بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب روستای محو شده | طاقچه
کتاب روستای محو شده اثر برنار کی‌رینی

بریده‌هایی از کتاب روستای محو شده

انتشارات:نشر نو
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۲۳ رأی
۳٫۵
(۲۳)
سرانجام احتمال می‌داد پایان اقتصاد پولی فرابرسد و مبادلهٔ کالابه‌کالا بازگردد؛ یک خرگوش در عوض یک مرغ، یک بار چوب در برابر ده حلبی روغن. بله، تحولات بزرگی در راه بود و آقای ترنیزین از خودش می‌پرسید که نگران است یا بی‌صبر، انگار که انقلابی‌ای در پوست یک بانکدار در وجودش چرت می‌زد.
غزاله بادپا
(ما نباید دنبال این باشیم که چرا اوضاع این‌جوری شده بلکه باید بدونیم چطور باهاش روبه‌رو بشیم.
نسیم رحیمی
چه التهابی است میلِ به فرار وقتی خبر نداریم که این چیزی است که خدا می‌خواهد!
nina61
(می‌شنیدم که از قحطی حرف می‌زنند اما نظری چندان عینی در مورد این نداشتم که چه معنایی دارد. و بعد یک روز فهمیدم دیگر قهوه ندارم و هیچ جا هم دیگر آن را نمی‌فروشند. این یک جرقه بود. معنای عمیق این عبارت را فهمیدم: جدا شدن از دنیا.)
غزاله بادپا
هرچه به چیزی نزدیک‌تر باشیم برایمان غریبه‌تر است.
نسیم رحیمی
حیوان ناطق این‌گونه است: دنیا جلو چشم‌هایش واژگون می‌شود و بعد از لحظه‌ای حیرت، جریان زندگی‌اش را از سرمی‌گیرد؛ انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. اوضاع همیشه دوباره آرام می‌شود.)
sahar
اغلب مردم در واقع هیچ دلیلی نداشتند بدبخت باشند؛ آن‌ها فقط به این دلیل بدبخت بودند که از دور نگاه می‌کردند و به آن چیزی که نباید، پی می‌بردند. یکی از دلایل ناخوشی معاصر، بغض و غبطه‌ای بود که نمایش تلویزیونی ثروت و تجمل در افراد حقیر ایجاد می‌کرد.
nina61
امروز پذیرفتن شیوهٔ زندگی‌ای که شبیه دیگران نیست سخت‌تر است. در کشوری با شصت‌میلیون نفوس، فرد در توده ناپیداست و هرکس سرش به کار خودش گرم است. در عوض در بخشی مثل بخش ما همه همدیگر را می‌شناسند، هر کسی مراقب دیگری است و کوچک‌ترین قدم کج به‌چشم می‌آید و نکوهشی فوری به دنبال دارد. همرنگی با جماعت مثل گاز است: هرچه مخزن کوچک‌تر باشد، فشار بیشتر می‌شود.
وحید

حجم

۲۶۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۲۶۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

قیمت:
۶۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد