نظرات کاربران درباره کتاب همین حوالی
۳٫۷
(۳۰)
mojtaba
مغزنوشته های پراکنده یک زن چهل و چند ساله است که به زیبایی تمام بیان شده است، در ارتباط با ترجمه هم باید بگم که خوب و روان بود.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
کتاب همین حوالی اولین رمانی است که جومپا لاهیری به ایتالیایی نوشته و خودش نیز آن را به انگلیسی ترجمه کرده است، روایتی از ارتباط یک زن با محیط پیرامونش، از آدمها گرفته تا اشیا و مکانها، حکایت وابستگی و گسستگیها، حسرتها و امیدها کتاب همین حوالی بسیار ساده و خوشخوان است که در آن زنی ۴۵ ساله و بینام و نشان روزمرگی و برخی از خاطرت خودش را مرور میکند. او بسیار نکتهسنج و دقیق است و هیچ جزئیات ریزی از نظرش پنهان نمیماند. با دقت خیابان و کوچهها، رستوران و کافهها، خانهها و دوستانش را زیر نظر دارد اما هنگامی که به خودش برمیگردد و درونش را میشکافد احساس رضایت و سرزندگی نمیکند.
راوی داستان در فصلهای کوتاه کوتاه که کتاب را شبیه به دفترچه خاطرات میکند، یک سال از عمرش را برای خواننده روایت میکند. اگرچه به ظاهر هر کدام از این فصلها وقایع پیشپاافتاده و روزمرهاش هستند اما در هرکدام بخش مهم و تأثیرگذاری از زندگیاش را بازگویی میکند.
به عنوان مثال خواننده متوجه «تنهایی» در این فصلهای کوتاه و در سراسر کتاب میشود: راوی استاد تنهایی است، مادرش هم تنهایی زندگی میکند، گردشگری که تنها وارد شهر شده مورد توجه راوی است، دختربچه دوست راوی که تنهایی را ترجیح میدهد به شکل برجسته در داستان روایت میشود و میبینیم که روابط بین افراد هیچ نقش مهمی در رمان ندارند. بنابراین به راحتی میتوان گفت که درونمایه اصلی داستان تنهایی و البته تغییر است، تغییری که به واسطهی روزمرگی شاید چندان به چشم ما نیاید اما جومپا لاهیری با تکهتکه کردن و فشرده و مختصرگویی توانسته نظر ما را به این تغییرات به ظاهر ساده جلب کندخواننده احساس میکند چیزی او را از خوشحال بودن باز میدارد. انگار که مانعی نامرئی پیرامون اوست که اجازه شادی را نمیدهد. در ادامه متوجه میشویم که این احساس خیلی هم اشتباه نیست چرا که وقتی گوشهای از زندگی گذشته و خاطرات او را میخوانیم متوجه میشویم که در خانه با مشکلات متعددی روبهرو بود. پدر راوی هنگامی که او ۱۵ سال داشت از دنیا میرود اما در همین ۱۵ سال اتفاقاتی رخ میدهد که راوی به هیچ وجه حاضر نیست پدرش را به خاطر آنها ببخشد. او مرتباً به روانپزشک هم مراجعه میکند اما حسرتها و غم گذشته مدام او را تعقیب و آثار آن در زندگیاش مشهود است.
درنهایت اینکه کتاب همین حوالی ممکن است نظر همه مخاطبان را جلب نکند. مخصوصا اینکه تا یک سوم پایانی کتاب ممکن است هدف نویسنده اصلا مشخص نباشد و خواننده کم حوصله از خواندن طرف نظر کند. اما اگر تا آخر صبر کنید و ارتباط میان رفتارهای فعلی راوی با گذشته پر از اتفاق او را پیدا کنید، بعید است از خواندن کتاب ناراضی باشد.
shabnam.rf
از نظر من معمولی بود
Sharareh Haghgooei
اگر دنبال هیجان یا نتیجه گیری اخلاقی باشید در این کتاب چیزی نخواهید یافت.کتاب روزمرگیهای یک خانم چهل و چند ساله است که خواننده را با روابط اچتماعی ، زندگی و دغدغه های او آشنا می کند . داستانهایی که میتواند با زندگی ما تشابه بسیار داشته باشد، قسمت پای صندوق اش دقیقا چنین حسی برای من داشت.
marie
مجموعه ای داستان کوتاه که در ظاهر شبیه روزمره نویسی است ولی در پس ظاهر عادی آن که شبیه یک زندگی عادی است مفاهیم عمیقی توسط نویسنده برجسته میشود ،مفاهیم و مسائلی که بیشتر آدمها در زندگی لمسش کرده اند و این باعث میشود که خواننده حس همذات پنداری بیشتری داشته باشد ، به جای بودن در نقش خواننده و نویسنده ،بیشتر شبیه دو دوستی باشند که باهم حرف میزنند ،از هر دری. هنر درخشان نشان دادن همزمان پیچیدگی و سادگی زندگی.
