بریدههایی از کتاب امت و امامت
۴٫۵
(۶)
ما مسلمانان نیازمند به یک اصلاح عمیق و طرز فکر درست مذهبی هستیم و نیازمند به احیای اسلام و بازگشت به سرچشمه زلالی که چهارده قرن از آن دور شدهایم و همین سبب شده است که اسلام در نظرمان دور و مبهم تجلی کند.
این مسئلهای مسلّم است، اما مسئله معمولی و سادهای نیست که تنها ابراز تأسفی بطلبد. مسئولیتی است بسیار سنگین و شدید که بهویژه بر دوش نویسندگان و متفکران و علمای ما بیشتر سنگینی میکند.
حساسترین، حیاتیترین و فردیترین مسئولیت ما همین است: تصفیه طرز فکر مذهبی برای بازگشت به آن سرچشمه زلال اسلام اصیل و بیرون راندن و دور کردن عناصر خارجی که دیری است به طرز تفکر اعتقادی و مذهبی ما آمیخته است. عناصری ساخته نظامهای استبدادی، فرهنگهای اشرافی، تضادهای طبقاتی و مصالح گروهیِ قدرتطلبان و عوامفریبان و به هر حال بذرافشانی غرض در زمین حاصلخیز جهل در طول قرنها!
مادربزرگ علی💝
انسان امروز دردش چیست؟ رنجش چیست؟ اینکه نمیداند چگونه باید باشد؟ نه اینکه نمیتواند چگونه باشد؟ زیرا امروز همه قدرتها را دارد، بیش از همه انسانها در همه دورههای پیش. اما نمیداند که چگونه باشد.
میـمْ.سَتّـ'ارے
با هرگونه روکاری (تحول و تغییر در روبناها) و هرگونه کلامبازیهای ذهنی برای مدرنیزه کردن مذهب مخالفم. اصلاح در اینجا به معنی معادل اصطلاحی آن در جامعهشناسی سیاسی و ایدئولوژی انقلابی نیست، بلکه به معنی خود آن در زبان و فرهنگ اسلامی خود ماست و در تعبیر اصلاح مذهبی که برای اسلام به کار میبرم، به معنی رفورم مذهبی نیست، بلکه بیشتر به معنی رنسانس اسلامی است از طریق مبارزه با خرافات، جمود، استحمار، ارتجاع، تعصبهای کور عامیانه، مصلحتاندیشیهای طبقاتی و منفعتطلبیهای صنفی، نفی مطلق آنچه به نام اسلام یا تشیع توجیهکننده نظام طبقاتی و استبدادی و وضع حاکم شده است و تخدیرکننده توده و فلجکننده منطق و آزاداندیشی و مسئولیتهای اجتماعی و واقعیتگرایی و منحصرکننده خدا به وسیله قسم خوردن و قرآن، وسیله استخارهکردن؛ و ائمه، وسیله توسل؛ و شهادت، وسیله گریه؛ و امام زمان، وسیله توجیه حاکمیت جبری ظلم و محکومیت جبری عدل و نفی مطلق هر قیامی و سلب مسئولیت هر اقدامی...
مادربزرگ علی💝
اسلام پیوند اساسی و مقدس افراد انسانی را در اینجا، نه اشتراک افراد در خون میبیند، نه خاک، نه تجمع، نه اشتراک در مقصد، نه اشتراک در شکل کار و ابزار آن، و نه در تشابه نژاد یا حیثیت اجتماعی و نوع زندگی... هیچ. پس چه پیوندی است که در نظر اسلام، اساسیتر و مقدستر از همه اینهاست؟ رفتن! گروهی از افراد انسانی که یک راه را برای رفتن انتخاب کردهاند!
میـمْ.سَتّـ'ارے
امت، آزاد و خوشماندن نیست، درست و سریع رفتن است؛ خوب زیستن نیست، زیستن خوب است؛ اقتصاد هدف نیست، وسیله است؛ آزادی ایدهآل نیست، وسیله لازم برای تحقق ایدهآل است. امت جامعهای است که در هیچ سرزمینی ساکن نیست. امت جامعهای است که بر اساس هیچ پیوند خونی و خاکی استوار نیست. امت جامعهای است که بر مبنای هیچ تشابهی در کار و شکل زندگی و درآمد شکل نیافته است. امت عبارت است از جامعهای که افرادش تحت یک رهبری بزرگ و متعالی، مسئولیت پیشرفت و کمال فرد و جامعه را با خون و اعتقاد و حیات خود حس میکنند و متعهدند که زندگی را نه بودن به شکل راحت، بلکه رفتن به سوی بینهایت و به سوی کمال مطلق، دانایی مطلق، خودآگاهی مطلق، کشف و خلق مداوم ارزشهای متعالی، نماندن در هیچ منزلی و شکلی و قالبی، و شدن و همیشهشدن تکاملی انسانی و هجرت و همیشه هجرت از آنجا که هستیم و از آنچه که هستیم و شکفتن همیشه استعدادهای نهفته در عمق فطرت آدمی و شکوفایی در همه ابعاد گوناگون بشری تلقی کنند
میـمْ.سَتّـ'ارے
امت جامعهای است از افراد انسانی که همفکر، همعقیده، هممذهب و همراهاند. نه تنها در اندیشه مشترکاند، که در عمل نیز اشتراک دارند.
افراد یک امت (از هر رنگ و خون و خاک و نژاد) یکگونه میاندیشند و ایمانی همسان دارند و در عین حال، در یک رهبری مشترک اجتماعی، تعهد دارند که به سوی تکامل حرکت کنند؛ جامعه را به کمال ببرند، نه به سعادت، که پیشتر گفتیم میان دو اصل به خوشی گذراندن و به کمال گذشتن، امت طریق دوم را میگزیند.
میـمْ.سَتّـ'ارے
در نظریه تفکیک امامت از خلافت، همان طور که گفتم، پیداست که سیمای امام و مسئولیت امامت را با سیمای روحانی یا عالم مذهبی و نقش روحانیت در اجتماع شبیه گرفتهاند و لاجرم آن را از خلافت یا حکومت جدا تصور کردهاند. از طرفی، سیمای خلیفه و مسئولیت خلافت را نیز با سیمای حاکم و مسئولیت حکومت در اجتماع شبیه گرفتهاند و لاجرم آن را از امامت جدا تلقی کردهاند. یعنی امامت و خلافت اسلامی، هر دو را کوچک کردهاند و در قالبهای تنگ روحانیت و سیاست محدود ساختهاند و ناچار از هم جدا افتادهاند
میـمْ.سَتّـ'ارے
علی: «انسانی که هست، از آن گونه که باید باشد و نیست! »
k.t
قهرمانان انتخابی او، پیغمبر اسلام است همراه با علی، که میگوید: «در آن لحظه (لحظه اعلام دعوت پیغمبر و بیعت علی خردسال) این دست کوچک که در میان آن دست بزرگ قرار گرفت، مسیر تاریخ بشر را عوض کرد».
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
امرسون میگوید: تاریخ هیچ نیست، جز زندگی قهرمانان. و بر اساس همین طرز فکر بود که کارلیل کتاب قهرمانان و ستایش قهرمانان را نوشت که یکی از این
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
بزرگترین متفکرین قرن نوزدهم چه کسانی هستند؟ هگل، نیچه، شیلر، آدلر، کارلیل، رومن رولان... اینها هم
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
که از زندگی و طبیعت و موجودات و پدیدههای طبیعیای که میبیند، بزرگتر، شریفتر، عالیتر
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
جامعه است) و مردم در هر وضع و گرفتاریای متوسل به او میشوند که شایستهترین افراد است. این قهرمان سیاسی، قهرمان ملی، قهرمان نژادی، قهرمان مذهبی، قهرمان اجتماعی گروهی از جامعه است که چه حکومت یافته باشد و چه
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
است که آریاییها، سامیها، سفیدپوستها، از آن
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
بگویم چی! » الناس (مردم) عینیت دارد؛ انسانی است که تحقق خارجی دارد. بحث فلسفی و مسئله ذهنی و حقیقت متافیزیکی مربوط به فلسفه اولی نیست. من و توییم. همه آدمهای عینی و واقعی که روی زمین را سیاه و
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
این تنها کتابی است از کتب مذهبی که بیش از همه ـ حتی بیش از کتب اخلاقی و فلسفی و ادبی و اجتماعی و ایدئولوژیک غیرمذهبی ـ توجه شدید و عظیم به طبیعت و پدیدههای طبیعی دارد. چنان که این کتاب آسمانی کلماتی را بر سر
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
کپرنیک و بیکن و نیوتون و ادیسون در قدرت و فکر و نبوغ از سقراط و افلاطون و اپیکور و بطلمیوس و سن اگوستن و بوعلی و سن اوژن و سن داکیناس برتر بودهاند؟ پس چرا هزار سال قرون وسطی کاری از پیش نبرد و تنها این دو
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
سه قرن اخیر. چه کسی میتواند ادعا کند که کسانی چون گالیله و
کاربر ۸۷۶۵۱۷۳
حجم
۱۷۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۱۷۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد