بریده‌هایی از کتاب ابر طبقه

به تعبیر سَموئل هانتینگتون، نظریه‌پرداز علوم سیاسی، «انسان داووسی» ــ شهروندی جهانی و رهبری که مرزها به‌نحوی فزاینده برای او بی‌معنا و بی‌مفهوم شده ــ

ما همان‌گونه که دردمندانه دریافته‌ایم حاصل برپاسازی نهادهای دموکراتیک، فارغ از فرهنگ اصیل دموکراسی و آزادیخواهی، جز چیزی نخواهد بود که فرید زکریا، سردبیر مجله نیوزویک، آن «را دموکراسی بسته» خوانده است (ونزوئلا و روسیه بهترین نمونه آن هستند) و ما باید بتوانیم شمول آن را بر نهادها و فرهنگ بازارها نیز بپذیریم. براین اساس ایجاد ساختارها و رویکردهای بازار نیز، فارغ از پرورش فرهنگ کارآفرینی که مروج برابری واقعی فرصت‌ها و حقوق انسان‌ها است، به ایجاد بازارهای بسته ــ بازارهایی به ظاهر آزاد اما سرشار از ناکارآمدی و نابرابری ــ منجر خواهند شد.

این نخبگان برای رسیدن به چنین جایگاهی راه‌های مشترکی را طی می‌کنند و بسیاری از این جماعت با هم همگون و آشنا هستند. علاوه براین آن‌ها در بخش‌هایی با اهمیت متفاوت جابه‌جا شده‌اند: از جایگاه‌های عالی دولتی به جایگاه‌های ممتاز تجاری، از کاخ سفید به اتاق‌های هیأت مدیره، از فرماندهی نظامی به سیاست و از جایگاهی به جایگاه برتر دیگر.

: جامعه‌ای متصل به همه جا و به نوعی به همه کس.

هریک از اعضای این ابرطبقه معمولاً توان اثرگذاری بر حیات میلیون‌ها نفر را در کشورهای فراوان در سرتاسر جهان دارند.