نظرات کاربران درباره کتاب زندگی من در همین عصر جدید

سلام به همه دوستان کتاب خوان در حد و اندازه ای نیستم که به دوستانی موفق و کتابخوان که همه خودشان بهترین ها را برای خواندن انتخاب میکنن اما اگه شما هم مثل من به قانون جذب تو زندگی و کلید موفقیتهای روز افزون اعتقاد راسخ دارید من این کتاب رو مختصری خوندم یهو وسوسه ی خوندن به سرم زد ساخته را باز کردم. ملخوادگاهم مرا بعداز کمی سر در کمی از بوف کور گرفته هدایای ایکس تفسیر شاهانه سارا ها و غیره که تو سرم میچرخید واسه پر کردن لحظه هام از همینجا جا داره هم به شما دوستان این کتاب رو معرفی کنم و سپاسی بیش از پیش ب خالق این کتاب و خالق کل هستیم را از یاد نبرم واز همینجا با او عشق بازی کنم هر کی حرفمو کلامم را هر برداشتی داشت عالیست پس همین حالا هم داره دیر میشه شروع کنیم خواندن یا به قول امروزیا گوش دادن به صوت زیبای این کتاب عصر جدید با خصوصیاتی همچو جهار میثاق. و و و موفقیت ها ی بعد از به چالش کشیدن خودمان برای رسیدن به هدف والا خدا فراموش نمیکنم جون با رسیدن به همچین کتابی که بدستم رسید دیگه باورم از پیش به ایمان راسخ تبدیل شده امید ان دارم شما 8م این را برای خواندن که ن برای گوش دادن به ندای درونی تان ار این صوت زیبا استفاده و خدا تان را که از رگ گردن به ما نزدیک تر است پیدا کرده و به ارامش واقعی و دنیای درونی که هر انسان ارزو دیدنش را میکشد برسید دیکه بیشتر از این نمیتونم صبر کنم برم ببینم چی برام امده بعد از این انتظار. شمارا به خدایتان میسپارم امید ان دارم حرفهایم م ستمر بوده برای همه ان ان که مثل من من همین حالا که بی اختیار صحفه ای واستون از حس قبل از خواندن کل کتاب و اولین سطر توضیحات را که خواندم به این جمع بندی رسیدم من. سجاد زادی شهر اهواز زیر دیپلوم از نوشتن و غلط غملاعهام مشخصه اینم بزارید واسه نطنز گوی اخه چی بگم تو ی عصری هستیم که کمتر میشه به هر کس اعتماد کرد اما من از این لحظه به تمامی هم نوع انم اعتماد کامل دارم چون اعتقاد پیدا کردم که به هر انچه شب قبل از خواب بنگریم صبح فردا که هدیه ای الهی ست به من و شما خواننده این نظریه شاید هم استارت ماری که همیشه تو ناخوداگاهم بوده یعنی کسی کع همه اعتقادات را قبول دارند اما هنوز به ترس بی خودی و ترسی که ضعف و خلع انسان رو نشون میده البته همون ترس هم استارتی برای شروع زندگی معنویست زندگی معنوی که مولا نا میگه منظورم همان ارامش درونی همان چیزی که سارا ها چندین هزار سال قبل. از میلاد مسیح بهش رسید عمان چیزی که من الان نوشتم همه و همه برای من و خواننده این سطر که میدونم خیلیاتون الان کنجکاویم که من چی میگم و جی حرف میزنم اینم هست اخه زود خودمون رو قضاوت میکنین پس با قلب مهربونتون چون به این عمل احساس حس برتر یا هر چی که شما میخواین اسمش رو بزارین یا یه قولی اینجوری که میشناسید این حس رو احساس رو واژه واسش پیدا نمیکنم اما عشق ناب و حقیقی همچینی حسی رو میگنم فقط شمارو قسم نمیدم اما قول بدید زود قضاوت نکنید و بزارید تا اخر این کتاب دباره بیامو نطر بدم و نظارت شما که برایم کامنت کردید رو بخونم و جواب هر چندین میلیون نفری که نظرم را خوانده بدم به امید رسیدن همه انسان ها به هدف والا یشان که همان رسالت هر کس میشه به زودی ی پلک زدن به ارزو هاتان خوشبختی ارامش و عسل تر از عسل باد اوقات تان اینم کمی از کتابی که میخوام بخونم و دست نوشته ای که الان اولین باره از نوشته های که تو سرم میاد بنویسم ی جا مثل این کتابراه مینویسم نمیدونم خدا را یا حس جذب را چه دیدیم شاید ناشری واسه نوشته هان یا اصن نویسنده ای باری گفته هام بت این نظریه در مورد این کتاب مع نویسندش رو اسمش رو هنوز حفط نشدم اصن نمیدونم چرا خفظیاتم ضعیف یا بهتر بگم تنبل شده ن فکر نکنم ن. شده ام اونقدری که خسه داره میگه برتراند ز خوده کتابی ست که دارم ازش تعریف میکنم اما ببخشید دیگه خواننده این دست نوشته که دست 8ودم نیستی اختیار از خودم دستم میره واسه نوشتنش انگار اونجای رو که دلم میخواست واسه نوشته هام پیدا کنم پیدا، شده شاید بخندید اما اینم باز حقیقتیست ک تا به حال ن جای نوشتم البته تو چرکنویس ای دوران کاراموزی که اوتومات واسه خودش داستان های همچون حکایات چند قرنی انگار من تو تمامی این قرنها چرخیدم خب باقی اعتقاداتم و حسم رو میسپارم به خالق این خلق و شما که دنبال من میگشتی واسه کامل شدن تان درسته من همونیم که به دنبال تو میگشتم مثل خودت بی ادرس و نشونی اما اینبار اینقدر اطمینان دارم که دستم خود و سر از خود با غلط های املایی که تفسیر مقصره دو ازم بپذیرید و نظریات تون رو هم واسه همایت از من و همایت از همه انان که مثل من شاید خود تو ی خواننده این نظریه که اصلا ی بار هم اسمی از خود این کتاب نبردم اما تو بیخیال باقیش بماند هر وقت خواستی پیگیر بشی