بریدههایی از کتاب کارنامه اسلام
۴٫۳
(۴)
بدینگونه، اگر در دو قرن اخیر یک جنگ صلیبی نامرئی و تازه قلمرو اسلام را در معرض تجاوز غرب نهاده است، تفوق غرب در این برخورد مستمر جز تفوق اسلحهاش که علم و فرهنگ اوست، سببی ندارد و اگر دنیای اسلام میخواهد در این معرکهٔ مخفی هم دست کم، به قدر معرکهٔ قدیم پیروزی بیابد، چارهای جز آن ندارد که در نوع اسلحهٔ خویش تجدید نظر کند، و براساس علم و فرهنگ گذشتهٔ خویش، نه آنچه کورکورانه از غرب گرفته است، بنای علم و فرهنگ تازهای بگذارد. سابقهٔ تمدن و فرهنگ هزارسالهٔ گذشتهاش که بیشک در تاریخ انسانیت نقش مؤثری داشته است، نشان میدهد که این کار برای وی شدنی است، زود یا دیر.
mohammad alimirzaei
آنچه این تمدن راجهانی کرده است، در واقع نیروی شوق و ارادهٔ کسانی است که خود از هر قوم و ملتی که بودهاند، به هر حال منادی اسلام بودهاند و تعلیم آن. بدینگونه، مایهٔ اصلی این معجون که تمدن و فرهنگ اسلامی خوانده میشود، در واقع اسلام بود که انسانی بود و الهی، نه شرقی و نه غربی. جامعهٔ اسلامی هم که وارث این تمدن عظیم بود، جامعهای بود متجانس که مرکز آن قرآن بود، نه شام و نهعراق.
mohammad alimirzaei
از اینها گذشته، پیغمبر، خود نیز در عمل، مسلمین را به آموختن تشویق بسیار میکرد. چنانکه بعد از جنگ بدر هرکس از اسیران که فدیه نمیتوانست بپردازد در صورتی که به دهتن از اطفال مدینه خط و سواد میآموخت، آزادی مییافت. همچنین به تشویق وی بود که زید بن ثابت زبان عبری یا سریانی یا هر دو زبان را فرا گرفت و این تشویق و ترغیب سبب میشد که صحابه به جستجوی علم روی آورند؛ چنانکه عبدالله بنعباس بنا بر مشهور به کتب تورات و انجیل آشنایی پیدا کرد و عبدالله بنعمرو بن عاص نیز به تورات، و به قولی نیز به زبان سریانی وقوف پیدا کرده بود.
mohammad alimirzaei
در واقع، این توصیه و تشویق مؤکدی که اسلام در توجه به علم و علما میکرد، از اسباب عمده بود در آشنایی مسلمین با فرهنگ و دانش انسانی. قرآن مکرر مردم را به فکر و تدبر در احوال کائنات و به تأمل در اسرار آیات دعوت کرده بود. مکرر به برتری اهل علم و درجات آنها اشاره نموده بود و یک جا شهادت «صاحبان علم» را تالی شهادت خدا و ملائکه خوانده بود که این خود، به قول امام غزالی، «در فضیلت و نبالتعلم کفایت داشت.» بهعلاوه بعضی احادیث رسول که به اسناد مختلف نقل میشد، حاکی بود از بزرگداشت علم و علما و این همه با وجود بحث و اختلافی که درباب اصل احادیث و ماهیت علم مورد توصیه در میان میآمد، از اموری بود که موجب مزید رغبت مسلمین به علم و فرهنگ میشد و آنها را به تأمل و تدبر در احوال و تفحص و تفکر در اسرار کائنات برمیانگیخت.
mohammad alimirzaei
در واقع، این توصیه و تشویق مؤکدی که اسلام در توجه به علم و علما میکرد، از اسباب عمده بود در آشنایی مسلمین با فرهنگ و دانش انسانی. قرآن مکرر مردم را به فکر و تدبر در احوال کائنات و به تأمل در اسرار آیات دعوت کرده بود. مکرر به برتری اهل علم و درجات آنها اشاره نموده بود و یک جا شهادت «صاحبان علم» را تالی شهادت خدا و ملائکه خوانده بود که این خود، به قول امام غزالی، «در فضیلت و نبالتعلم کفایت داشت.» بهعلاوه بعضی احادیث رسول که به اسناد مختلف نقل میشد، حاکی بود از بزرگداشت علم و علما و این همه با وجود بحث و اختلافی که درباب اصل احادیث و ماهیت علم مورد توصیه در میان میآمد، از اموری بود که موجب مزید رغبت مسلمین به علم و فرهنگ میشد و آنها را به تأمل و تدبر در احوال و تفحص و تفکر در اسرار کائنات برمیانگیخت.
