در مورد مذهب با سمپلها صحبت کردن خالی از خطر نیست. خدای آنها که آکبند و دستنخورده از اجداد خویش به ارث بردهاند؛ نظرتنگ، غیرمنطقی، بیعدالت، خسیس، انتقام گیرنده و متعصب است. شکر خدا که من هیچ خدایی را از هیچکس به ارث نبردهام. من آزادم که خدای خود را آنطور که دلم میخواهد مجسم و انتخاب کنم. خدای من مهربان، بخشنده، دلسوز، چیزفهم و اتفاقاً خیلی هم شوخطبع است
مسعود
آه که درس خواندن چه کار خسته کنندهایست!
masoom
اگر انسان بتواند در ییلاق زندگی کند در شهر ماندن دیوانگی است.
zrnia
بعضی ها زندگی نمیکنند، مسابقهٔ دو گذاشتهاند، میخواهند به هدفی که در دور دست است برسند در حالی که نفسشان به شماره افتاده میدوند و زیباییهای اطراف خود را نمیبینند. آن وقت روزی میرسد که پیر وفرسوده هستند و دیگر رسیدن و نرسیدن به هدف برایشان بی تفاوت است.
fatemeh
میخواهم به خودم تلقین کنم که زندگی یک صحنه بازی است و من باید آن را با مهارت بازی کنم، و اگر ببرم یا ببازم، در هر حال شانهها را بالا بیندازم و بخندم
کاربر ۱۹۶۲۰۵۵
من رمز واقعی خوشبختی را پیدا کردم و آن اینست که برای «حال» زندگی کن. افسوس گذشته را خوردن و به انتظار آینده به سر بردن غلط است بلکه باید از این لحظه بیشترین استفاده را کرد.
fatemeh
من از مردمی که مینشینند و رو به آسمان میکنند و چشمها را در چشم خانه میگردانند و میگویند: «خواست خدا چنین بوده است» در حالی که یقین دارند چنین نیست، خیلی عصبانی میشوم.
hani
بدون شک بابا خوشیها عادلانه تقسیم نشده است
fatemeh
بابا لنگدراز عزیز،
من حقیقتاً وحشی هستم. خواهشمندم نامهٔ هفتهٔ گذشته را فراموش کنید.
masoom
تحصیل چه کار پوچی است.
masoom