چه معنویتی کاذبی است وقتی که کسی وظیفه خود را رها کند و برای حال معنوی خود کاری را که دلش می خواهد انجام دهد. و بعد آن را به نام دین ماله کشی کند. بی چاره دین بی زبان خدا که همه میخواهند سرش را کلاه بگذارند.
مرتضی ش.
اهل منطق در تقسیم بندی جهل آن را به دو قسمت تقسیم می کنند. جهل بسیط؛ همان جهل ساده است که شما می دانید که مسئلهای را نمی دانید و علمی نسبت به آن ندارید. اما قسم دوم جهل مرکب است که در تعریف آن می گویند: فرد نمیداند که نمیداند! و احتمالا تصور میکند که میداند و مشکلی ندارد.
مرتضی ش.
واین نیروها گرد فرمانده اشکِ شوقِ وصال می ریختند و آن فرمانده مظلوم و بی چاره هر لحظه نگران تر می شد و ازاین نیروهای به درد نخورِ اهل حال معنوی! احساس تنهایی عجیبی به او دست می داد
مرتضی ش.
شیطان گروهی را با معصیت بیّن مانند: سرقت، دروغ و... فریب می دهد و گاهی افراد را با جابجایی تکلیف و اولویتهایشان به سمت خود می کشاند. مثلا زمانی که وظیفه شما جنگ در میدان نبرد است برای شما از اهمیت اعتکاف و گوشهنشینی ویا خدمت به خلق میگویید و شما هم ظاهرا آن کار را برای رضای خدا انجام میدهی!
فقط در آخر باید گفت: امان از احساس تکلیف شیطانی!
وحید
ما کدام کارمان را چون آقا فرمودند انجام دادیم؟
وحید
چه معنویتی کاذبی است وقتی که کسی وظیفه خود را رها کند و برای حال معنوی خود کاری را که دلش می خواهد انجام دهد. و بعد آن را به نام دین ماله کشی کند. بی چاره دین بی زبان خدا که همه میخواهند سرش را کلاه بگذارند.
وحید