بریدههایی از کتاب مسافر آبان
۳٫۰
(۳)
در بحثکردن با کسی که منطقی رفتار نمیکرد و میخواست به وسیلهٔ فحش و توهین و تهمت حرفش را اثبات کند، او کوتاه میآمد و ساکت میشد یا میخندید و موضوع صحبت را عوض میکرد. معتقد بود کسی که این روش را درپیش دارد، نباید برایش انرژی مصرف کند؛ چون در عین آگاهبودن، خود را به جهالت میزند.
آر-طاقچه
بهقدری پایبند حرفهای رهبر بود که میگفت: «اگر من سوریه رفتم و شهید شدم، مدیونید اگر به صحبتهای حضرت آقا گوش ندهید و عمل نکنید. اهل کوفه نباشید و مبادا پشت ایشان را خالی کنید. هرچه حضرت آقا گفتند، بگویید چشم! اگر گفت بمیرید، بمیرید! برخیزید، برخیزید! بنشینید، بنشینید! هرچه گفت، فقط بگویید چشم. نمایندهٔ امامزمان (عج) است. بدون هیچ کموکاستی مطیع امر ایشان باشید. حتی لازم است که اوامر ایشان را انجام دهید، نباید از ایشان توضیح بخواهید. بدون هیچ قیدوشرطی فقط حرفشان را گوش کنید.»
roza
میگفت: «شیطان در کمین ماست و نباید از او غافل شویم، چه تضمینی میکنی که چند سال دیگر من همین آدم باشم.»
roza
میگفت رؤیای اصلی من این است که خلبان شوم و با هواپیمای پر از مهمات به قلب تلآویو بزنم.
roza
هروقت درخواست پول میکرد، به او میرسید. سریع خرج میکرد و چیزی باقی نمیگذاشت. اعتقاد عجیبی داشت که پول برای خرجکردن است، نه جمعکردن؛ ولی نه هر خرجکردنی که هدر رود. پول را با مدیریت خرج میکرد و برای بهترین چیزها هزینه میکرد. میگفت: «درست خرج کن. مطمئن باش که خدا جایش را پر میکند و روزیرسان است.»
آر-طاقچه
در آن درس توصیه شده بود زمانی که بچهدار شدید، چه به مطالعه علاقه دارید و چه ندارید، در هرحالتی یک کتاب یا دفتر با شما باشد و حتی اگر حوصلهٔ مطالعه هم ندارید، آن کتاب یا دفتر را فقط ورق بزنید.
کودکتان درک این را ندارد که مطالعه نمیکنید؛ اما با دیدن، این صحنهها در ضمیر ناخودآگاهش، که بالقوه است، ثبت میشود و پدر و مادرش را بهعنوان الگویی برای مطالعهکردن میبیند و خودبهخود جذب میشود.
آر-طاقچه
حجم
۴۷۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
حجم
۴۷۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰۵۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد