بریدههایی از کتاب دلایلی برای زنده ماندن
۴٫۰
(۴۴۴)
نفرت احساسیست بیهوده در درون شما. به این میماند که برای تلافی، عقربی را بخورید؛ چون شمار را نیش زده است!
سمانه
افسردگی حال عجیبیست. حتی حالا که این سطور را مینویسم و چهارده سال از نقطهٔ اوج وخامت آن فاصله گرفتهام، میدانم که کاملاً از شر آن خلاصی نیافتهام. شما بر آن فائق میآیید، اما درعینحال هرگز کاملاً مغلوبش نمیکنید. زمانی که خسته و عصبی میشود یا حتی مادهٔ غذایی نامناسبی را مصرف میکنید، در یک چشم بر هم زدن ظاهر میشود و غافلگیرتان میکند
سمانه
اگر تابهحال گمان میکردید که یک فرد افسرده دلش میخواهد شاد باشد و خوشحال، در اشتباه بودید. افسردهحالان اصلاً و ابداً به بُعد تجملی شادکامی اهمیتی نمیدهند. تنها چیزی که میخواهند فقدان رنج است.
nazila
بیماری مترادف است با درد و رنج. تابهحال خوب بودید و ناگهان دیگر نیستید.
nazila
در حقیقت، اگر امور بیرونی زندگی انسان درست باشد و هر چیز سر جای خودش قرار داشته باشد، امکان وخیمتر شدن افسردگی افزایش مییابد. زیرا شکاف میان آنچه عملاً احساس میکنید و آنچه از شما انتظار می رود احساس کنید عمیقتر خواهد شد.
سمانه
آنچه مرا نکشت؛ دستکم ضعیفترم ساخت. چیزی که موجب مرگتان نشود، ممکن است باعث شود تا آخر عمرتان بلنگید.
سمانه
دربارهٔ حالم هیچ نگفتم. اگر از حالم سخن میگفتم انگار آن را هرچه بیشتر حس میکردم. اگر عادی رفتار کنید گویی حالتان نیز تا حدودی طبیعیست؛ پس عادی رفتار کردم.
سمانه
این ادامهٔ زندگیست که شجاعت بیشتری میطلبد، نه خودکشی.
کاربر ۳۳۳۵۵۴۲
افسردگی دروغ نیست، حقیقیترین پدیدهایست که تابهحال تجربه کردهام؛ و البته که پدیدهایست نامحسوس و نامرئی.
کاربر ۳۳۳۵۵۴۲
میدویم که زمان را کوتاه کنیم. نه اینکه از لحاظ علم فیزیک عملاً از آن بکاهیم؛ خیر! بلکه احساسمان از گذر آن را تغییر میدهیم.
l
خودتان را نکشید؛ حتی اگر اسیر ظلمات محضاید. همیشه گوشهٔ ذهن داشته باشید زندگی ساکن و راکد نیست. زمان در گذر است. شما در امتداد کهکشان ذهن خود در حرکتاید؛ پس صبر کنید تا ستارهها نمایان شوند.»
pardis
با این تفاسیر کتاب حاضر در پی تحقق دو مطلب است:
۱- کاستن از داغ ننگِ ناشی از افسردگی بهعنوان یک بیماری روانی - اگرچه ممکن است این هدف بیشازحد آرمانگرایانه باشد.
۲- کوشش برای متقاعد کردن مردم به اینکه از قعر یک درّه نمیتوان چشماندازی باز و باصفا داشت.
zahra eyni
نسبت به فاصلهها هوشیار باشید. فاصلهٔ جایی که هماکنون در آن قرار دارید و جایی که میخواهید به آنجا برسید. اگر صرفاً به فکر کردن به فاصلهها اکتفا کنید، آنها را ژرفتر خواهید ساخت و دستآخر به اعماق آن سقوط خواهید کرد.
Neda^^
«برای خروج از ذهن خویشتم، آیا راهی هست؟»
Hossein shiravand
یا کتاب میخوانید که از خود فرار کنید یا کتاب میخوانید که خود را پیدا کنید.
Hossein shiravand
یک مسئله را من میتوانم دقیقاً درک کنم و خودم نیز به آن برسم: اینکه بیشتر داشتن، الزاماً بهتر شدن زندگی را منجر نمیشود
🌿sepidar🌿
«همانگونه که قطرههای بارن از درزهای کاهگِلِ ترکخوردهٔ بام، به درون خانه نفوذ میکنند، نفسانیات رنجآور نیز از ذهن خموده و ناهوشیار به دورن آدمی رسوخ میکنند.»
🌿sepidar🌿
«هیچکس رهاییبخش ما نیست جز خودمان. نه کسی توانش را دارد و نه امکانش را.»
🌿sepidar🌿
«شوپنهاور عادت داشت در یک رستوران مجلل، غذاهای گرانقیمت بخورد. روابط بسیاری داشت که عموماً مبتذل و کممایه بودند و بیش از آن که با اشتیاق و احساسات همراه باشند، تنها جنبهٔ جسمانی و نفسانی داشتند. وی به شدت ستیزهجو و پرخاشگر بود و به صورتی غیرمعمول آزمند. بهعنوان مثال یک مرتبه، خیاطی که پشت در آپارتمان مشغول صحبت با کسی بود، خشم شوپنهاور را برانگیخت. شوپنهاور بانوی میانسال را از پلهها به پایین پرت کرد که موجب شد صدمه ببیند و صدمهاش تا آخر عمر بهبود نیابد. دشوار است بتوان در زندگی شوپنهاور بر فضیلت خاصی انگشت گذارد، به جز اینکه با حیوانات مهربان بود. اگرنه او در همهٔ ابعاد دیگر زندگیاش مملو بود از خودخواهی.»
🌿sepidar🌿
آدمی تفکر را بسیار ارج مینهد، اما احساسات نیز همان منزلت را دارند و به همان میزان ضروریاند.
🌿sepidar🌿
حجم
۲۱۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
حجم
۲۱۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان