نظرات کاربران درباره کتاب کافه کوچه

داستان در عین سادگی ولی بکر و منحصر به فرده . تو کتاب خبری از عشقهای غیرعادی و پسر دخترهای همه چیز تمام مانکن و پولدار نبود و عشق داخل کتاب بسیار ساده ولی در عین حال دلنشین روایت شد. طنز داستان و مونولوگهای خنده دار اون بسیار مبتکرانه و خلاق بود. قلم نویسنده تو این کتاب منو به شدت یاد سوفی کینزلا می انداخت. آفرین به خانم نویسنده... آرزوی موفقیت های بیشتر براشون دارم. طاقچه عزیز در صورت امکان کتاب جاده سیبهای وحشی از همین نویسنده رو هم بیارید، ممنون

این داستان از شیرین ترین داستان هاییه که خوندم... شخصیت بی غل و غش راوی(کاراکتر دختر) انقدر جذابه و دنیای قشنگی داره که برای چند ساعتم که شده از دنیای پر مشغله خودت جدا میشی و تو دنیای کتاب حل میشی... سطح فانتزی داستان بالاست و نباید دنبال یه عشق پخته و پر سوز و گداز باشی... و همین دنیای صورتیه کتابه که جذابش میکنه... در کل اگر دنبال چند ساعت حال خوب و خنده ای بشدت پیشنهاد میشه...

خیلی کتاب دلنشینی بود؛ من از خوندنش لذت بردم.

از اون کتاب های بی نظیری بود که تو ذهنم میمونه همیشه. واااقعا همراه با متن جذاب کتاب خندیدم. فقط حیف که یک روزه تموم شد. تبریک به قلم جذاب این نویسنده، به نظرم اصلا از دستش ندین

قلم نویسنده خوب بود ، ولی هیچ محتوای جالبی نداشت، حس میکردم تو ذهن یک دختر بچه که خیلی حرف بیخود میزنه گیر افتادم و چون روند کتاب کاملا مشخص بود و هیچ اتفاق جالبی هم نمیافتاد و روزمرگی بود ، تمومش نکردم

قلم خوبی داشتن ولی رمان هیچ موضوع خاصی نداشت یه اتفاق که باعث آشنایی شد و خیلی سریع به ازدواج ختم شد.این تمام کتاب بود.

خانم صفایی چقد زیبا یک داستانه عاشقانه رو با طنز پردازی هنرمندانه برامون تعریف کردی❤️با خوندن این کتاب حس زیبایی و لبخند بهم دست داد 👍

کتاب خوبی بود تمام رمان با مونولوگ پیش رفت دیالوگهای کمی داشت تم رمان فانتزی وطنز بود

قشنگ و بانمک بود و فضای حال‌خوب‌کنی داشت. قلم نویسنده رو خیلی دوست داشتم، اما داستان خیلی یهویی تموم شد و می‌تونست پایان بهتری داشته‌باشه. توقع عاشقانه‌ی شدیدی رو ازش نداشته‌باشین اما طنز داستان بینهایت دوست‌داشتنیه. در کل به کسانی که این سبک رو می‌پسندن، پیشنهادش می‌کنم.

کتاب خوبی بود، خوب یعنی حال ادم را خوب میکرد، پیچیدگی و ابهام و فراز و فرود عجیبی نداشت، مونولوگها خسته کننده نبود، و شخصیت ها فرازمینی نبودند، داستان مقداری کوتاه بود، همین. اما بین کتابهای فرازمینی و عجیب با عشق های اسطوره ای زرد!! این کتاب با شخصیت بود

هر کتابی به هرحال باید نقد بشه که بقیه افراد با شناخت کامل انتخاب کنند که بخوننش یانه پس من نقد خودم رو میگم و انتخاب با شما این کتاب یک رمان کوتاه درمورد زندگی یک دختر کاملا معمولی هست و یکی از نکات مثبت کتاب همین هست که رمان آبکی و داستانی کپی شده از فیلم های ترکی ، هندی و کره ای نیست و شخصیت های اصلی مثل خیلی از آدم های معمولی هستن که شاید روزانه دور و برمون می‌بینیم نه مانکن هایی زیبا و بدون نقص ! البته اشکالاتی هم داشت که مثلا روابط دوستی دختر و پسر رو اون جایی که پسر داستان میگه فلان دختر دوستمه خیلی عادی جلوه داده بود یا راحت صحبت کردن پسر رو با دختر برای اولین بار که اونو تو خطاب کرد اصلا جالب نبود و مثل همیشه شخصیت اصلی فرد مذهبی یا مقیدی نبود ولی در کل نکات مثبت فراوانی داشت: اینکه خانواده های امروزی رو که زندگیشون با اینستا و ... میچرخه رو زیر سوال برده بود اسم های مزخرفی که روی بچه ها میذارن ، یا هنوز بچه به دنیا نیومده براش پیج میزنن و اینکه بسیار خانواده ها تجمل گرا شدند و طلاق زیادشده به همه این ها اشاره کرده بود یا اینکه پسر داستان وقتی با دختر صحبت کرد خیلی راحت پذیرفت که زندگی پس از ازدواج با دوران تجرد کاملا متفاوته و تا حدودی قبول کرد که از این بی قیدی و زیادی راحت زندگی کردن و بی خبر بودن بقیه نسبت بهش و یکهویی غیب شدن باید دوری کنه و یک آدم متعهد بشه در کل خوب بود و حال و هوای خوبی داشت و آخرشم خوب تموم شد

