نه میتونستم داشته باشمش نه میتونستم فراموشش کنم.
«کائـ★ـوری»
زیر لب زمزمه کردم:
-یکسال از رفتنت گذشت اما چرا هنوز همه جا احساست میکنم؟ اینجا، تو خونه... انگار درونم اجین شدی!
یك رهگذر
آدمها خیلی منتظر جواب احساسات ما نمی مونن. گاهی خسته میشن و میرن؛ به این میگن دیر کردن و با هیچ چیزی جبران نمیشه.
یك رهگذر
نگاه آدمها خیلی بهتر از خود آدمها راست میگن. زبان خیلی وقتها برعکس قلب و نگاه حرف میزنه.
«کائـ★ـوری»
با چند گام بلند سمت اتاق کار آقای کاظمی رفتم و بیهوا در و باز کردم. آقای کاظمی که انتظارم رو نداشت، هول کرد و سریع از پشت میز بلند شد.
-سلام خانوم!... . چیزی شده؟!
دست به سینه شدم.
-این چه وضعه کاره آقای کاظمی؟... شما میدونی این رستوران بعد از چقدر سختی و مشقت دوباره سر پا شده، اون وقت رفتی یه آدمی رو برای آشپزی آوردی که فرق ادویهها رو هم نمیدونه؟؟!
کاظمی با دستپاچگی گفت:
-نه اشتباه میکنید خانوم...
پشت بهش کردم.
-من این حرفها تو گوشم نمیره؛ همین امروز استعفاتون رو بنویسید و برای تسویه به حسابداری برید.
-ولی خانوم...
بی توجه به صداش از راهرو بیرون اومدم. نگاهم به کارکنانی بود که داشتند با کنجکاوی نگاه میکردند.
کاربر ۳۵۷۳۳۹۱
انگار خاطرههام قصد جونم رو کرده بودن.
“لعنتیهای مزاحم دست از سرم بردارین”
«کائـ★ـوری»
این تو هستی که انتخاب میکنی ضعیف و توسری خور باشی یا یه آدم قوی و محکم.
«کائـ★ـوری»
-زندگی خیلی از ما باب خواسته هامون نیست اما قرار نیست از زندگی کم بیاریم و اجازه بدیم دیگران به جای ما تصمیم بگیرن.
«کائـ★ـوری»
همیشه نگاه آدمها راست نمیگه!
«کائـ★ـوری»
هر سختی به پایان میرسد کافیست کمی صبر کنیم.
Zeynab Shahdoost