میخواهیم از کاربرد رنگ (و با در نظر گرفتن این عکس) به یکی دیگر از مؤلفههای سبک سیرک برسیم که واژهٴ «باروک» را به ذهن متبادر میسازد: استفاده از آینهها و سایر سطوح شفاف. شاید استدلال کنیم که این کار صرفاً جنبه تزئینی دارد ولی تصادفی نیست: سه نمای تأثیرگذار با حضور آینهها در فیلم دیده میشود. نخست در بار جایی که «دوربین به طرف چپ میچرخد تا شخصیتهایی را در آینه بار نشان دهد» دوم، جایی که رابرت استاک به خانه برگردانده میشود. سوم، زمانی که دوروتی مالون به خانه برگردانده میشود (باز هم شباهت میان او و برادرش توسط «موسیقی» نمود مییابد) و هنگامی که مالون میگذرد، تصویر راک هادسن را در آینه سالن میبینیم که او را مینگرد. همچنین استفاده از پنجرهها نیز با این موضوع ارتباط پیدا میکند: سیرک دائماً شخصیتها را به گونهای نشان میدهد که انگار از ورای شیشه دیده میشوند. میتوان شکلهای گوناگون این وضعیت را دید: «قاب بندی» آدمهایی که گیرافتادهاند ناتوانی افراد برای کمک به یکدیگر، هر یک از آن ها در سطحی شیشهای محدود شدهاند که نمیتوان به آن نفوذ کرد، ناواقعی بودن شخصیتها که در خیالات خاص خود گرفتار آمدهاند و صرفاً «بازتابهایی» از انسانیت هستند. (عنوان آخرین فیلم سیرک تقلید زندگی، ۱۹۵۹ است).
شهرام صفاری زاده