خوب بود اما ۲۰ درصد آخر داستان افت میکنه کلی باهاش خندیدم و خیلی خیلی شخصیت دختر داستان باورپذیر هست، داستان پردازی و فضاسازی هم عالیه خیلی عاشقانه نداره و انگار از ی جایی به بعد نویسنده فقط میخواسته داستان جمع بشه مثل بعضی سریالها که یهو قسمت آخر همه چی تموم میشه. تکرار کلمه‌ی "کوفت" دیگه خیلی زیاد کوفت شده بود، ببخشید😂 زیاد استفاده شده بود. ایراد دیگه جمله‌ی علی چپ هست، چون علی راسته(منظور امام علی(ع) هست که دشمنان این جمله رو با هدف تخریب امام جا انداختن وگرنه چرا اسم دیگه ای رو نمیگن چپ، علی صراط مستقیم و راه راست(درست) هست) میتونستن بنویسن خودشو زد به اون راه، یا خودشو زد به کوچه فرعی بجای اینکه بگن خودشو زد به کوچه علی چپ(گاهی توی محاورات اشتباهاتی هست که با داستان خوندن باید حداقل اونها درست بشه و این کتاب خوندن ی بار علمی داشته باشه وگرنه میشه اتلاف وقت) ممنون از نویسنده محترم و جمیع نویسندگان اگر بتونن با کتابهاشون جملات درست هم جا بندازن.

این کتاب برای من زیادی دلنشین و قشنگ بود.🥰💖 دختر و پسر داستان رو عجیب دوست داشتم.🥺 این کتاب عین زندگی واقعی بود، به دور از داستان های عجیب و غریب و پیچیده. شخصیت لیلی خیلی شبیه به من بود و این داستان رو برام جذاب تر و باورپذیرتر می کرد. خلاصه که این کتاب خیلی زیاد، با سلیقه ی من جور بود و باعث شد وقتی تمومش کردم اشک به چشمانم بیاد...

کافه کوچه داستان یک عشق اتفاقی است که از یک جمله رمزآلود شروع میشه.دختری که ذهن خلاق و خیالپردازی داره با دیدن این جمله سعی در رمزگشایی اون می کنه و اتفاقات بعدی او را وارد مسیری می کنه که نهایتا به عشقی ساده و بی آلایش ختم میشه. گرچه اصل داستان بدون توجه به جزییات چیز جدید و خاصی نیست اما شخصیت اصلی داستان و گفتگوهای ذهنی و خیالپردازی او باعث جذابیت داستان شده و آدم را به خواندن ادامه تشویق می کنه. اما با این حال چند نکته منفی وجود داره که گاهی آزار دهنده میشه اول شخصیت خنثی و بی خیال مجید که زیادی توی ذهن می زنه و بعد مادری که بیشتر از دخترش طرفدار عروسشه و آخرین مورد پایان ماجرا که برخلاف کش و قوسهای اولیه خیلی ساده و سریع جمع شد

کتاب خیلی قشنگی بود و طنز بود ولی حیف که زود تموم شد.

به نظرم نثر خوبی داشت اما محتوا واقعا نداشت ...فقط از روی وقت گذروندن تمام کردم

واای عالی بود یعنی کلی خندیدم😅

کتاب نثر خوبی داره طنز کتاب برای من خوندنش رو جذاب تر کرده من که عاشق لیلی کتاب شدم

خیلی ساده و در عین حال دوست داشتنی بود قصه در یک جهان فانتزیِ‌دخترونه اتفاق می‌افته و طنز دلنشینی داره فضاسازی رنگی رنگی و شاد هست اما جالب اینجاست که درکنار خیال انگیز بودن کلیت داستان، شخصیت ها فوق‌العاده واقعی و ملموس پردازش شدن در این حد که امثال هر کدوم در هر خانواده‌ ی واقعی‌ای قابل رویت هست و ساختار قصه با وجود فانتزی بودن بازهم به دور از واقعیت و بعید نیست

لطفا نیمه کال از این نویسنده رو بزارین ممنون