بریدههایی از کتاب زنانگی از دست رفته و چگونگی احیای آن
نویسنده:رابرت الکس جانسون
مترجم:ساره سرگلزایی
انتشارات:بنیاد فرهنگ زندگی دیجیتال
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۰از ۵۵ رأی
۳٫۰
(۵۵)
در مسیر زندگی گاهی کنترل رویدادها از دست انسان خارج میشود اما باز هم طرز برخورد هوشمندانه یا غیر هوشمندانه اوست که میتواند پایانی باشکوه یا فاجعهبار برای داستانش رقم بزند.
Mahdieh Doshmanfana
اگر نگرش خود را نسبت به زنانگی عوض کنیم، ارزشهای زنانه قادر به حل اختلافات در جنگ قدرت میشوند. اما تا وقتی که با زنانگی وجود خود آشتی نکنیم و از ارزشهای زنانه محافظت نکنیم، تاوان سنگینی خواهیم پرداخت.
Mahdieh Doshmanfana
مرد بودن، ویژگی جسمانی و بیرونی نیمی از انسانها است؛ اما مردانگی خصیصهای است که همه انسانها از آن برخوردارند. بنابراین وقتی میخواهیم مردانگی یا زنانگی را در رابطه با شخصیت فردی دیگر به کار ببریم، باید بسیار محتاط و مراقب باشیم.
کاوشگر
با وجودی که در عصر حاضر تمایل داریم تفاوتهای میان مرد و زن را از میان برداریم، اما تکلیف قهرمانی مردان با تکلیف قهرمانی زنان متفاوت است. تمایل به حذف این تفاوتها تأسفآور و نشاندهندهٔ اشتباه بزرگی در فهم سطوح رفتار انسانی است؛
کاوشگر
روان همه ما هم از ویژگیهای مردانه و هم از خصایص زنانه برخوردار است؛ این ویژگی روان انسان همچون تیغی دو لبه است که هم میتواند در خدمت ما باشد و هم میتواند ما را برده و اسیر خودش سازد.
کاوشگر
همهٔ اسطورهها درونمایهای مشابه دارند: تعامل بین شخصیتهای کهنالگویی و/یا انسانها. بیشتر زندگی شخصی ما صرف تأثیر متقابل نیروهای متضاد بر یکدیگر میشود؛ گویی در یک مسابقه طنابکشی ابدی هستیم و دائماً سعی میکنیم رویدادهایی را که برایمان اتفاق میافتند به رویدادهایی تبدیل کنیم که دوست داریم برایمان رخ دهند. این تلاش دائمی، به انسان انرژی میدهد و ریشهٔ همهٔ رفتارهای انسانی ما است.
کاربر ۶۶۰۱۹۷۳
جایی که آنها امیدوارند با آرامش زندگی کنند و رنج و اندوهشان تسلی یابد. اودیپ میگوید: «سه استاد - درد، زمان و وفاداری - به من صبر را آموختهاند».
کاربر ۶۶۰۱۹۷۳
هیچ کس خودآگاهی را نمیخواهد؛ خودآگاهی تنها با دست تقدیر بر سر راه ما قرار میگیرد و تنها زمانی میتوانیم از خودآگاهی بهرهمند شویم که در فرایند دستیابی به آن مشارکت کنیم و بهای آن را تمام و کمال بپردازیم.
کاربر ۶۶۰۱۹۷۳
جوانان، که در همهٔ امور مبتدی هستند، هنوز نمیتوانند عشق را بشناسند، آنها باید آن را بیاموزند. باید با همهٔ وجود و با همهٔ توان خود با احساس تنهایی و ترس خود و قلبی که ضربانش بالا رفته مواجه شوند تا عشق ورزیدن را بیاموزند. اما همیشه زمانِ یادگیری، طولانی است و بنابراین عاشق به مدتی مدید تنها میماند و به شدت و عمیقاً احساس تنهایی میکند. عشق به معنای آمیختن با دیگری، خود را وقف او کردن، با او یکی شدن و در نتیجه دستیابی به تکامل، بالندگی و موفقیت است
helena
هر چند که تقدیر در اختیار ما نیست اما شیوه برخورد ما با تقدیر در اختیار خودمان است و بنابراین ما مسئول آن هستیم.
helena
در دنیای مدرن که هر روز بیشتر به سمت صنعتی شدن قدم میگذارد باید برای محافظت از ارزشهای انسانی (ارزشهای زنانه و ارزشهای مردانه) بیش از پیش تلاش کرد و نسبت به اهمیت این ارزشها همواره آگاه بود.
helena
تا زمانی که صرفاً ارزشهای مردانه بر سر قدرت هستند، هیچ عشقی وجود نخواهد داشت. غالباً قدرت، به بهای نابودی عشق به دست میآید و بنابراین عشق از بین میرود.
helena
هر کسی که به کسب خودآگاهی تن دهد، بلافاصله دچار این احساس میشود که بسیاری از ارزشهایی را که قبلاً به او قدرت میبخشیدند، از دست داده و از آنها محروم شده است. برای چنین فردی، دیگر قلمروی قدیمی وجود ندارد و او احساس میکند آواره شده و جایی برای زندگی ندارد
helena
هیچ کس خودآگاهی را نمیخواهد؛ خودآگاهی تنها با دست تقدیر بر سر راه ما قرار میگیرد و تنها زمانی میتوانیم از خودآگاهی بهرهمند شویم که در فرایند دستیابی به آن مشارکت کنیم و بهای آن را تمام و کمال بپردازیم
helena
تا زمانی که صرفاً ارزشهای مردانه بر سر قدرت هستند، هیچ عشقی وجود نخواهد داشت. غالباً قدرت، به بهای نابودی عشق به دست میآید و بنابراین عشق از بین میرود.
نگین آذرشب
تکیه کلامی در کیمیاگری وجود دارد که میگوید: «به خودم نگریستم، با خودم آمیختم، خودم را آبستن کردم، خودم را به دنیا آوردم، اکنون من خودم هستم». این کار، عملی «خود مولد» است.
نگین آذرشب
در سفر درونی، مسئولیتپذیری یعنی بهای خودآگاهی جدیدمان را خودمان پرداخت کنیم و مراقب باشیم که زنانگی را مجبور به پرداخت بهای این رشد نکنیم.
کاربر ۴۸۹۲۴۴۰
بنابراین، مقدر شده که آن بخش ممتاز و «اشرافیمنش» ما به سوی خودآگاهی رهسپار شود و در عوض، بخش معمولی ما باید از قوانین اصلی تبعیت کند و پا را از الگوهای قراردادی فراتر نگذارد.
Nausica96
هیچ چیز پستتر و غیر انسانیتر از این نیست که فرد دیگری را – که هیچ تقصیری ندارد - وادار کنیم بهای اشتباهات و خطاهای ما را بپردازد. موضوع این نیست که آن اشتباه مربوط به یک دعوای خانوادگی باشد یا رخدادی بینالمللی؛ بلکه موضوع خودِ آن تاوان و بهایی است که باید پرداخت شود. یکی از ایراداتی که یک مرد میتواند داشته باشد – و در صورتی که نسبت به آن آگاه نشود میتواند بسیار زیانبار باشد - این است که زندگیش را به گونهای برنامهریزی کند تا زنانگی بهای خلقت مردانهٔ او را بپردازد.
Zohreh
در تفکر امروزی ما غالباً دو واژهٔ «ناخوشاحوالی» و «درونگرایی» در کنار همدیگر قرار میگیرند. یونگ اولین کسی بود که اصطلاح «درونگرا» و «برونگرا» را مطرح کرد. این دو اصطلاح، دو تیپ شخصیتی یا دو جهتگیری مختلف نسبت به زندگی را توصیف میکنند. در جوامعی مانند آمریکا که عمدتاً برونگرا هستند، افراد درونگرا «وصلهٔ ناجور» به نظر میرسند.
Zohreh
حجم
۱۰۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه
حجم
۱۰۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه
قیمت:
۴۸,۰۰۰
۲۸,۸۰۰۴۰%
تومان