- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب حیفا
- بریدهها
بریدههایی از کتاب حیفا
۴٫۵
(۸۵۷)
شهید اللقیس فردی بود که از نظر تخصص و قابلیت فکری در سطح بسیار بالایی بود. اسرائیلیها نیز تعبیر بسیار قابل توجهی برای وی به کار بردهاند و از ایشان بهعنوان یک «عقل لامع» یعنی یک مغز بسیار درخشان یاد کردهاند.
کاربر ۵۱۵۴۴۲۶
- کشتن او بد است چون در پژوهشکده (شیعهشناسی موساد، مستقر در شهر تل آویو) آموختهام که خون شیعه هر جا ریخته شد، همان جا شیعه پرور میشود
mahid
اون روز مدام یاد مادرم بانو حنانه میفتادم. اما باید از اون مادر هم عبور کرد، تنها مادری که در همه بحرانها پشت بچهاش را خالی نمیکنه، مادر همه بچه شیعههاست، فقط حضرت زهراست.
I'm 26
دشمن، «بچههای خاک خودمان» را برداشت و اینگونه سفاک و خونخوار تربیت کرد و انداخت توی دامن خودمان. تکرار میکنم: بچههای خودمون. اگر از جای دیگر اومده بودند اینقدر آتش نمیگرفتم و دلم نمیسوخت.
کتابخوان
یک سوم خاک عراق در طول کمتر از یک هفته به فنا رفت. اتفاقی که نباید میافتاد به همین راحتی رخ داد. هنوز خبری از رباب و حفصه و ابومحمد نداشتم. از وضعیت آن یک هفته و رویدادهایی که به چشم خودم دیدم در اینجا صرف نظر میکنم. اگر یک روز به آخر عمرم مونده باشه، تشریح میکنم که چه اتفاقاتی در اون هفته رخ داد که کل ملت عراق به خاک سیاه نشستند. فقط و فقط به خاطر مصلحتاندیشی و اختلافات شدیدی که در سطوح عالی رجال سیاسی عراق وجود داشت.
داعش شکل گرفت. داعش ابتدا در آن سوی مرزهای عراق برنامهریزی شد، سپس عناصرش در افغانستان و لیبی و ترکیه، تربیت نظامی شدند، به زندان رفتند و توسط امثال حفصه و امثال خواهران پلیدش تربیت شدند. توسط مفتیان وحشی رژیم سعودی، از اهل سنت به وهابیت تکفیری تغییر ایدئولوژی دادند و نهایتاً به جان و مال و ناموسمان افتادند.
Najmeh
دیگه مسئله به صورت واضح، به یک مسئله امنیت ملی تبدیل شده بود و باید از بالا دستور میگرفتم.
اما در این بین که ما درگیر استعلام و استخبار و کسب تکلیف بودیم، تروریستها با خیال بسیار آسوده حتی موصل در استان نینوا را هم پوشش دادند. مدام اخبار نگران کننده از خریدن خانهها و مزارع و مراتع استان نینوا به گوش ما میرسید اما کاری از دستمان بر نمیآمد.
حال کسی را داشتیم که جلوی چشمش، عزیزانش را داشتند به یغما میبردند اما نمیداند چه کند و به چه کسی پناه آورد. فقط یک مأمور امنیتی میفهمد که توطئه یعنی چه؟! فقط یک مأمور امنیتی و استراتژیک میداند که مثل موریانه، از درون تهی شدن و خیانت یعنی چه؟!
چرا این حرفها را زدم؟ چون مثلاً موصل دومین شهر بزرگ عراق- همسان با بصره- در شمال غرب این کشور است که بیش از چهارصد کیلومتر با بغداد فاصله دارد. این شهر که مرکز استان نینواست و اهالی آن را اعراب سنی، اقشار مختلف شیعه و اکراد تشکیل میدهند، طی رویداد مشکوکی (در خرداد ۱۳۹۳) توسط داعش اشغال شد
Najmeh
ما عراقیها همیشه از درون گول خوردهایم، از درون خودمون! خیانت از وسط خودمون شروع شد! از وسط محلههای شهر و شهرکهایی داعش سر بلند کرد که روزی آقا و ارباب عراق در زمان صدام بودهاند.
Najmeh
داعش، عملیات نظامیخود برای اشغال شهر رمادی را «غزوه ابومهند سویداوی» نامید. ابومهند سویداوی نام مستعار یکی از فرماندهان ارشد داعش با نام حقیقی «عدنان العفیف حمید السویداوی» میباشد. وی سرهنگ دوم سابق گارد ریاست جمهوری دوره صدام ملعون بود که پس از اشغال این کشور از سوی آمریکاییها از ارتش اخراج شده و به سازمانهای تروریستی بعثی و تکفیری پیوست.
Najmeh
داعش از جای خاصی به عراق حمله نکرد. بلکه کاملاً بومی و خودجوش از طرف افسران حزب بعث، تغذیه و حمایت شد. به این گونه که حزب منحل شده بعث در دوران حکومت نوری مالکی، نخست وزیر پیشین عراق اعتراضهای ساختگی خیابانی، طراحی و اجرای انفجارهای مختلف و همکاری با تروریستها را در دستور کار داشت تا بار دیگر به عرصه قدرت بازگردد.
Najmeh
(صحبتهای اعتقادی و مبنایی خاصی در آن فضا مطرح شده و بعضیاش در لپ تاپ یعکوف موجود بود که نشان میدهد اسرائیلیها در حال تعریف و نهادینه کردن تفسیری از اسلام به نام «صهیونیزم اسلامی» هستند که مبانی توحید و خلافتش به صورت تلگرافی و مختصر در قسمت های قبل به سمع و نظر شما رسید. اصل دشمنی آنها با اسلام ناب و اهل سنت و شیعیان وارد مرحله جدیدی شده که.
Najmeh
اما کلاً از دو حالت خارج نیست: یا زنده میماند یا میمیرد. اگر زنده ماند، در صورت تأیید سلامت جسمی و روانی او توسط کارشناسان گروه، به فعالیتش ادامه خواهد داد. اما اگر زنده نماند، سریعاً جنازه او را به تل آویو منتقل کنید. چرا که جنازهاش بدون احتساب وسایل و هورمونسازها، حداقل ۱۸۰ ملیون دلار ارزش دارد. در ضمن اگر حفصه زنده نماند، ابوبکر و ابومحمد هم نباید زنده بمانند چرا که آنها پروژه فکری حفصه بودند و هیچکس دیگری به مهارت حفصه نمیتواند آنها را تربیت کند به جز میتار. که البته میتار هم درگیر پروژه افغانستان است. اگر لازم شد، پروژه حذف ابوبکر و ابومحمد را به روش TTR (مرگ بدون جنازه) اجرا کنید.
Najmeh
به خاطر اشرافم به روحیات دکتر ابراهیم، تربیت او را در ابو غریب به عهده دارم. ضمناً در گام اول، نام دکتر ابراهیم را پس از مشورت با حیفا، به نام «ابوبکر البغدادی» تغییر دادیم.
Najmeh
به خاطر همین با بچههای یهودی خوش قلب و با ایمان آنجا که با رژیم صهیونیستی مخالفاند هم ارتباط گرفتیم و به کمکمان آمدند و کمکهای شایان توجهی هم کردند.
از قرائن و شواهد این احتمال داشت تقویت میشد که خود یعکوف هم در ابوغریب بوده و حتی یکی از کسانی بوده که در طول آن دو ماه در ابوغریب مشغول بوده است. وقتی بچهها اطلاعات را در آوردند و مثل گوشت نذری بین گروههای مختلف که هر کدوممان دنبال پروژهای بودیم تقسیم کردند، بیشترین سهم را ما برداشتیم چون این یعکوف به نوعی رابط حیفا با متساوا بود و حتی دو بار جان حیفا را از چنگال زندانیان القاعده نجات داده بوده.
Najmeh
مأموریت تخلیه اطلاعاتی تامار به عهده «شهید حسان اللقیس» بود
Akbar Aghaii
در همین لحظه مشتش را باز کرد و گفت: «این یک مشت از موهای حفصه است که از سرش کندم و در آزمایشها به درد میخوره. حتی اگر تغییر چهره بده، بازم DNA حفصه را میشه ثبت کرد.»
مشت دیگرش را باز کرد و گفت: «با این انگشتر به صورتش ضربه زدم. هر جا باشه تا حدوداً نیم ساعت دیگه، بیهوش میشه، حفصه از حالا هر از چند ساعت بیهوش خواهد شد. نگین این انگشتر حاوی نوعی سم است که تحریک کننده مواد ترشحزای هورمن برونریز بدن خانمهاست و میتونه نوعی از ترشحات بدن حفصه را هر جا که بیهوش بشه برامون به جا بذاره. اینطوری حفصه میشه ردیاب خودمون. اینطوری میشه مدام کشفش کرد و مثل سایه مرگ دنبالش بود.»
هدی✌
در پژوهشکده (شیعهشناسی موساد، مستقر در شهر تل آویو) آموختهام که خون شیعه هر جا ریخته شد، همان جا شیعه پرور میشود
هدی✌
از اینکه دشمن، «بچههای خاک خودمان» را برداشت و اینگونه سفاک و خونخوار تربیت کرد و انداخت توی دامن خودمان. تکرار میکنم: بچههای خودمون. اگر از جای دیگر اومده بودند اینقدر آتش نمیگرفتم و دلم نمیسوخت. بچههای خودمون را بر علیه خودمون شوراندند، طوری شوراندند که بچههای گول خورده خودمون، همه بچههای بد جهان را به عراق دعوت کردند.
ماری
«لذتی که در مخفی بودن یک رابطه برای مؤنث و مذکر وجود دارد، سرابی است که میتواند آنها را به قهقرای یک به اصطلاح عشق بکشاند. اشتباه میکنند کسانی که به لذت مخفی بودن یک رابطه اکتفا میکنند و نمیتوانند عشقشان را فریاد بکشند. عشقی که تمام لذتش در مخفی بودنش باشد، اگر سر به رسوایی در آورد، تبدیل به کینه و اضطراب همیشگی میشود.»
بــابـــونه 🌼
در ایران و هندوستان، گروههای صوفیه و دراویشی هستند که آنقدر به قطبشان معتقد میشوند که حتی حاضرند برایش جان بدهند، چه برسد به ترک واجبات و محرمات شریعت. قطبها هم در مرحله اول، چشم عقل و فهم ایمان آنها را کور کرده و سپس به آنها جهانبینی خاصی میدهند که میتوان نمونهاش را در آرشیو فایل «خانههای فقیر الی الله در ایران» ببینید.
(اصطلاح فقیر از اصطلاحات مرسوم در زبان دراویش و صوفیان میباشد و به کسی میگویند که چند مرحله از سلوک ابتدایی را سپری کرده و به عضویت رسمی خانه (محل اجتماع دراویش) در آمده باشد.
فروغ
یاد جمله یکی از شاگردان برجسته آیت الله سیستانی افتادم که در دوره عقیدتی بهمون گفت که وقتی سر و کارتون با سگ جماعت افتاد، این آیه را بخونید و بر خواندن این آیه مداومت داشته باشید: «وَ تَحْسَبُهُمْ أَیقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْیمِینِ وَ ذاتَ الشِّمالِ وَ کلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیهِ بِالْوَصِیدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَیهِمْ لَوَلَّیتَ مِنْهُمْ فِراراً وَ لَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبا». آیه ۱۸ سوره مبارکه کهف و درباره سگ اصحاب کهف بود.
علی اکبر
حجم
۱۶۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۸۷ صفحه
حجم
۱۶۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۸۷ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰۵۰%
تومان