نظرات کاربران درباره کتاب معمای اتاق شطرنج

شما مطمئن هستید ، کسی که می‌شناسید، قصد کشتن شما را دارد،تصورش هم وحشتناک هست،نه؟ هرمین همسر سابق فرانسوا دِزِسارت قصد کشتن او را دارد، اما هر دفعه موفق به عملی کردن آن نمی‌شود و در آخر دستش پیش همسر سابقش رو می‌شود، اما دزسارت به علت یکسری مشکلات نمی‌تواند از هرمین شکایت کند و همین موضوع هرمین را مشتاق تر کرده‌است، در این بین ایگور،استاد بزرگ شطرنج یک دوره مسابقه‌ی خصوصی در قصری که به "منطقه‌ی تاریک"معروف است،برگزار می‌کند. جایزه‌ی برنده به قدری چشمگیر است که باعث می‌شود دوازده نفر منتخب شرایط عجیب و غریب بازی که شامل بازی کردن در یک اتاق کوچک که قبلا به عنوان زندان ازش استفاده می‌شد، را قبول کنند، اما در طول بازی اتفاقی می‌افتد که بسیار خواندنی است.... کتاب دو بخش دارد: بخش اول:"تهدید" نام دارد که کمی ریتمش کند است و بیشتر به شناخت شخصیت‌های اصلی کتاب پرداخته است و شامل چگونگی شکل‌گیری نقشه و مسائل مربوط به برگزاری مسابقه است . بخش دوم:" معما" نام دارد که دارای تعلیق بالایی است و قتلی صورت می‌گیرد و در پی آن به دنبال کشف معما با دیگر شخصیت‌ها پیش می‌روید. "پیر سینیاک" نویسنده‌ی کتاب با الهام گرفتن از اثر کلاسیک "معمای اتاق زرد" این داستان را خلق کرده است. "معمای اتاق شطرنج"در ژانر خود کتابی متفاوت بود. خصوصا پایانش، البته شاید پایان آن را نپسندید و قسمت‌هایی از آن را غیر منطقی بدانید، ولی خب معمای کتاب بسیار خوب طراحی شده است ،شاید تا آخرین لحظات هم نتوانید معمای آن را حل کنید و این موضوع به تعلیق کتاب کمک می‌کند. اگر به خواندن کتاب‌های معمایی علاقه دارید،کتاب " معمای اتاق شطرنج" از نشر "البرز" به ترجمه‌ی خوب" آریا نوری" را در لیست خود قرار دهید.

۱۱* پایانش قابل حدس نبود اما جذابم نبود برام.

❇️{ قافیه چو تنگ آید شاعر به جفنگ آید } ❇️کتابی که دوسال پیش، قبل از اینکه تمام نظراتم پاک بشن هم اصلا تمایلی به نظر گذاشتن برای این کتاب نداشتم چرا؟ چون حس میکردم به شعورم توهین شده، یک دوم اولیه کتاب که کلا بدون هیچ جذابیت و کششی به پایان میرسه و حتی یه افتتاحیه قابل قبول هم محسوب نمیشه و شما منتظر میمونید تا اون اتفاق اصلیه بیفته تا شما لذت معمای داخل کتاب رو ببرید ولی...... دقیقا همین جاس که ضربه میخوره، پایان کتاب؛ امان از پایان این کتاب دقیقا زمان حل معما ما باید بریم سراغ شخصیت خیالی ( درحالی که شخصیتی داریم که موضوع رو میدونه و میتونیم با اون همراه شیم تا یه شخصیت خیالی) که معمارو برامون حل کنه و چقدر این پایان بی منطق و سطحی بود آخه اون ناشری که داشته این کتاب رو چاپ میکرده از پایان کتاب خنده اش نگرفته؟

وای چقدر مزخرف بود.چه قتل چرتی.مگه مجبورن کتاب معمایی بنویسند ؟؟؟!!!دقیقا یاد یه سریال هندی افتادم که اسمش یادم نیست چون فقط یه قسمتش دیدم.ماسک گرون قیمتی که قیافه رو عوض میکنه و کسی که توی یه اتاق پراز آدم لباس یه مرده رو عوض میکنه با خودش و هیچکس هم نمی بینه!!!!

بخش اول به نام تهدید ،کم کشش و کسالت بار بخش دوم به نام معما،خوب،تعلیقی،برانگیزاننده،ذهنتو پر از سوال می‌کنه که میخوای بفهمی تهش چی میشه بخش سوم دو سه صفحه رازگشایی که سقوط آزاد به قعر جهنم بی منطقی است هیچ کتاب معمایی جنایی ندیدم که اینقدر اینقدر اینقدر اینقدر بی منطق و چرند تمام شود اصلاً کاش یه پایان باز داشت بدون حل معماها تا اینطوری گند نزند به هر آنچه قبلا برایش زحمت کشیده آن دوستمون درست گفت که قافیه چو تنگ آید شاعر به جفنگ آید مشکلات تایپی هم فراوان ابتدای هر دیالوگ یه علامتی چیزی بذارید آدم بفهمه حرف شخصیت قبلی تموم شده نفر بعدی شروع کرده،واقعا که!

بخش پایانی داستان که همه چیز رو توضیح میده واقعا غیر قابل قبول و مسخره ست

بی مزه ترین و مزخرف ترین داستانی بود که تا الان خونده بودم. بی سر و ته و مسخره. اصلا وقت نذارید برای خوندن این کتاب.

چرت ترین و بی محتوا ترین و غیر واقعی ترین کتابی بود که خواندم حیف وقت و چشم که برای مطالعه این کتاب گذاشته شود

واقعا نمیدونم چطور اریانوری این کتاب رو ترجمه کرده داستان پردازی ضعیف بود داستان خیلی پراکنده و گنگ و مبهم نوشته شده هیچی از داستان سردرنمیاری اصلا قدم به قدم پیش نمیره

این کتاب مشکل داره و نمیتونید با زمینه مشکی مطالعه اش کنید چون رنگ نوشته ها عوض نمیشه وکل صفحه براتون سیاه میشه،کسانیکه مثل من نمیتونند با زمینه روشن مطالعه کنن نخرند