ما به سمت نوع خاصی از کارها کشیده میشویم چون از کسانی که آن کار را انجام میدهند الهام میگیریم.
هدی✌
صرف تقلید از قهرمانانتان بزرگداشت آنها نیست، تبدیل آن به چیزی از آن خودتان، بزرگداشت آنهاست. افزودن چیزی به جهان که تنها شما میتوانید.
هدی✌
دنیا صحنهٔ نمایش است. کار خلاقه نوعی تئاتر است. کارگاه شما، میزتان، یا محل کارتان، صحنه است.
هدی✌
این یک مسالهٔ واقعی است که بین درسخواندهها شایع است. اسماش «سندرم دیگرنمایی» است. بر اساس تعریف بالینی این افراد نمیتوانند کمال خود را درونی کنند. یعنی شما احساس میکنید تقلبی هستید، که فقط دارید وانمود میکنید و واقعا نمیدانید چه کار دارید میکنید.
هدی✌
یک پروندهٔ مخصوص برای نگهداری چیزهایی که از این و آن کش رفتهاید داشته باشید. این پرونده میتواند دیجیتال یا آنالوگ باشد. مهم نیست چه فرمتی داشته باشد فقط باید کار کند.
هدی✌
«چه مدرسه بروم چه نه، همواره درس میخوانم.»
هدی✌
جان واترز فیلمساز میگوید «هیچ چیز به اندازهٔ یک کتابخانهٔ نخوانده مهم نیست.»
هدی✌
همه چیز را گوگل کنید. منظورم همه چیز است. رویاهایتان را گوگل کنید، مشکلهایتان را گوگل کنید. قبل از گوگل کردن هیچ سوالی نپرسید. یا پاسخ را مییابید یا به سوال بهتری میرسید.
همواره در حال خواندن باشید. به کتابخانه بروید. احاطه شدن با کتابها جادوی خاصی دارد. خودتان را در قفسههای کتاب گم کنید. کتابشناسیها را بخوانید. این کتابی نیست که با آن آغاز میکنید، کتابی است که شما را به آن کتاب راهنمون میشود.
کتاب جمع کنید، هر چند که همان موقع تصمیم به خواندناش نداشته باشید
هدی✌
نکتهٔ عالی دربارهٔ کار خلاقه همین است: اگر به حرکت درآییم، اگر گیتار را بنوازیم، کاغذهای یادداشت را روی میز زیرورو کنیم، گِل ورز بدهیم، حرکت، مغز را راه میاندازد.
هدی✌
راهی بیابید که بدنتان را وارد کارتان کنید. اعصاب ما خیابان یکطرفه نیستند – همان قدر که مغز به اعضای بدن پیام میدهد اعضای بدن هم میتوانند به مغز پیام بدهند.
هدی✌