mohammad alimirzaei
تأسیس امپراطوری بیدوام لاتین به خرج اعراب و مسلمین غارتزده که یادآور تأسیس دولت اسرائیل است، تجاوز ارضی به بیزانس مسیحی که حتی وحدت در اساس دین هم آن را از تطاول غرب مصون نمیداشت وخشونت و قساوت بیسابقه نسبت بهساکنان بیپناه سرزمینهای فتحشده کارنامهٔ این رهبران مسیحی را سیاه میکند و بهخوبی نشان میدهد که در این ماجرا نیز غربیها به همان دلیری که مسلمانان را غارت میکردند، در تجاوز به متصرفات مسیحیهای شرق بیزانس، هم دلیر بودند و با این همه، صلیبیها اگر از جهت مادی سرانجام جز تلفات و خسارات چیزی به دست نیاوردند، از جهت معنوی مزید آشنایی با تمدن و فرهنگ اسلامی شاید قسمتی از آن خسارات و تلفاتشان را جبران کرد.
mohammad alimirzaei
حقیقت آن است که اسلام را در طی تاریخ تمدن عالم اگر درست در زمان و مکان خود در نظر آرند، میتوان منشأ یک فرهنگ عظیم خواند که فرهنگ و تمدن انسانی بدان مدیون است و دینی هم که دارد، اندک نیست.
نویسنده
حتی تا امروز بسیاری خاورشناسان فرهنگ هرجا در بیان احوال محمد به تأویل یا تفسیری دست مییابند که متضمن ایراد و اعتراض بر وی باشد، بر همان تکیه میکنند. عناد با اسلام بسا که آنها را وامیدارد که با هر چه اسلامی است، نیز مخالفت کنند و در کاستن ارزش آن مبالغهٔ تمام ورزند.
نویسنده
تردید در اهمیت و ارزش اسلام و جنبهٔ جهانی فرهنگ آن غریب نیست. وقتی فرنسیس بیکن و ولتر که داعیهٔ آزادی و آزاداندیشی دارند، بیتحقیق و از روی تعصب از محمد به بدی یاد کردهاند، تکلیف کشیشی که دربیروت یا قاهره به دعوت و تبلیغ مسیحیت میرود پیداست.
نویسنده
همهجا یک دین بود و یک فرهنگ؛ فرهنگ اسلامی که فیالمثل زبانش عربی بود، فکرش ایرانی، خیالش هندی بود و بازویش ترکی؛ اما دل و جانش اسلامی بود و انسانی.
نویسنده
کارنامه اسلام
نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
انتشارات امیر کبیر
نویسنده
بهطوری که رویهمرفته قضاوتی که کنت دو گوبینو راجعبه رفعت و علو این حالت مسلمین دارد، مورد تصدیق و تأیید تاریخ اسلام و گذشتهٔ مسلمین است. وی میگوید اگر اعتقاد مذهبی را از ضرورت سیاسی جداکنند هیچ دیانتی تسامحجویتر و شاید بیتعصبتر از اسلام وجود ندارد در واقع، همین تسامح و بیتعصبی بود که در قلمرو اسلام بین اقوام و امم گونهگون تعاون و معاضدتی را که لازمهٔ پیشرفت تمدن واقعی است، به وجود آورد و همزیستی مسالمتآمیز عناصر نامتجانس را ممکن ساخت؛
mohammad alimirzaei
در واقع، رنسانس اروپا از وقتی آغاز شد که قدرت کلیسا به نفع تعصبات قومی و محلی فرو کاست؛ در صورتی که تمدن اسلامی فقط از وقتی به رکود و انحطاط افتاد که در آن تعصبات قومی و محلی پدید آمد و وحدت و تسامحی را که در آن بود از میان برد. این تسامح نسبت به «اهل کتاب» که نزد مسلمین اهل ذمه و معاهد خوانده میشدند، مبتنی بر یک نوع «همزیستی مسالمتآمیز بود که اروپای قرون وسطا بههیچوجه آن را نمیشناخت. در واقع، با وجود محدودیتی که اهل ذمه در دارالاسلام داشتند، اسلام آزادی و آسایش آنها را تا حد ممکن تضمین میکرد و بهندرت ممکن بود بدون نقض عهدی مورد تعقیب باشند، پیغمبر دربارهٔ آنها توصیه کرده بود به رفق و مدارا.
mohammad alimirzaei
حجم
۱۵۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۵۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
قیمت:
۱۳,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد