۴٫۰
(۱۸)
حقیقت اخلاص، فقط خدا را در نظر داشتن است و فقط برای او کار کردن.
اخلاص، آزادی از وابستگی به مدح و ستایش دیگران است و خالی بودن از هوای نفس.
اخلاص، یکی بودن ظاهر است و باطن، درون است و برون.
و زهرا (ع) در اوج قلهٔ اخلاص بود.
او در جواب پدرش که میفرمود: دخترم، هم اکنون جبرئیل در نزد من است و از جانب خدا پیام آورده که هر چه بخواهی تحقق مییابد، میگوید: مرا جز خود او هیچ تمنایی
نیست.
پیامبر، پول جهیزیه را که شصت و سه درهم بود، از مهریهٔ پرداختی حضرت علی برداشت و به عبارت دیگر، خود از این بابت پولی نپرداخت.
اگر روش و سنّت پیامبر در این مورد جاری شود، دیگر برای خانوادهها و به خصوص خانوادههای کمدرآمدی که خداوند به آنان چندین دختر عطا فرموده، جای هیچ نگرانی نخواهد بود.
خوانا
زمانی زن به خداوند نزدیکتر است که در کنج خانهاش بماند.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
اسماء، همسر جعفر طیار میگوید: در واپسین لحظات زندگانی فاطمه، ایشان ابتدا غسل کرد؛ سپس جامهای تازه پوشید و به نیایش پرداخت. نزدیک رفتم. دیدم رو به قبله نشسته است. دستهایش را به سوی آسمان بلند کرده است و میگوید: خدایم و سرورم! به (آبروی) آنانی که تو (به پیامبری) برگزیدی، و به گریه پسرانم در هجران من، از تو میخواهم پیروان گنهکار من و پیروان تبار من را ببخشی!
حقیقت اخلاص، فقط خدا را در نظر داشتن است و فقط برای او کار کردن.
اخلاص، آزادی از وابستگی به مدح و ستایش دیگران است و خالی بودن از هوای نفس.
اخلاص، یکی بودن ظاهر است و باطن، درون است و برون.
و زهرا (ع) در اوج قلهٔ اخلاص بود.
او در جواب پدرش که میفرمود: دخترم، هم اکنون جبرئیل در نزد من است و از جانب خدا پیام آورده که هر چه بخواهی تحقق مییابد، میگوید: مرا جز خود او هیچ تمنایی
نیست.
خداوندگارا! بهرهام از نیایشم ناکامی و از آن چه از تو امید دارم، خواری نباشد.
خوانا
زاهد نمیگوید دنیا بد است که میگوید کم است
خوانا
تاریخ هرگز چهرهٔ انسان بیشکیبی را ندیده است که «موفق» باشد؛
خوانا
قانونی جامع و مهم وجود دارد: «تمامی قوانینی که برای کل باشد، شامل جزء هم میشود». مثلاً قرآن کریم یکصد و چهارده سوره دارد و دارای قوانین و احکامی است. یکی از آنها آن است که بدون طهارت نمیتوان آن را لمس کرد. یا نجس کردن آن حرام است و... . این احکام که برای کل قرآن بیان شده، در مورد کوچکترین جزء قرآن نیز وجود دارد؛ یعنی نه تنها یک سورهٔ کوچک، که حتی یک کلمهٔ قرآن نیز دارای احکام قرآنِ کاملِ سی جزئی است. بنابراین، چه بسا هدف پیامبر بیان این نکته باشد که «من کلّ هستم و فاطمه جزء من است؛ پس هر حکمی من دارم، فاطمه نیز دارد». یعنی هر کمال و جمال و فضیلتی که آفریدگار به من عنایت کرده، به فاطمهٔ من نیز لطف کرده است. و در یک جمله، فاطمه (ع) تمامی ویژگیها و احکام مرا - جز مقام نبوت - داراست و یکی از آنها عصمت است؛ همچنین دیگر کمالات و احکام نبوی. (۹۳)
خوانا
زهرا به آنان آموخت ابتدا باید «هدف» را «شناخت»؛ و پس از پذیرش آگاهانه، بر آن پای فشرد و از سنگهای موانع، پلکانی ساخت برای رسیدن به هدف (تکلیف). و این هدف برای پسرش، «صلح» است با هدف حفظ دین و متلاشی نشدن آن، و برای پسر دیگرش با دگرگونی زمانه «جنگ» است برای حفظ دین و متلاشی نشدن آن و برای دخترش تاب آوردن آن همه گرما و گرسنگی و تحقیر، اما از پای نیفتادن و سرفرازانه به شیوایی زبان گشودن و همه را در بهت و حیرانی فرو بردن! و ...
نباید چنین تلقی کرد که صرفاً الطاف الهی بود که آن حضرت بدون آن که زحمتی کشیده باشد، به مقامات بلند معنوی دست یافت. این تلقی نه تنها در مورد آن حضرت درست نیست، بلکه راه اقتدا به آن حضرت را نیز برای شیعیان و پیروان ایشان خواهد بست، زیرا تصور خواهند کرد که فقط کسانی به مراتب عالی میرسند که در ابتدا و بدون هیچ زحمتی، خدا آنان را مورد الطاف خاص خود قرار دهد. (۱۴۴
خوانا
مرا چه سود که در کنار گورها، به مزار محبوبهام سلام میکنم، اما او پاسخ مرا نمیدهد. محبوبهام! چرا جوابمان را نمیدهی؟ مگر ... از دوستان دلزده شدهای؟
شهد نیایش را نه با لقلقهٔ زبان، که با رفتارش چنان به فرزندانش چشانید که حسن تا پایان عمر بارها و بارها در گرمای آتشریز حجاز پیاده از مدینه تا مکّه عاشقانه ره سپرد و زینب در شب یازدهم محرم پس از آن روز بلند و سیاه، نماز شبش را رها نکرد و ... .
فاطمه (ع) فرمود: ای سلمان، سوگند به آن که محمد (ص) را به پیامبری برگزید، سه روز است که غذا نخوردهایم و فرزندانم حسن و حسین از شدت گرسنگی بیقراری میکنند و خسته و مانده به خواب رفتهاند، اما من نیکی و نیکوکاری را که درِ منزل مرا کوبیده رد نمیکنم. (۱۴۱)
آن گاه پیراهن خود را به سلمان داد تا در مغازهٔ شمعون یهودی گرو بگذارد و مقداری خرما و جو قرض بگیرد.
سلمان فارسی میگوید: پس از دریافت جو و خرما به طرف منزل فاطمه (ع) آمدم و گفتم: دختر رسول خدا (ص)، مقداری از این غذاها را برای فرزندان گرسنهات بردار. او پاسخ داد: ای سلمان، این کار را فقط برای خدای بزرگ انجام دادیم و هرگز چیزی از آن برنخواهیم داشت.
زهد از امکان کم، برداشت زیاد کردن است
خوانا
رفتارش با پدر چنان مهربانانه و نوازشگرانه بود که پدر به او نشان «امابیها» داد؛ نشانی که نشانگر نگاه احترامآمیز پدر به او هم بود؛ نشانی که تا فرجام عمر، آن را چونان افتخاری بر سینه داشت.
فاطمه، آرامشبخش و به تعبیر پدر «شادیبخشِ دل»، (۱۱) «پارهٔ تن»، (۱۲) «نور چشم»، (۱۳) «میوهٔ دل»، (۱۴) «قلب»(۱۵) و «جانِ»(۱۶) او بود، و در حقیقت، بخشی از بار سنگین رسالت بر شانههای کوچک - آن هم دخترانهٔ - وی قرار داشت.
setayeshmadah
در روزگار قحطی عاطفه برای دختران، پدر میگفت: «بهترین فرزندان شما، دختراناند.»(۴) و «از خوشقدمی زن آن است که نخستین فرزندش دختر باشد!»(۵) و «کسی که دختری داشته باشد و او را نیازارد و تحقیر نکند و پسرانش را بر او برتری ندهد، خداوند وارد بهشتش میکند». (۶)
setayeshmadah
انسیّه: زنی که به ویژگیهای خوب انسانی آراسته شده است.
setayeshmadah
برای زنان بهتر آن است که نه خود مردی را ببینند و نه مردی آنها را ببیند.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
از خوشقدمی زن آن است که نخستین فرزندش دختر باشد
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
حجم
۱۹۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۱۹۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۳۲,۵۰۰۵۰%
تومان