنه. توصیه می کنم مطالعه کنید

به نظر من ارزش وقت گذاشتن رو داشت،با شخصیتهای داستان همراه شدم وبعضی وقتها خودم رو وسط داستان حس کردم،قلم توانای نویسنده منو ترغیب میکرد که بر سرعت تندخوانی ام بیفزایم وهرچه زودترآخرداستان رو بخونم،ممنون از کتابخانه طاقچه⚘

من اصولا خیلی آدم اهل مطالعه ای نیستم گهگاه پیش میاد مطالعه ی کتابی رو به آخر برسونم ولی حقیقتا داستان ها خیلی جذاب و پر کشش بود انقدری که میشد یک نفس کتاب رو تموم کرد دستمریزاد به نویسنده

به نظر من عالی بود و اونقدر محو خوندنش شدم که متوجه تموم شدن کتاب نشدم اما ای کاش نویسنده فقط از رفتن و تمام شدن نمیگفت با اینکه این روی سکه عشف و ازدواج است. البته که گاهی باید بهش فکر کرد

قطعا نویسنده ای که بتونه ، در ساده ترین نوشتار و موضوعات درگیری ذهنی، همسان سازی ،تصویرسازی، یک نوع بازتاب حس درونی با شخصیت های داستانی، برای خواننده ایجاد و برقرار کنه حتما موفق بوده و شایسته معرفی شدن و دیده شدن بیشتر هست. پیشنهاد میکنم ✌️☺️

من دوست داشتم، بیشتر فکر میکنیم همه چیز باید ب خوبی و خوشی بگذره اما واقعیت چیز دیگریست … سیاه بود اما وجود داره توصیف های خیلی زیبا داشت ک هر لحظه شو با کتاب زندگی کردم …

گاها خیلی غیر منطقی میشد خوب نبود چندان

خوب بود بعضی از داستان هاش، البته سلیقه ای هستش، ولی خوندنش خالی از لطف نیست

به نظر میرسه نویسنده های این سبک داستان ها اعتراضات خودشون رو که بالاجبار با سکوت سرکوب شدند و تبدیل به عقده شدند رو روی کاغذ میارن، اکثرا در تصمیات شون قاطع نبودند و یجورایی می ترسیدند. منکه خوشم نیامد، امیدوارم آدمها خودشون رو اونجور که هستند نشون بدن بدور از خودنمایی، دروغ، مکروحیله و یا هر نقش بازی کردنی،

واقعا عالی بود ، با داستان های عالی و گیرا و تامل برانگیز

اینکه در اکثر داستان‌ها کرکتر اصلی یه فرد فرهیخته، اهل مطالعه، ادبیات، سینما و موسیقی‌های فاخره این احساس رو می‌داد که احتمالا نویسنده هم چنین شخصیتی داره. از اونجایی که خودم هم چنین شخصیتی دارم خیلی راحت می‌تونستم با داستان‌ها احساس نزدیکی و با کرکترها همزادپنداری کنم.

*دیگران . . . به نظرم نویسنده یه مرضی داشته. یا شاید علاقه شدید به زندگی هایی که از هم میپاشه🥲همه ی داستانای کوتاهش درباره آدمایی بود کع تو زندگیاشون مشکلات خانوادگی داشتن و تهشم یا افسرده و تنها میشدن یا میمردن.😂 منظورم این نیست که باید پایان بهتری میداشت ولی کلا سر و تهی هم نداشت . نمیدونم چی بگم اصلا😂 حجیم نبود و همین قابل تحملش میکرد. متن روونی داشت. خب خلاصه خیلییییی بد نبود🚶‍♂️.. . . . (ش۱۴)

داستانهای ناامیدکننده که فقط به پوچگرایی سوق میدهد و جدایی وعدم درک همسران ازیکدیگرو....

اولین داستانشو خوندم مزخرف بود و عصاب خورد کن. نمیگم خیلی عالی باشه و همچی خوب تموم شه حتی میتونه ناراحت کننده تموم شه اما تفاوقت زیادی با داستان سطح خوب داشت بیشتر مزخرف بود /:

با بیانی مفتضحانه از مردن زنش شادی میکنه یعنی چی اخه

در این شرایط پرهیاهو و پر آشفتگی روزمره ای که مردم تو این دوره دارن باهاش دست وپنجه نرم میکنن و تقریبا همه گرفتار هستیم ...حالا اومدیم و زمانی را واسه آرامش و اموزش برا خودمون اختصاص دادیم که اگه بخوایم واقعا با مطالعه ی چرندیات و مزخرفات زمان بگذرونیم بهتره بریم همون اینستا چرخ بزنیم ولی باید یه عده بخونن حتما چیزی که باید را ازش میفهمنن