بریدههایی از کتاب علیه تربیت فرزند
نویسنده:آلیسون گوپنیک
مترجم:مینا قاجارگر
انتشارات:انتشارات ترجمان علوم انسانی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۲از ۱۰۳ رأی
۳٫۲
(۱۰۳)
اما ظرفیتهای قابل توجه انسان برای یادگیری و تخیل رایگان به دست نمیآید. معادلهای میان کاوش و بهرهبرداری، یادگیری و برنامهریزی، تخیل و عملکردن وجود دارد.
راهحل تکاملی این معادله این است که هر انسان تازهمتولدشدهای مراقبانی داشته باشد، افرادی که این اطمینان را به وجود میآورند که کودک میتواند با وجود آسیبپذیری بسیارش شکوفا شود، بیاموزد و تخیل کند. این مراقبتگران همچنین دانشی را انتقال میدهند که نسلهای پیشین اندوختهاند. همچنین آنها میتوانند برای هر کودک این موقعیت را فراهم کنند که انواع جدیدی از دانش را خلق کند.
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
مراقبتگران در خلال تربیت و پرورش کودکان سنتها را انتقال میدهند.
درعینحال، یکی از کارکردهای اساسی دوران کودکی اجازهدادن به نوآوری و تغییر است. درواقع، بهنحوی پارادکسیکال، هیچ فرهنگ و سنت خاصی برای انتقال به آیندگان وجود نمیداشت اگر گذشتگان دست به کارهای جدید نمیزدند. بدون رخدادهای جدید و بیسابقه، هیچ تاریخی وجود نداشت. کودکان تا سن نوجوانی، بهطور منحصربهفردی، شیوههای جدیدی برای لباسپوشیدن، رقصیدن، صحبتکردن و حتی فکرکردن اختراع میکنند. ما چگونه میتوانیم فرهنگ و سنن خودمان را ارج نهیم و انتقال دهیم، و درعینحال به کودکانمان نیز اجازه دهیم و تشویقشان کنیم که فرهنگها و رسومِ کاملاً جدیدی اختراع کنند؟
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
ما انسانها همواره میان حفظ امر کهن و گرامیداشت امر نوین مردد بودهایم. این تنش سابقهای بسیار طولانی دارد و فقط ویژگی فرهنگ تکنولوژیک ما نیست. این تنش بخشی از برنامهٔ تکاملی ماست. کودکان، به اقتضای طبیعتشان، همواره در خط مقدم این جنگ جای داشتهاند.
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
ما انسانها همواره میان حفظ امر کهن و گرامیداشت امر نوین مردد بودهایم. این تنش سابقهای بسیار طولانی دارد و فقط ویژگی فرهنگ تکنولوژیک ما نیست. این تنش بخشی از برنامهٔ تکاملی ماست. کودکان، به اقتضای طبیعتشان، همواره در خط مقدم این جنگ جای داشتهاند.
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
پس والدبودن صرفاً با عشقورزیدن به کودکان سروکار دارد.
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
هدف از عشقورزیدن به کودکان، بهطور خاص، فراهمکردن محیطی پربار، باثبات و امن برای این انسانهای کوچک و آسیبپذیر است، محیطی که در آن تغییر، خلاقیت و نوآوری میتوانند شکوفا شوند. این امر هم از منظر زیستشناختی و تکاملی و هم از منظری شخصی و سیاسی صادق است. عشقورزیدن به کودکان برای آنها مقصد تعیین نمیکند، بلکه قدرت و مایهٔ آغاز سفر را به آنها میبخشد.
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
عشق مقصد یا ملاک و معیار و نقشهٔ از پیش تعیینشده ندارد، اما یک هدف دارد. هدفْ تغییردادن کسانی نیست که به آنها عشق میورزیم، بلکه بخشیدن آن چیزی است که برای شکوفایی بدان نیاز دارند. هدف عشق شکلدادن به سرنوشت معشوق نیست، بلکه کمککردن به اوست در این جهت که خودش به سرنوشتش شکل دهد. هدفْ نشاندادن راه به او نیست، بلکه کمککردن به اوست تا راه خودش را بیابد، حتی اگر مسیری که در پیش میگیرد آن راهی نباشد که خود ما برمیگزیدیم، یا حتی راهی نباشد که ما برایش انتخاب میکردیم.
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
عشق مقصد یا ملاک و معیار و نقشهٔ از پیش تعیینشده ندارد، اما یک هدف دارد. هدفْ تغییردادن کسانی نیست که به آنها عشق میورزیم، بلکه بخشیدن آن چیزی است که برای شکوفایی بدان نیاز دارند. هدف عشق شکلدادن به سرنوشت معشوق نیست، بلکه کمککردن به اوست در این جهت که خودش به سرنوشتش شکل دهد. هدفْ نشاندادن راه به او نیست، بلکه کمککردن به اوست تا راه خودش را بیابد، حتی اگر مسیری که در پیش میگیرد آن راهی نباشد که خود ما برمیگزیدیم، یا حتی راهی نباشد که ما برایش انتخاب میکردیم.
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
هدف عشق شکلدادن به سرنوشت معشوق نیست، بلکه کمککردن به اوست در این جهت که خودش به سرنوشتش شکل دهد. هدفْ نشاندادن راه به او نیست، بلکه کمککردن به اوست تا راه خودش را بیابد، حتی اگر مسیری که در پیش میگیرد آن راهی نباشد که خود ما برمیگزیدیم، یا حتی راهی نباشد که ما برایش انتخاب میکردیم.
مامانِ لیلی و مهتاب و ارغوان
عشق مقصد یا ملاک و معیار و نقشهٔ از پیش تعیینشده ندارد، اما یک هدف دارد. هدفْ تغییردادن کسانی نیست که به آنها عشق میورزیم، بلکه بخشیدن آن چیزی است که برای شکوفایی بدان نیاز دارند.
مامانِ لیلی و مهتاب و ارغوان
آنچه من نمیتوانم و نباید انجام دهم این است که از فرزندانم و فرزندان آنها انتظار داشته باشم دقیقاً ارزشها، سنتها و فرهنگ مرا تکرار کنند
سیستماتیک
فراوانیِ کتابهای والدگری، مانند فراوانی کتابهای مرتبط با رژیم غذایی، باید بهخودیخود نشانهای از بیثمری آنها باشد؛ اگر هر یک از آنها بهراستی تأثیرگذار بود، آن موفقیت میبایست دکان بقیهشان را تخته میکرد. و شکاف بین اهداف شخصی و سیاست عمومی، که در مورد غذا به اندازهٔ کافی آشکار است، در موضوع مراقبت از فرزندان شکافی عمیق است. جامعهای که دائماً به فکر رژیم غذایی است بالاترین نرخ چاقی (۷) را دارد؛ جامعهای که فکر و ذکرش والدگری است بالاترین نرخ فقر کودکان را دارد.
مشکل اینجاست که نمیتوانیم غول را به درون چراغ بازگردانیم. بهمحض اینکه پیوستگی سنتها شکسته شد، راهی برای احیای آنها وجود نخواهد داشت. دیگر نمیتوانیم مانند والدین و اجدادمان صرفاً بهصورت ناخودآگاه آشپزی کرده یا کودکانمان را پرورش دهیم.
کتاب فوق العاده ای بود
بدینترتیب، کار ما بهعنوان والدین ساختنِ نوع خاصی از کودک نیست. درعوض، کار ما فراهمآوردنِ فضایی محافظتشده از عشق، امنیت و پایداری است که کودکانی از انواع بسیار نامنتظره بتوانند در آن بشکفند. کار ما شکلدادن به اذهان کودکانمان نیست؛ کار ما این است که به ذهن آنها اجازه دهیم در همهٔ امکانات جهان کاوش کنند. کار ما این نیست که به کودکان بگوییم چگونه بازی کنند، بلکه دادن اسباببازی به آنها و جمعکردن اسباببازیها پس از اتمام بازی بچههاست. ما نمیتوانیم به کودکان بیاموزیم، بلکه میتوانیم به آنها اجازه دهیم تا بیاموزند.
adel alizadeh
هدف از عشقورزیدن به کودکان، بهطور خاص، فراهمکردن محیطی پربار، باثبات و امن برای این انسانهای کوچک و آسیبپذیر است، محیطی که در آن تغییر، خلاقیت و نوآوری میتوانند شکوفا شوند.
adel alizadeh
کودکان دوران معاصر در مورد کارهایی که باید بهعنوان افراد بزرگسال انجام دهند تجربهٔ بسیار کمی دارند. شانس آنها برای تمرین مهارتهای پایهای مثل آشپزی و مراقبتگری روز به روز کمتر میشود.
سیستماتیک
نوجوانها میتوانند درست به اندازهٔ دوسالهها شما را عصبانی کنند.
سیستماتیک
اما درواقع والدگری یک اختراع وحشتناک است. والدگری زندگی فرزندان و والدین را بهبود نبخشیده، و میتوان گفت از برخی جهات آن را بدتر کرده است. برای والدین طبقهٔ متوسط، تلاش برای تبدیلکردن فرزندان به بزرگسالانی شایسته به منشأِ بیپایانِ اضطراب و گناه همراه با سرخوردگی تبدیل میشود. و برای فرزندان، والدگری تودهای تحملناپذیر از انتظارات نامشخص را به وجود میآورد.
کاربر ۴۰۵۸۹۸۰
کودکان ثروتمند در جهانی مملو از آموزشهای مدرسهای و تحت کنترل، و کودکان فقیر در جهانی آشفته و به امان خدا رهاشده زندگی میکنند.
سیستماتیک
افراد نسل من، که در شادی و امنیت و رفاه و در کنار تعداد زیادی کودکان دیگر رشد کردند، واقعاً پیشرفت شگفتانگیزی نسبت به والدین فوقالعادهٔ نسل ما _ که در فقر و بحران و جنگ بزرگ شدند _ نداشتهاند. همهٔ ما کسانی را میشناسیم که کودکی وحشتناکی داشتهاند و در آینده به بزرگسالانی بینظیر و والدینی بامحبت تبدیل شدهاند، و همچنین والدینی خوب را دیدهایم که بهنحوی تراژیک فرزندانی ناشاد نصیبشان شده است.
Bardia
از منظری علمی، یادگیری هیچ ربطی به نمرات آزمون ندارد، (بلکه) یادگیری با کشف جهان پیرامونمان سروکار دارد.
سیستماتیک
حجم
۳۲۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
حجم
۳۲۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰۵۰%
تومان