بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کتابخانه نیمه شب | صفحه ۷۱۹ | طاقچه
کتاب کتابخانه نیمه شب اثر مت هیگ

بریده‌هایی از کتاب کتابخانه نیمه شب

نویسنده:مت هیگ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۴۶۵۰ رأی
۴٫۴
(۴۶۵۰)
متوجه شد دلیلش برای خودکشی نه اندوهگین و ناراحت بودن، بلکه این حقیقت است که نورا به خودش قبولانده بود راهی برای فرار از این اندوه نیست.
fr
«ترس از عشق همان ترس از زندگی است و کسی که از زندگی بترسد مرده‌ای بیش نیست.»
Mary gholami
«بین زندگی و مرگ یه کتابخونه هست. توی اون کتابخونه هم طبقات کتاب تا ابد ادامه دارن. هر کتاب موقعیت این رو بهت می‌ده که یکی از زندگی‌هایی رو تجربه کنی که می‌تونستی داشته باشی. تا ببینی اگه انتخاب‌های دیگه‌ای کرده بودی، چی می‌شد... اگه موقعیت این رو داشتی که حسرت‌هات رو ازبین ببری، کار متفاوتی انجام می‌دادی؟»
Mary gholami
«مشکلات هرکسی از نظر خودش بزرگ‌ترینه.»
Mary gholami
فشار ما رو می‌سازه. اولش زغال‌سنگ هم که باشی، با زیر فشار قرار گرفتن تبدیل به الماس می‌شی
Mary gholami
«نه. کتاب حسرت‌ها داره سبک‌تر می‌شه. حالا دیگه خیلی جاهاش سفیده... به‌نظر می‌رسه تمام زندگی‌ت داشتی حرف‌هایی رو می‌زدی که واقعاً بهشون عقیده نداشتی. این یکی از موانع توئه.» «موانع؟» «آره. خیلی مانع توی سرت داری. نمی‌ذارن حقیقت رو ببینی.» «حقیقتِ چی؟» «حقیقتِ وجودی خودت. دیگه واقعاً باید تلاشت رو بیشتر کنی تا حقیقت رو ببینی، چون مهمه.» «فکر می‌کردم بی‌نهایت زندگی دارم که می‌تونم بینشون انتخاب کنم.» «باید زندگی‌ای رو انتخاب کنی که توش در شادترین حالتی، وگرنه خیلی زود دیگه قدرت انتخابی نخواهی داشت.»
fr
هرگز نمی‌توانم تمام کسانی باشم که دلم می‌خواهد، نمی‌توانم تمام زندگی‌هایی را از سر بگذرانم که دوست دارم و هیچ‌گاه نمی‌توانم تمام مهارت‌های موردعلاقه‌ام را فرابگیرم. چرا چنین می‌خواهم؟ می‌خواهم زندگی کنم و از تمام گونه‌ها و حالت‌ها و شکل‌های تجارب جسمی و ذهنی ممکن در زندگی‌ام لذت ببرم.
Mary gholami
عضوی از طبیعت بودن یعنی بخشی از میل به حیات بودن. اگر مدت زیادی یک‌جا بمانی، یادت می‌رود دنیا تا چه اندازه وسیع است. از طول و عرض جغرافیایی سر درنمی‌آوری. درست همان‌طور که نمی‌توان درک درستی از وسعت روح هر انسان داشت. اما وقتی آن وسعت را حس کنی، وقتی چیزی آن را برایت فاش کند، امید خواهی‌نخواهی جوانه می‌زند و درست مثل گُل‌سنگی که از صخره جدا نمی‌شود، جانانه به تو می‌چسبد و رهایت نمی‌کند.
zahra homa
«دیدی؟ گاهی حسرت‌هامون هیچ ریشه‌ای در واقعیت ندارن. بعضی وقت‌ها حسرت‌ها...» دنبال واژهٔ مناسبی برای آن گشت و پیدایش کرد. «یه مشت حرف مفتن.»
fr
«حدس زدنش سخته، نه؟ اینکه چی می‌تونه خوش‌حالمون کنه.»
fr

حجم

۲۸۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

حجم

۲۸۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان