نظرات کاربران درباره کتاب من او
۳٫۹
(۲۷۵)
Sara.A
لطفا این کتاب رو در طاقچه ی بی نهایت قرار بدین
ألف.ح
.
فاروق
فکر کنم دیگه همه این کتاب رو خونده باشن!
اولین باری که این کتاب رو خوندم اول دبیرستان بودم و تازه داشتم با دنیای داستانها آشنا میشدم. ساعت یازده شب قبل خواب گفتم بزار یه فصل بخونم و بخوابم. ولی خب همونطور که میتونید حدس بزنید تا صبح عین دیوانهها مشغول خوندنش بودم!
دو بار دیگه هم این کتاب رو خوندم و باید بگم که اون حس اولیه رو توی دفعات دوم و سوم هم داشتم و این کتاب بازهم برام جذابیت داشت.
تنها چیزی که ممکنه یکم اذیتتون کنه، تغییر راوی و زوایهدید روایته که باعث میشه یکم تو ذوق بزنه ولی کافیه به لحن روایت «علی» دل بدید تا با دردی که تو روایتش هست همراه بشید...
خوش فطرت
من نخوندم و اصلا اسمش رو هم تا حالا نشنیده بودم
مهنا صفری
کاملا موافقم
mah
لطفا در بی نهایت قراربدین
...
چرا ان قدر گررون؟؟..
...💙
یادم هست بعد از دوماه رضایت دادم تا « منِ او» رضا امیرخانی را تموم کنم چون اونقدر برای من جذاب بود که دلم نمیخواست تموم بشه :)
منِ او باب دل من بود و تکه هایی از زندگی نزیسته و وجود من رو میون سطرهاش جای داده بود : زندگی در اون خونه های بزرگِ قدیمیِ حوض دار، کوچه هایی پر از عطر یاس ، آدم هایی نزدیک به قلبت با تکیه کلام هایی شیرین و غریب ولی آشنا و عاشقانه ای ناب همراه رنجی عمیق با چاشنی فلسفه
بخونیدش باشد که شما هم غرق بشین ♥️
Mahzieh
چقدر با احساس و شاعرانه توصیف کردین✨
دیوانه او...
😭😭عالی بود،بی نظیر،خدارو هزار مرتبه شکر که این کتاب رو خوندم.....
EHSANAGHAJANI
😍
محبوبه زارعی
سالها پیش با خوندن این کتاب با قلم رضا امیرخانی آشنا شدم. بعد که فهمیدم متولد دهه ی پنجاهه، باورم نمی شد یه دهه پنجاهی بتونه در باره ی تهران سال ۱۳۱۲ با این همه جزئیات بنویسه. بعد از اون دنبال بقیه ی کتابهاش گشتم و یکی یکی اونا رو هم خوندم.
امیرخانی یکی از بهترینهاست.
•A•
رهش رو نخوندم ولی خوب دونستن ش خوبه
farez
احتمالا منظورشون کتاب رهش هست...
کاربر ۱۹۳۱۹۲۲زهره وطن پرست
تسنیم خوشحال میشم دلیلتونو بدونم
کاربر ۱۹۴۸۲۳۵mahmonir
کتاب بی نهایت زیبایی هست. یه کم ارزون کنین بخرم. من کتاب کاغذی این رمان رو دارم. برای کتابخونه ی الکترونیکی ام لازم دارم. لطفا ارزون کنین بخرم
Dr.SAM
ببخشید یعنی چی کتابخونه الکترونیکی؟ برای همه کتاب های کاغذی نسخه الکترونیک هم تهیه میکنید؟
اناربانو
" تنها بنایی که اگر بلرزد، محکمتر میشود، دل است."
و "منِاو" کتابی بود که دل مرا لرزاند! آنچنان که تا مدتها نمیتوانستم سراغ داستان دیگری بروم و هنوز دلم جایی پیش مریم و علی و مهتاب، در کوچه مسجد قندی تا کافه کوچک کنار خیابان در پاریس، گیر افتادهاست!🌳 به عنوان یک دانشجوی معماری که در حوزه معماری معاصر ایران پژوهش میکنم، متن کتاب و توصیفات معمارانهاش از تهران ۱۰۰ سال گذشته، بسیار گیرا و جذاب بود. زندگی در خانههایی با حیاط وسیع و پر دار و درخت، تکیه کلامها و مرام و مَنشی که در کتاب از آن یاد میشود و عشقی که مثل رود پاک و زلال است، هرچند برای نسل من بسیار غریب است ولی بسیار دوست داشتنی است!😍
منِ او تنها برای خواندن نیست، برای زندگی کردن است؛ برای خندیدن و گریستن و عشق ورزیدن... نفس کشیدن در هوای منِ او را به همه پیشنهاد میکنم.❤
یمنا
شاهکار
farez
من او....
منِ تو....
او....
و روایتی دلنشین و عمیق از دنیایی که در اون عشق و معرفت و بزرگی و نفرت و اندوه...همگی و همگی منحصر بفرد هستند.
روایتی که بوی کاه گل و خاک بارون خورده میداد. باهاش همراه میشدی و حتی از قسمتهای فرامنطقیش هم استقبال میکردی.
وقتی خوندمش...امیرخانی یک نویسنده ی توی بورس بود و دو سه سالی یکبار کتابی چاپ میکرد. اونقدر که دلم میخواست تموم نشه... انگار میدونستم قراره فقط شاهد یه در اوج بودن چندساله و رو به افول رفتن چند ساله ای باشم که انگار یه چند ده سالی برام طول کشیده....
و الان میتونم براش نظری بذارم که برای نوشتنش حتی نیازی به تورق کتاب هم نداشتم! داستان اینگونه در مغز من حک شده بود...
و اما داستان....کرکتر اصلی داستان بنام علی ست...(نام محبوب من)که در خانواده ای متمول و از طبقه ی مرفه جامعه ی تهران بزرگ شده. دوستِ وصله ناجوری داره بنام کریم...که بقول حاج آقا مجتهد تهرانی (رض)، داش مشتیِ داستانه که خیلی زود به پایان داستان خودش میرسه....زاویه دید علیِ داستان در قالب سرفصل هایی بنام"او" گفته میشه و دیگر فصلها از زبان نویسنده ست که تحت عنوان "من" روایت میشه. این تغییر زاویه دید اگر چه گیج کننده ست اما در واقع جذابیت نویسندگی امیرخانیه. یه جورهایی داستان رو از روایت خطی خارج کرده و خواننده ی خودش رو محک میزنه.
امیر خانی در این کتاب، گزینه های فرامنطقی رو مثل همیشه روی میز داره و به مدد اونها سطح داستانش رو بالا میبره و ارزشی میکنه اون رو. درویش مصطفایی که لابلای داستان در قالب های شخصیتهای مختلف ودر موقعیت های متفاوت ظهور میکنه .اون راهنمای داستانه و نماد عقل معاده...
تعلیقی که در کتاب وجود داره، شاید برای ملانقطه ایها یا مخاطبینی که از ژانر سورئال لذت نمیبرند، خیلی بیهوده و گیج کننده بنظر برسه اما بهتره بدونید گذر کردن امیرخانی از اون...فقط وفقط از پس یک نویسنده ی ماهر برمیاد. اینها گاف و گپ نیستند...اینها فقط دست اندازهایی هستند که ذهن مخاطب رو به چالش میکشه و حتی قضاوت رو بر عهده ی اون میگذاره.
در نهایت...کتاب من او، خیلی پیچیده تر و عمیق تر از اونیه که بشه سرسری خوندش و ازش لذت برد! برای درک اون...شاید نیاز باشه ذهن آرامی داشته باشید و قلبی که بتونید غم حاصل از پایانش رو در خودش نگه داره. پس اگر یک کتاب معمولی دوست دارید...سراغش نرید.
atefe1670
چرا در قسمت معرفی کتاب ته داستانو میگید اینجوری مزه اش از بین میره. الان این چندمین کتابی هست که میخوام بخرم ولی معرفی کتابو میخونم میبینم تا ته داستان گفته شده😶 برا این کتابم که نوشتید تهش جفتشون ناکام از دنیا میرن دیگه چه هیجانی داره خوندنش??
khazar
از اول داستان هم مشخص بود خب :))
ellena_1988
من نسخه چاپی کتاب رو دارم و البته
خیلی سال پیش این کتاب رو خوندم
برای من ارزش بارها خوندن رو نداشت
اما لذت بردم برای یک باری که خوندم
یه جایی اواسط کتاب خوندم کسی که مشروب میخوره دعاش تا ۴۰ روز بالا به عرش نمیرسه چقدر این جمله حقیقت داشت و یا چقدر
نه نمیدونم یا که فقط قسمتی از یه خیال پردازی نویسنده بود یا نویسنده واقعیت رو توی داستان شاید گوشزد میکرد
هر چی که بود از اون سالای دور تا به الان این جمله باعث شد من سمت مشروب نرم با وجود ۳۵ سال سن خیلی وقتا دلم خواسته شاید یک بار تجربه کنم اما انگار هر بار به طریقی سدی ایجاد شده که شاید رازی توی اون جمله باشه!!
((حقیقت همیشه آن جایی ست که ایمان است. پائولو کوئیلو ))
من
کتابش خوب بودا
ولی نمی دونم چرا خیلی توقع داشتم
یعنی می خواستم انگار یه چیز عظیمی بعدش بهم اضافه بشه که نشد
نمی دونم چرا از قلم آقای امیرخانی چنین توقعی داشتم
ولی این رمان به طور غالب یه داستان عاشقانه و تاریخی است و بیشتر توصیفات و ماجرا های اون زمان رو میگه.
همین
ZRA98
واقعا نوع نگارش کتاب شگفت زده ام کرد... لذت بردم از این خلاقیتِ به غایت شیرین و بامزه قلم جناب نویسنده
حقا که به قول خودتان ما را در قوطی کردید! دست مریزاد
کاربر 1092532
این کتاب نجیب بود 🍀🍀💌💌
🌱Negin
قلم رضا امیرخانی خاص خودشه، داستان در تهران قدیم اتفاق افتاده، کلا اگر به ماجراهای قدیمی علاقمند هستید این کتاب و متنش مناسب شماست، از جمله اینکه در خلال داستان کلمات قدیمی و اصیل زیاد به کار رفته که باعث جذابتر شدن داستان میشه و خوندن این کتاب به دایره لغاتتون کمک میکنه طوری که خود بنده چندین بار مجبور به استفاده از فرهنگ لغت شدم. تکرار گویی در بین داستان کم نیست، اما در همین تکرار گوییها ارتباط های مختلف پیدا میشه، مثلا میبینی فصلهای آخر به یه اتفاق عادی و به نظر بی اهمیت از فصل های اول گره میخوره و همین باعث جذابیت بیشتر داستان میشه و باعث احترام و ایمان بیشتر به قلم نویسنده میشه، در طی داستان به خاطر تکرارگویی ها تصمیم گرفتم که کتاب رو نیمه خوانده رها کنم اما همون موقع اتفاقاتی به هم ارتباط پیدا میکرد که باعث شگفتی و جذابیت برای ادامه دادن میشد از جمله اینکه مثلا در یک فضای واقعی واقعی، یکآن خیالبافی رخ میداد. کتاب اتفاقات رو با جزئیات ریز توضیح داده که اگر حوصله جزییات رو نداشته باشین از مطالعه کتاب خسته میشین. کلا کتابی نیست که مایل باشم یک بار دیگه مطالعش کنم اما خوندنش رو هم به عنوان یک داستان توصیه میکنم.
دختر پاییز
تنها چیزی که حد نداره رفاقته...
سجادم
سلام. الان که در حال نوشتن نظر درباره کتاب هستم, دقیقا دقایقی بعد از به پایان رساندن این کتاب بی نظیر است!✌🏻
کتاب با لحنی متفاوت و خاص شروع میشود و میخواهد شمارا با فضای زمانی و مکانی آن ایام آشنا کند. لحنی که شاید تا 40 صفحه اول برایتان ناخوشایند و اذیت کننده باشد،اما اگر صبوری به خرج بدهید و ادامه بدهید،رفته رفته دل شمارا خواهد برد و ذهن هایتان را تسخیر خواهد کرد و قطعا حض کاملی از این رمان خواهید برد. 🔥🎉
بسیار دقیق و زیبا تمام مکان ها و اشخاص این رمان رو برای خودتون تجسم کنید و اون محله رو برای خودتون نسبت به اون بازه ی زمانی ایجاد کنید و از پرواز شیرین و اوج گیرنده داستان لذت ببرید.
جوری داستان و دیالوگ های رد و بدل شده تا پایان داستان جذاب و شیرین میشود که حتما بعد از به پایان رسیدن این رمان، تصمیم بر دوباره خواندن این کتاب در باقی عمر خواهید گرفت!
بنده بشخصه با این رمان و با اون حال و هوا کیف کردم و لذت بردم.♥️🔥
چه جملات و پاراگراف های تکان دهنده و عمیقی که من رو با خودش چند ده دقیقه به فکر فرو نبرد!👌🏻
فقط صبر و حوصله کنید و از جدا شدن از داستان قبل از شروع به اوج گرفتن پرواز قلم این نویسنده بپرهیزید.
دم اقای امیرخانی گرم🌹
اسما حسینی
انتظارم از یک رمان معروف ایرانی بالاتر بود، و حس میکنم زیادی مورد اقبال قرار گرفته. کتاب نسبتا خوبه، توصیفات تهران قدیم و مرام و مسلک مردم، فصل های مربوط به علی قشنگ بود. عقب و جلو رفتن زمان خوب بود، ولی به نظرم زیادی بود. نویسنده با بارها مخاطب قرار دادن خواننده با گفتن رجوع کنید به ..... و جملات مختلف دیگر، اجازه غرق شدن در دنیای داستان رو نمیداد و این باعث میشد همراهی با قصه سخت بشه و خودمو مجبور کنم تمومش کنم. اواخر کتاب فاز جادویی خیلی زیاد شد و من متوجه شدم به رئالیسم جادویی علاقه ندارم. در انتهای کتاب گرایش های سیاسی نویسنده کاملا متجلی شد، شاید اگر از اول خودشون رو میشناختم سراغ کتاب نمیرفتم.
حجم
۳۷۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۶۰۰ صفحه
حجم
۳۷۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۶۰۰ صفحه
قیمت:
۱۱۵,۰۰۰
۳۴,۵۰۰۷۰%
تومان