بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جان بها | صفحه ۱۴ | طاقچه
کتاب جان بها اثر سیدمصطفی موسوی

بریده‌هایی از کتاب جان بها

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۲۵۴ رأی
۴٫۳
(۲۵۴)
دستم را روی شیارهای خطاطی شدهٔ اسم حسین می‌برم. هوا را عمیق نفس می‌کشم و آرام زیر لب با دلخوری می‌پرسم: «حسین چرا قبل از اسمت شهید ننوشتن؟»
abuzeinab
دستم را روی شیارهای خطاطی شدهٔ اسم حسین می‌برم. هوا را عمیق نفس می‌کشم و آرام زیر لب با دلخوری می‌پرسم: «حسین چرا قبل از اسمت شهید ننوشتن؟»
abuzeinab
می‌گویند بزرگ‌ترین حسرت روز قیامت آن است که به انسان نشان می‌دهند می‌توانسته در زندگی به کجا برسد و نرسیده! می‌توانسته چه انسانی بشود و خودش نخواسته و نشده!
سعید رحیمی
وقتی می‌بینم چهارتا حرومزاده مزدور داعشی برای اینکه سر ملت رو ببرن و جنایت کنن انقدر تلاش می‌کنن و انرژی دارن ولی بعضی از بچه‌های خودمون... حرف حقی را زده که جوابی برایش ندارم!
آیه
مردم شهر اتوکشیده‌اند. برای بوی خوش عطر و ادکلن خرج می‌کنند. مزاج آدم‌های شهر بوی باروت را نمی‌فهمد. برای بینی‌هایشان شمیم خون و خاک غریبه است! اینجا زخم زینت مرد است. شیارهای تیر و ترکش روی سر و صورت رزمندگان کم از مدال‌های رنگیِ براق ژنرال‌های آن‌ور آبی ندارد! توی مترو چند ایستگاه نمی‌توانی بایستی، حوصله‌ات به ترافیک اتوبان‌ها قد نمی‌دهد! اما در میدان جهاد ساعت‌ها پشت تویوتا و زیر آفتاب از شهری به شهر دیگر می‌روی تا بجنگی! می‌دانی؟ عشق چشم و گوش آدم را کور می‌کند.
fati
من از پیشرفت بدم نمی‌آد! اما ترجیح می‌دم یه درخت سرو باشم تو بیابونِ خودم تا یه گل خوشگل توی گلخونه بقیه!
Samaneh J
ببین تو حق اعتراض داری ولی حق اغتشاش نداری! چرا؟! چون وقتی اعتراض داری تو شاکی هستی ولی وقتی اغتشاش می‌کنی دیگه معترض نیستی، اون‌وقت می‌شی متهم.
Samaneh J
رفقا به قرآن حیفه روی سنگ قبرمون، قبل از اسممون کلمهٔ شهید رو ننویسن! ما جونمون بهای شهادتمونه! با خونمون باید عقایدمون رو اثبات کنیم
Samaneh J

حجم

۱۰۳٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

حجم

۱۰۳٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

قیمت:
۲۲,۵۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۱۳
۱۴
صفحه بعد