وچیزی که به نظرم فوق العاده بود توصیفات هنرمندانه و زیبای نویسنده بود از حسها مکانها و اتفاقها. اگر خواندن کتابهای عمیق و تفکر در معنای زندگی را دوست داشته باشید از خواندنش بی شک لذت خواهید برد.
fateme
نثر روان و خوبی داره داستانم خوبه روزمرگیهای یه خانوم
خیلی خووب احساسات را منتقل میکنه
n.nasim
به امید اینکه یه اتفاق جذاب بیوفته جلو رفتم ، به آخرش رسید و هیچ...
نگین بدیهی
آخرین روزهای فروردین زیبای امسال رو با خوندن و تموم کردن کتاب "همین حوالی" سپری کردم. داستان-یا بهتره بگم جستار- این کتاب در مورد خانم چهل و چندساله ای هست که در ایتالیا به تنهایی زندگی میکنه و دیده ها، شنیده ها، احساسات و تجربیات خودش رو از پاتوق های همیشگیش و یا جاهای جدیدی که به دیدنشون میره به اشتراک میگذاره. حتی خیلی از این مکان ها جاهای بسیار رایجی هستند که روزانه ممکنه چندین بار بدون توجه خاصی از کنارشون بگذریم مثل خیابان یا پیاده رو. چیزی که توجه من رو به سمت این کتاب جلب کرد این بود که گاها احساس همذات پنداری زیادی با نوشته ها و خودگویی های این زن داشتم، انگار که من هم وقتی از همون مکان ها یا به اصطلاح پاتوق ها میگذشتم اون تجربیات و یا احساسات برام تداعی میشد. از نظر من این کتاب بیشتر از داستان به جستارهای کسی شباهت داشت که در گوشه های مختلف شهر محل زندگیش گردش میکنه و به صورت نوشته های پراکنده ای از خاطراتش در مرور از اون مکان ها مینویسه. بنابراین اگه طرفدار جستار هم هستید این کتاب میتونه براتون مناسب باشه، حتی میتوانم بگم تا حدی من رو یاد کتاب "تختخواب دیگران" هم مینداخت. تنها مشکلی که از این کتاب به ذهنم میرسه و باعث شد تا بهش سه ستاره بدم این هست که کتاب ساختار داستانی لازم و اون هیجان یا برانگیختن کنجکاوی و علاقه ای که از یک داستان انتظار دارید رو برآورده نمیکرد بنابراین اگه آدمی هستید که معمولا داستان های پرکشش و ماجراجویانه و هیجانی میخونید، سراغ این کتاب نرید اما اگه دنبال داستانی هستید که ذهنتون رو زیاد درگیر نکنه و یک ریتم آروم و بدون دغدغه ای داشته باشه میتونید این کتاب رو برای خوندن انتخاب کنید. ترجمه ی خانم خشنود هم عالی و بدون مشکل بود و من از انتخاب بجای کلمات جایگزین لذت بردم.
#چالش_کتابخوانی_۱۴۰۳
SomeOne
همین حوالی، پاتوق ها و زن پراکنده هرسه عنوان یه کتاب هستن. کسی مثل من اشتباه نکنه و یه کتاب و چندبار بخره.
اما، کتاب دلنشینی هست، اگه جومپا لاهیری رو دوست دارید.
مائده
اوایل که میخوندم پرداخت به جزئیات برام یه مقدار خسته کننده بود اما هر چه بیشتر پیش میرفتم به اهمیت جزئیات و نوشتههای این خانم بیشتر پی میبردم
نوشته هایی تو ومکان های مختلف خانمی که اسمش نمیگه و تفکراتش نسبت به آدمها رو می خونیم زندگی خودش زندگی خانوادگیاش تنها بودنش و احساساتش
zoha
من این کتاب رو با ترجمهی دیگری خوندم که عنوانش «پاتوقها» هست. نمیدونم برای این طور کتابها چه عنوانی میذارن ولی من دوست داشتم. ترجمه روان بود و حرفهای خوبی برای گفتن داشت. مخصوصا اگه خواننده دختری در همون رنج سنی باشه که شخصیت داستان داره.
شایان احمدی
به نظرم جالب باشه
حجم
۱۱۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۱۱۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد