بریدههایی از کتاب شگفتی وجود
۳٫۰
(۲)
وقتی ذهن از پچپچ کردن دست میکشد، میتوانید آن را حسکنید، این سکوت شدید، این آرامش آتشفشانی که همهچیز از آن برمیخیزد و نهایتاً همهچیز به آن باز میگردد.
t.s
وقتی این دیده شود، همهچیز چه آرام میشود! همهٔ سروصداهای ذهنی از بین میروند و بهصورت چیزی که هستند تشخیص داده میشوند: یک واقعیت غلط و یک توهم، نه چیزی بیشتر.
وقتی فریب بودن زندان دیده شود، فریب بودن زندانی نیز دیده میشود.
آنگاه شما دیگر یک شخص نیستید: نه یک مرد، نه یک زن، نه انگلیسی، نه آمریکایی، سیاه، سفید، هندو، مسیحی، مسلمان، خداناباور، غنی یا فقیر، خوب یا بد، شاد یا غمگین. شما هیچ یک از این چیزها نیستید. این نیستید، آن هم نیستید، هیچ یک از موضوعاتِ آگاهی نیستید. شما بدن نیستید، ذهن هم نیستید. آن پاها مال شما نیستند، آن دستها مال شما نیستند. آن صورت به شما تعلق ندارد. آن سر آنجاست، اما شما مالک و صاحب آن نیستید. نه چشمها، نه زبان، نه بینی، نه گلو، نه قلب، نه شکل. قبل از اینکه همهٔ این چیزها باشید، شما هستید. شما آگاهی، بیداری، یک فضای باز و وسعتی هستید که دنیا مجاز است در آن شکل بگیرد.
محسن
آیا احساسی از حضور وجود ندارد که «پشت» هر چیزی بنشیند و هر چیزی را تماشا کند؟
آیا چیزی در اینجا وجود ندارد که با آسودگی از صداهایی که میآیند و میروند، احساساتی که در بدن میآیند و میروند مطلع باشد؟
چیزی که در واقع بههیچوجه «چیزی» نیست، زیرا بخشی از آنچه میآید و میرود نیست؟
آیا آن «چیز» میتواند هیچ چیز باشد که به همهچیز اجازهٔ بودن میدهد؟
آیا آن همیشه آنجا نبوده است، درست از ابتدا؟
t.s
اشاره کردن به امر آشکار
«نیازی نیست اتاقت را ترک کنی.
پشت میزت بنشین و گوش کن.
حتی گوش نکن، صرفاً منتظر باش.
حتی منتظر نباش، کاملاً ساکت و در خلوت باش.
دنیا خودش را آزادانه و بیپرده به تو تقدیم خواهد کرد.
آن هیچ انتخابی ندارد. در وجد و سرور، به پای تو خواهد چرخید.»
ـ فرانتس کافکا
t.s
رهایی راستین در مورد رها شدن از شر هیچچیزی نیست، بلکه در مورد عاشق شدن به همهچیز است. همچنین این عاشق شدن کنار رفتن جستوجوگر است، کنار رفتن هر چیزی که شما را از زندگی همانطور که هست جدا میکند.
t.s
حجم
۱۴۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۶۵ صفحه
حجم
۱۴۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۶۵ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد