نظرات درباره کتاب انسان در جستجوی معنا (خلاصه کتاب) و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
کتاب انسان در جستجوی معنا (خلاصه کتاب) اثر ویکتور فرانکلین

نظرات کاربران درباره کتاب انسان در جستجوی معنا (خلاصه کتاب)

امتیاز:
۴.۷از ۹ رأی
۴٫۷
(۹)
afsane
بهترین تیکه کتاب میگه که: ‍ آنچه انسان‌ها را از پای درمی‌آورد رنج‌ها و سرنوشت نامطلوبشان نیست؛ بلکه بی‌معنا شدن زندگی‌ست که مصیبت‌بار است و معنا تنها در لذت و شادمانی و خوشی نیست؛ بلکه در رنج و مرگ هم می‌توان معنایی یافت! توصیه میکنم هر وقت گرفتار بی انگیزگی و بی هدفی و بی ارزشی در زندگی شدیم این کتاب رو مرور کنیم تا قدر لحظه لحظه ازادی و زندگی رو بدونیم.
(مرضیه)
این کتاب رو در دسته روانشناسی هم میتونید قرار بدید چون دکتر فرانکل یکی از فوق العاده ترین و برجسته ترین روانشناسان جهان و پدر اگزیستانسیالیم هستند که بر خلاف بسیاری دیگر از روانشناسان، رویکردهای دیگه رو رد نکردند و رویکرد هستی گرایی و وجود گرایی رو مکمل میدونند
jaycada99
بسیار مفید. به همه پیشنهاد می‌کنم. ولی جای یک جمله الماسین از کتاب خالی بود: زندگی وقتی معنا می‌دهد که به آن معنا بدهید. البته من خودم اولین بار این جمله را در یکی از فیلم‌های جیسون استاتهام (فکر کنم revolver) و با صدای منوچهر والی‌زاده شنیدم که کمی متفاوت ولی با همون مفهوم می‌گفت: "زندگی فقط وقتی معنا داره که به زور بهش معنا بدی" به نظر خودم زندگی هیچ راز و مفهومی نداره ولی فقط یک نکته داره و اونم اینکه "تو" اون راز و مفهوم رو بهش میدی، و همینطور که کتاب اشاره کرد، هرکسی میتونه معنا و مفهومی برای زندگی خودش داشته باشه، هرچقدر هم متفاوت... این انتخاب‌های ماست که در این دنیا میمونه. در نهایت خیلی علاقه دارم که به این مورد هم اشاره کنم، به درد و رنجی که زندگی نسیبمان می‌کند؛ درد و رنج چیزهایی جدایی ناپذیر از زندگی‌اند، ولی به نظرمن درد و رنج نیاز زندگی هستند و شرط آن نیستند! مثلاً برای خرید نان، اگر پول نداشته باشیم اصلا نمی‌شود، پس پول شرط خرید نان است. اما مثلا همراه داشتن کیسه و پارچه خیلی مهم نیست، نیاز است اما شرط آن نیست. مثالی دیگر این است که مثلا رنگ قرمز جذاب است، اما شرط جذاب بودن، قرمز‌پوش بودن نیست، ولی می‌تواند نیاز باشد یکی از نیازها، یکی از وسایل؛ یکم پیچیده شد، کلمات بهتری نتوانستم برای توضیحشان برگزینم. امیدوارم اگر واقعا تا اینجا خوانده‌اید فهمیده باشید. سختی کشیدن هم همینطور است، من خوشم نمی‌آید که بگویم درد و رنج و بدبختی و سختی و فشار چشیدن باعث قوی شدن، باهوش شدن و یا خوب و تلاشگر شدن انسان‌ها می‌شود، سوءتفاهم نشود! جلوی آنها را نمی‌توان گرفت و مقداری از همه‌شان هم برای زندگی هرکسی نیاز است. اما اگر سختی میتوانست باعث صبور شدن و قوی شدن انسان‌ها شود، نباید بعد از دوران غارنشینی هیچ جنگی به وجود می‌آمد زیرا انسان‌ها به اندازه کافی صبور شده بودند که یکدیگر را تحمل کنند! (اما شاید هم واقعاً فهمیده بودند ولی نتوانستند با خلوص بالا به نسل بعدی انتقال دهند، خُب اگر اینگونه باشد پس آموزش و تربیت از مهم‌ترین چیزهای بشر است که خیلی باید به آن توجه شود) یا اگر سختی سبب تلاش کردن میشد، دیگر کشورهای عقب‌مانده و جنگ زده وجود نداشتند! چون مردم آنجا به اندازه کافی سختی دیده‌اند که بتوانند تلاش کنند برای ساختن چیزهای خوب! یعنی سختی لزوماً سوخت تلاش است؟ خیر. هرکسی اگر در مسیر درست خود به طور درست قرار بگیرد خوب است، پس با این حساب تنبلی یک واژه نسبی است. و وظیفه‌ی شناسایی مسیر درستِ‌هرکس بر دوش سیستم آموزشی و پدر و مادر و از جایی به بعد خود فرد است... واسا واسا واسا انگار یکم زدم فرعی!!! بهتره همینجا تو اوج خداحافظی کنیم (ههههههه) من این‌ها را گفتم چون بی‌شمار آدمی را دیده‌ام که زندگی‌شان را صرف مطالب زرد می‌کنند و دیگران را هم از حقیقت دور می‌نمایند. گفتم شاید برای کسی مفید واقع شود. من این‌هارا گفتم چون.. چون..... ولش اصلا مگه فرقی هم می‌کند(!) فعلا... .

حجم

۲۵٫۳ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۶۷ صفحه

حجم

۲۵٫۳ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۶۷ صفحه

قیمت:
۱۳,۰۰۰
۶,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد