بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قدیس دیوانه | طاقچه
کتاب قدیس دیوانه اثر احمدرضا امیری‌سامانی

بریده‌هایی از کتاب قدیس دیوانه

۴٫۹
(۱۰)
به قول پسرش محسن: «آدمیزاد هرچقدرم قلدر باشه، جلوِ تقدیر و مرگ اندازهٔ پر کاه اراده نداره. وقتی یکی رو بخواد رفتنی کنه، می‌کنه.»
Parvane
بخار متصاعد از دکل، نور آفتاب را پرده‌به‌پرده می‌کرد. جلوَم شهری از ستاره‌ها بود که با هر حرکت من رنگ‌به‌رنگ می‌شدند. باد ملایم توی علفزار افتاده بود تا سبزه‌ها را از لای دانه‌های تگرگ بیرون بکشد. منظرهٔ بی‌نظیری از جلوِ پایم تا پایین‌دست کوه نقاشی شده بود. انگار تکّه‌ای از بهشت با طوفان از دل آسمان کنده شده بود و افتاده بود آنجا.
Parvane
جماعت عجیبی روبه‌روی من ایستاده بود. انگار چیزی مثل واشر پلاستیکی توی سرشان بود که نمی‌گذاشت حرف‌های مرا بفهمند.
Parvane
این بنده‌خدا که تقصیری نداشت. تمام حرف‌هایی که با آن جسارت و جدّیت می‌زد، از باطن ساده و بی‌غل‌وغشش بلند می‌شد. اگر کمی مثل بقیهٔ ما، لایه‌به‌لایه و تودرتو بود، می‌دانست که آدم‌های چند رنگ، تشنهٔ چنین حرف‌هایی هستند تا سادگی و یک‌رنگی را دستاویز کنند.
Parvane
می‌دونی سبزهٔ مزبله یعنی چی؟ یعنی گُل توی سطل آشغال. یعنی یه دختر خوب و خوش‌برورو که توی یه خونوادهٔ بد عمل اومده باشه. اینا خونه‌خراب‌کنن عموجون.»
Parvane
انگار که خدا مثل یک ورق‌باز حرفه‌ای بالای سر حسن ایستاده بود و در هر لحظه حکم جدیدی صادر می‌کرد تا سرِوقت، شاه و بی‌بی و سرباز به او حکم کنند.
Parvane
قدیس دیوانه مجموعه‌داستان نویسنده: احمدرضا امیری‌سامانی نشر صاد
کاربر ۲۰۷۴۶۷۶
راست می‌گویند که آدمیزاد وقت مردن یک کوزه عسل هم همراه خودش به گور می‌برد. انگار هرچقدر هم بد باشد، وقتی می‌میرد، همه دنبال خاطرات خوبش می‌گردند.
Parvane

حجم

۱۳۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۴ صفحه

حجم

۱۳۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۴ صفحه

قیمت:
۴۷,۰۰۰
۲۳,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد