بریدههایی از کتاب در ستایش اتلاف وقت
۴٫۱
(۱۸)
مغز همیشه مشغول است، حتی در زمانهایی که ظاهراً استراحت میکند. در واقع مغز موقع استراحت، فقط پنج درصد کمتر از وقتی که هشیارانه سرگرم کار است، انرژی مصرف میکند.
کاربر ۳۲۴۷۳۷۰
شبکه واقعیت مجازی را جایگزین واقعیت زنده و ملموس کرده است؛ و این واقعیت مجازی پُرهیاهو، حاد، انسانیتزُدا و بیرحم است؛ واقعیت مجازی میتواند بقیهٔ زندگی را در خود خفه کند و شتابان پیش میرود و منتظر کسی نمیماند
کاربر ۳۲۴۷۳۷۰
«من معتقدم پشت فناوری، کل شیوهٔ تفکر ما، شیوهٔ بودنمان در جهان و خصلتهای اجتماعی و روانی ما تغییر کرده. خیلی از ما نمیتوانیم یک ساعت را هم بدون برنامهریزی بگذرانیم؛ نمیتوانیم ده دقیقه بدون انگیزش بیرونی، تنها در اتاقی بنشینیم؛ نمیتوانیم بدون گوشی هوشمند در جنگل قدم بزنیم. این عارضهٔ رفتاری، بخشی از مختصات پُرصدا، پُرسرعت، تکهتکه و زیادهمتصلِ جهان مجهز است.»
مروارید ابراهیمیان
اگر ذهنی آماده داشته باشیم، اگر کارهای مقدماتی را انجام داده باشیم، آن وقت در تنگنا قرار گرفتن مثل شیپوری است که رو به تخیلات خلاق خفتهٔ ما دمیده میشود. این را هم باید اضافه کنم که داشتن یک ذهن آماده برای فرآیند خلاق ضروری است. تا آنجا که میدانم، هیچیک از کشفیات بزرگ علمی قرن بیستم، کار مبتدیان نبوده است.
tizaras
من معتقدم که در تنگنا قرار گرفتن بخشی اساسی از فرآیند خلاق است. و وقتی در تنگنا قرار میگیریم ــ اگر در فرار از هیاهوی جهان موفق باشیم، اگر در تأمین فضایی بدون زمان و فراهمکردن خلوت و آرامشی برای خود موفق باشیم ــ آن وقت ذهنمان میتواند در آزادی بدون محدودیت پرسه بزند و بکاود و ابداع کند. اما خیلی وقتها از قرار گرفتن در تنگنا بسیار میترسیم. مخصوصاً جوانان و دانشجویانمان اینطورند. باورمان این است که اگر دچار چنین وضعیتی بشویم، شکست میخوریم. برعکس، باید به استقبال آن برویم. آن وقت است که کشف شروع میشود.
tizaras
امکان دارد در انواعی از اکتشافات به هر دو اندیشهٔ ناهشیار و هشیار نیاز باشد. هم ملاحظات خودجوش و هم ملاحظات عمدی و آگاهانه، اما دلیل خواهم آورد که در اکثر یا همهٔ شکلهای فعالیت خلاقانه، و در نقاط مشخصی، به ذهنی باز و آزاد نیاز است؛ ذهنی دستوپانبسته، دروننگر و دور از محدودیت. ذهنی که دوشاخهٔ آن از پریز دنیای شلوغ و پُر از تجهیزات الکترونیک کشیده شده باشد.
tizaras
فروید و یونگ معتقد بودند که افراد در واکنش به دشواریها یا عواطف سرکوبشده خلاق میشوند. فروید مینویسد: «آرزوهای برآوردهنشده قدرت محرکهٔ پشت خیالپردازیها هستند.»(۱۰) و خیالپردازیها به ایدههای خلاقانه منتهی میشوند. نظری دیگر این است که خلاقیت با عارضههای ذهنیِ ملایم همراه است. انسانها زمانی که بیشتر دربارهٔ خودشان تأمل میکنند، خلاقترند، و اندیشیدن به خود گاهی با افسردگی همراه است.
tizaras
آنتونی پلّگرینیِ روانشناس و دیگران به این نتیجه رسیدهاند که بازی، هم در حیوانات و هم در انسانها، این امکان را برای فرد فراهم میکند که به جای اهداف بر وسیلهها تمرکز کند. (۸) فرد در بازی میتواند چیزهای جدید را بیازماید و دست به بررسی مجدد و اصلاح بزند و کاوشگری کند. وقتگذرانی به نحو هوشمندانه و به شکلی که برای فرد خوشایند باشد، درون او را غنا میبخشد و باعث رشد شخصیت اصیل او میشود. این محققان استدلال میکنند که فعالیتهای غیرهدفمندی که آنها را بازی مینامیم، بخشی مهم و حساس از رشد مهارتهای حل مسئله و آگاهی عاطفی در حیواناتی بوده که تواناییهای شناختی پیشرفتهتری داشتهاند.
tizaras
همانطور که اینشتین میگفت، بخش زیادی از حل مسئله و تفکر خوب در سطح ناخودآگاه رُخ میدهد. ما برای این کارها به فضا و زمان نیاز داریم.
tizaras
وقتی به خود درونیام گوش میدهم، صدای تنفس روحم را میشنوم. آن نفسها آنقدر ظریف و لطیف هستند که برای شنیدنشان نیاز به سکوت و آرامش دارم؛ نیاز به آهستگی دارم. نیاز به فضاهای وسیع و ساکت در ذهنم دارم. نیاز به خلوت و حریم خصوصی دارم. بدون تنفس و شنیدن صدای خود درونیام زندانیِ دنیای بیقرار پیرامونم هستم.
tizaras
در قطعهای از متن ذمهپدهٔ بوداییها چنین آمده: «وقتی راهبی به فضایی خالی میرود و ذهنش آرام میگیرد، خوشی و بهجتی حس میکند که از خوشی عادی مردمان فراتر است.»(۵)
سروش
لایتمن میگوید وقتی به خود درونیام گوش میدهم، صدای نفس کشیدن روحم را میشنوم. آن نفسها آنقدر ظریف و لطیف هستند که برای شنیدنشان نیاز به سکوت و آرامش دارم؛ نیاز به خلوت دارم. نیاز به فضاهای وسیع و ساکت در ذهنم دارم. نیاز به حریم خصوصی دارم. بدون تنفس و شنیدن صدای خودِ درونیام، زندانیِ دنیای مجهز و شلوغ پیرامونم هستم.
سروش
اعتقاد به جان داشتن اشیا
Orafa
به شکلی نامحسوس و تقریباً بدون اینکه متوجه باشیم، خودمان را گم کردهایم؛ تواناییمان را در شناخت خود و شناخت چیزهایی که برایمان مهم است، از دست دادهایم.
کاربر ۳۲۴۷۳۷۰
چیزی که دستکم به صورت ناخودآگاه فهمیده بودم نیاز به زمان برنامهریزینشده، به زندگی درونی و به فضا و جایی بدون زمان بود.
کاربر ۳۲۴۷۳۷۰
کسانی که با ساعت بدن زندگی میکنند، دائم چشمشان به ساعت نیست، «بلکه به ضربان قلب خود گوش میدهند... این افراد وقتی غذا میخورند که گرسنهاند، وقتی از خواب بیدار میشوند به محل کارشان ــ مثلاً در کلاهفروشی یا داروخانه ــ میروند و تمام روز عشق میورزند.»
کاربر ۳۲۴۷۳۷۰
بدون زمان خاموشی ممکن است از لحاظ جسمانی نمیریم، ولی از لحاظ روانی، عاطفی، و معنوی خواهیم مُرد.
کاربر ۳۲۴۷۳۷۰
نیاز به پروراندن خود، نیاز به نوعی تعادل و همایستایی درون خودمان و محیط بیواسطهٔ اطرافمان حتماً ریشهٔ عمیق در روحمان دارد و به ریشههای وجودیِ اولیهٔ ما برمیگردد. بااینحال، در دنیای پُرارتباط و زمانمحورِ امروز، که آکنده از انگیزش و تحریک است، اغلب از این تعادل دور میافتیم. ما غالباً فاقد زمان و مکان برای تأملات شخصی هستیم. فاقد آرامش و خلوت ذهنی برای خلق ثبات ضروری درونی هستیم
کاربر ۳۲۴۷۳۷۰
در دنیای کسبوکار، دنیای فناوری، دنیای کامپیوتر، تعبیر «زمان خاموشی» در حکم دشنام است. معنیاش دورهای است که سیستم کار نمیکند، یا کامپیوترها خراب شدهاند، یا ماشینها موقتاً متوقف شدهاند. در چنین زمینههایی، زمان خاموشی زمانی بیفایده و تهی محسوب میشود. اما برای ناحیهٔ سرسبز و رازآمیز ذهن ما، زمان خاموشی مجالی است برای کاویدن و کسب تجربههای جدید. زمانی است برای نو کردن؛ و همچنین فرصتی است برای اینکه دوباره تعادل وجودمان را به دست بیاوریم و آن را حفظ کنیم.
کاربر ۳۲۴۷۳۷۰
زمان خاموشی فرصتی است که میتوانیم در گذشتهمان غوطهور شویم و آیندهمان را متصور شویم. زمان خاموشی وقتی است که میتوانیم خودهایمان را اصلاح و مرمت کنیم
کاربر ۳۲۴۷۳۷۰
حجم
۸۹۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۲ صفحه
حجم
۸۹۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۲ صفحه
قیمت:
۲۸,۰۰۰
۱۴,۰۰۰۵۰%
تومان