بریدههایی از کتاب کتابخانه نیمه شب
نویسنده:مت هیگ
مترجم:محمدصالح نورانیزاده
ویراستار:نگین موزرمنیا
انتشارات:کتاب کوله پشتی
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۳از ۵۰۸۱ رأی
۴٫۳
(۵۰۸۱)
آنچه نگاهش میکنی اهمیتی ندارد؛ آن چیزی مهم است که میبینی.
mliSa
«اما اگه همیشه دنبال معنای زندگی بگردی، هرگز زندگی نمیکنی.»
Hamed
شهر در نظرش مثل خط تولید انبوهِ اندوه بود؛
سینا
ثورو میگفت: «با اطمینان بهسوی رؤیاهایت قدم بردار. آن زندگیای را تجربه کن که تصور کردهای.»
رادیو سکوت :)
«شاد باش، عزیزم. ممکنه هیچوقت اتفاق نیفته.»
نورا با خود فکر کرد. هیچوقت هیچ اتفاقی نیفتاد. اصل مشکل همین بود.
elmira
گاهی تنها راهِ یاد گرفتن، زندگی کردنه
😏
من فقط امروز رو میشناسم. خیلی چیزها دربارهٔ امروز میدونم، اما نمیدونم فردا چی میشه
Zeynab Shahdoost
گاهی تنها راهِ یاد گرفتن، زندگی کردنه
sara ashrafi birgani
میتونی دربارهٔ انتخابهات تصمیم بگیری، اما دربارهٔ نتایجشون نه.
mah_
آدمها هم مثل شهرند. نمیشود بهخاطر چند بخش کمتر جذابشان، بهکل آنها را کنار گذاشت. شاید جاهایی دارند که آدم خیلی ازشان خوشش نمیآید، مثلاً حومهٔ شهر و کوچههای فرعی تاریک و خطرناک، اما بخشهای خوبی هم دارند که حضور در آنها را ارزشمند میکند.
باغچه خانم
اما شاید همهٔ زندگیها همین بودند
Zahra.kazemi6
مهرهٔ سرباز جادوییترین مهرهٔ شطرنجه. ممکنه کوچیک و معمولی بهنظر برسه، اما اینطور نیست؛ چون یه سرباز هیچوقت فقط سرباز نیست، مهرهایه که میتونه وزیر بشه. تنها کاری که باید بکنی اینه که به راهت ادامه بدی و بری جلو. خونهبهخونه. وقتی هم بهسمت دیگه برسی، هر قدرتی که بخوای بهدست میآری.»
آبـــــان🍊
برتراند راسل مینویسد: «ترس از عشق همان ترس از زندگی است و کسی که از زندگی بترسد مردهای بیش نیست.»
Mary
مهرهٔ محبوب من رُخه؛ همون مهرهایه که همه فکر میکنن لازم نیست مراقبش باشن. خیلی صافوصادقه. آدم حواسش رو جمع وزیر و اسب و فیل میکنه، چون حرکتهای مخفی و جالب میکنن، اما معمولاً این رُخه که غافلگیرت میکنه. اونی که صافوصادقه، هیچوقت دقیقاً چیزی نیست که نشون میده.»
shadi
«پشیمونم که بعد از تموم کردن دانشگاه، یک سال رو صرف تفریح نکردم»
Fatemeh Karimian
با اطمینان بهسوی رؤیاهایت قدم بردار. آن زندگیای را تجربه کن که تصور کردهای.»
bagheri
«مشکلات هرکسی از نظر خودش بزرگترینه.»
negin
نورا برای خودش یکپا قهرمان محسوب میشد؛ البته نه قهرمانی که در مسابقات شنای المپیک مدال آورده باشد، اما درست به همان اندازه لذتبخش.
A PERSON
اونی که معمولیترین چیز دنیا بهنظر میرسه، ممکنه درنهایت همون چیزی باشه که تو رو به موفقیت میرسونه. باید به پیشروی ادامه بدی.
ارغوان
لحظات خوش هم اگر بهاندازهٔ کافی مهلت داشته باشند، میتوانند به درد تبدیل بشوند.
mehr
حجم
۲۸۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۲۸۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۴۲,۰۰۰۳۰%
تومان