بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بابا لنگ دراز | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بابا لنگ دراز

بریده‌هایی از کتاب بابا لنگ دراز

نویسنده:جین وبستر
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۵۹ رأی
۴٫۵
(۵۹)
آرامش توخالی هم، لطفی ندارد.
فرشاد در سرزمین عجایب
چقدر باعث تاسف است که انسان پولش کم باشد و کت‌هایش متعدد!
فرشاد در سرزمین عجایب
تنها عاملی که مانع از قورباغه جمع کردن من می‌شود اینست که در این‌جا هیچ قانونی، جمع کردن قورباغه را منع نکرده است
masoom
شما هم یک عمر به اجبار شکرگزاری کرده بودید کافر می‌شدید.
zahra ak
امروز هوا پر است از شبنم. هوا جان می‌دهد برای کوهنوردی. ای کاش این‌جا بودی و باهم از تپه‌ها بالا می‌رفتیم. جروی عزیز، خیلی دلم برایت تنگ شده اما این دلتنگی لذت بخش است، ما به زودی در کنار هم خواهیم بود. باورم نمی شود
Ms_jervis
من از مردمی که می‌نشینند و رو به آسمان می‌کنند و چشم‌ها را در چشم خانه می‌گردانند و می‌گویند: «خواست خدا چنین بوده است» در حالی که یقین دارند چنین نیست، خیلی عصبانی می‌شوم.
nik
نظر من بچه‌ها باید یاد بگیرند که هر کاری را با عشق و علاقه انجام دهند؛ نه به خاطر وظیفه‌شناسی.
nik
آقا جروی رفته و دل همهٔ ما برایش تنگ شده وقتی که آدم به شخصی، محلی، یا روش مخصوصی در زندگی عادت کرد و ناگهان آن را از دست داد یک جای خالی در دل آدم باقی می‌گذارد، یک نوع حسی مثل مالش رفتن دل به انسان دست می‌دهد
nik
باور کنید ناراحتی‌های بزرگ نیست که صبر و بردباری لازم دارد؛ بلکه این ناراحتی‌های خردخرد و جگر سوراخ‌کن را با تبسم برگزار کردن حقیقتا روحیه لازم دارد و من سعی می‌کنم این روحیه را به دست آورم. می‌خواهم به خودم تلقین کنم که زندگی یک صحنه بازی است و من باید آن را با مهارت بازی کنم، و اگر ببرم یا ببازم، در هر حال شانه‌ها را بالا بیندازم و بخندم. چه ژولیا جوراب ابریشمی ببوشد و چه هزارپا از سقف بیفتد شما هرگز شکایتی از من نخواهید شنید.
fateme
همه با هم می‌گویند و می‌خندند و قبل از شروع به غذا هم کسی دعا نمی‌کند. این خود نعمتی است که انسان مجبور نباشد برای هر لقمه از کسی شکرگزاری کند. شاید من کافر هستم، ولی اگر شما هم یک عمر به اجبار شکرگزاری کرده بودید کافر می‌شدید.
Bookish cat
شوخی‌های بزرگ مهم نیستند، اصل اینست که آدم بتواند از یک موضوع کوچکی خوش باشد
فرشاد در سرزمین عجایب
چه سرزمین مزخرفی که اشخاص درست و تحصیل کرده و با وجدان و با استعدادی مثل مرا به حساب نمی‌آورند.
فرشاد در سرزمین عجایب
تنها عاملی که مانع از قورباغه جمع کردن من می‌شود اینست که در این‌جا هیچ قانونی، جمع کردن قورباغه را منع نکرده است.
فرشاد در سرزمین عجایب
ترس از این‌که مبادا برای تو اتفاق بدی پیش بیاید، سایه‌ای بر قلبم افکنده است. شاید قبلا می‌توانستم بی‌خیال و سبک‌سر و بی‌پروا باشم، زیرا چیز گران‌بهایی در زندگی نداشتم که از دست بدهم. ولی حالا... دلواپسی بزرگی تا آخر عمر با من همراه خواهد بود. هر وقت از من دور باشی خیال می‌کنم هر چه اتومبیل است تو را زیر گرفته و هرچه میکروب است به تو حمله کرده است. آرامش فکر از من سلب شده. حالا در مقابل تو را دارم، آرامش توخالی هم، لطفی ندارد.
mattin
در مورد مذهب با سمپل‌ها صحبت کردن خالی از خطر نیست. خدای آن‌ها که آکبند و دست‌نخورده از اجداد خویش به ارث برده‌اند؛ نظرتنگ، غیرمنطقی، بی‌عدالت، خسیس، انتقام گیرنده و متعصب است. شکر خدا که من هیچ خدایی را از هیچ‌کس به ارث نبرده‌ام. من آزادم که خدای خود را آن‌طور که دلم می‌خواهد مجسم و انتخاب کنم. خدای من مهربان، بخشنده، دلسوز، چیزفهم و اتفاقاً خیلی هم شوخ‌طبع است. من سمپل‌ها را خیلی دوست دارم. استعداد عملی آن‌ها به استعداد علمی‌شان می‌چربد. به نظر من آن‌ها از خدای خودشان بهترند. به خودشان هم گفتم و خیلی از این حرف ناراحت شدند. آن‌ها مرا کافر می‌دانند و من آن‌ها را.
zahra ak
آن‌ها چنان به خوشی عادت کرده‌اند که احساسات‌شان فلج شده است. اما من، هر لحظه خوشبختی خود را احساس می‌کنم و یقین دارم که خوشبختم و هر واقعهٔ نامساعدی پیش آید، به این عقیده باقی خواهم ماند و به ناراحتی‌ها (حتا دندان درد) مانند تجربهٔ جالبی می‌نگرم که از تجربهٔ جالبی غافل نمانده‌ام و خوشحالم
zahra ak
و من معتقدم که باید این صفت را در کودکان تقویت کرد ولی در مؤسسه ژان گریر اگر کوچک‌ترین اثری از آن نمودار می‌شد خفه‌اش می‌کردند، تنها حسی را که در کودک تشویق و تقویت می‌کردند وظیفه‌شناسی بود. به نظر من بچه‌ها باید یاد بگیرند که هر کاری را با عشق و علاقه انجام دهند؛ نه به خاطر وظیفه‌شناسی.
zahra ak
حقیقتش را بخواهید با این هوای مست کننده و دریای آبی که کشتی‌ها از روی آن عبور می‌کنند برای من هم مشکل است که حواسم را جمع کنم.
♥︎ Sara ♥︎
واقعاً خیلی دوست دارم به شما نامه بنویسم چون از این قوم و خویشی که دارم در خود احساس اتکاء به نفس و احترام می‌کنم.
hani
من یک عهد غیرقابل نقض با خود بسته‌ام که هر چه تکلیف داشته باشم هرگز، هرگز شب درس حاضر نکنم، و در عوض کتاب‌های معمولی بخوانم و این خیلی لازم است برای این‌که ۱۸ سال توخالی پشت سر گذاشته‌ام که بایستی آن را پر کنم.
friend moon :)

حجم

۱۵۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۱۵۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان