بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دلایلی برای زنده ماندن | صفحه ۴۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دلایلی برای زنده ماندن

بریده‌هایی از کتاب دلایلی برای زنده ماندن

نویسنده:مت هیگ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۴۴۴ رأی
۴٫۰
(۴۴۴)
پس چنان‌چه قادر نیستیم تمام و کمال بر افسردگی خود چیره شویم و آن را محو کنیم، می‌توانیم از آن به‌عنوان یک «موهبت هراس‌آور» بهره بگیریم
سپیده
اگر دچار افسردگی هستید، نه چیزی به زنانگی، مردانگی یا انسانیت شما افزوده و نه از آن کم می‌شود. همان‌طور که اگر دچار سرطان، ناراحتی‌های قلبی- عروقی بودید یا تصادف می‌کردید، از مردانگی یا زنانگی‌تان چیزی کم نمی‌شد.
mahdi ansari
مردان از دیرباز تاکنون بیماری‌های روانی را به منزلهٔ نوعی ضعف شخصیتی می‌انگاشتند و بنابراین، از کمک گرفتن روی‌گردان بودند.
mahdi ansari
جلب توجه؛ علاقه‌مندی؛ مطلوبیت و کنش خریدن؛ چهار گام که به خرید کالا از طرف مشتری منجر می‌شه. اول توجهشون رو جلب می‌کنی؛ بعد علاقه‌شون؛ بعد طالب می‌شن به انجام خرید. اینها مراحلی هستن که قبل از عمل خرید کردن، تو ذهن مشتری‌ها شکل و فرم می‌گیرن.
مهسا
باید به عواملی پرداخت که حالات خلقی پایین و یا میانه را برمی‌انگیزانند و شعله‌ور می‌سازند.
مهسا
همچنین افسردگی یعنی.. پدیده‌ای کوچک‌تر از شما.؛ همیشه از شما ناچیزتر است، اگرچه فراخ و فراگیر به نظر می‌رسد. هم‌اوست که «درون شما» دست به کار می‌شود؛ این شما نیستید که «درون اویید». ممکن است که به ابر تیرهٔ روان در آسمان بتوان تشبیهش کرد؛ اما اگر غرض استعاره‌ورزی‌ست؛ این شمایید که آسمان‌اید. شما پیش از او خلق شده‌اید. و او نمی‌تواند بدون آسمان موجودیت داشته باشد. اما موجودیتِ آسمانِ بی‌ابر؛ البته که شدنی‌ست...
حدیث بانو
«و در پایان این ادامهٔ زندگی‌ست که شجاعت بیشتری می‌طلبد، نه خودکشی.» آلبر کامو، از کتاب مرگ خوش
کاربر ۷۵۰۴۴۷۱
ابعاد جسم آدمی دامنه‌دارتر از آن چیزی‌ست که به نظر می‌رسد.
مریم
یکی از نشانه‌های محرز افسردگی این است که سر سوزن امیدی به هیچ چیز ندارید و آینده‌ای را متصور نمی‌شوید.
مهسا
اگر تنها به افسردگی دچارید، گویی ذهنتان در باتلاق فرو می‌رود و نیروی حرکت آنی خود را از دست می‌دهد. اما اگر چاشنی اضطراب به آن اضافه شود، باتلاق همچنان باتلاق است؛ اما در خود گرداب دارد. هیولاهایی در آن آب گل‌آلود وجود دارند که به تمساح‌های تغییر شکل یافته می‌مانند و با نهایت سرعت، از این طرف به آن طرف می‌روند. مدام باید حالت تدافعی به خود بگیرید و هوشیار باشید. چنان هوشیار که مبادا یک لحظه در آب پایین بروید؛ درحالی‌که با جان کندن می‌کوشید سرتان را بالای آب نگاه دارید و نفس بکشید.
سپیده
تجارب ما با تجارب دیگران تا حدودی هم‌پوشانی دارند، اما هرگز به تجارب کاملاً یکسان تبدیل نمی‌شوند.
سپیده
واژگان -چه شفاهی باشند و چه نوشتاری- دستاویزهایی هستند که ما را به جهان بیرونی پیوند می‌زنند.
I.F
اینکه یک جامعهٔ هراسیده و سرکوب‌گر، به هر انسان متفاوتی انگ دیوانگی می‌زند، ولی تفاوت انسان‌ها الزاماً به معنی دیوانگی نیست، بلکه بیماری‌ست. بیماری به منزلهٔ داشتن افکار دیوانه‌وار نیست. و نیز به منزلهٔ خل‌وضعی و خرفتی هم نیست.
مریم
افسردگی نامرئی‌ست. این‌طور نیست که احساس «کمی اندوه» داشته باشید. اصطلاح «کمی اندوه» دقیق و گویا نیست. واژهٔ افسردگی مرا به یاد یک لاستیک پنچرشده می‌اندازد؛ لاستیکی که پاره شده و غیرقابل حرکت است. شاید افسردگی که با اضطراب همراه نیست چنین تعبیری داشته باشد: یک لاستیک پنچر و وامانده از حرکت. اما افسردگی همراه با اضطراب و وحشت به یک جسم پنچر و بی‌حرکت نمی‌ماند.
مریم
زمان خود درمان‌گر دردهاست. بدون شک در انتهای تونل تاریک، نور را خواهید یافت؛ حتی اگر قادر نباشید از ابتدا آن را ببینید. و نیز ضرب‌المثل مشهوری که ذکرِ آن با یک تیر، دو نشان زدن است: «در نومیدی بسی امید است» واژگان! گاهی تنها همین واژگان می‌توانند رهایی‌بخش ما باشند.
مریم
دربارهٔ مشکلتان سخنی بر لب نمی‌آورید؛ که حقیقتاً باعث تأسف است، زیرا سخن گفتن به شما کمک خواهد کرد. واژگان -چه شفاهی باشند و چه نوشتاری- دستاویزهایی هستند که ما را به جهان بیرونی پیوند می‌زنند. پس سخن گفتن با دیگران یا نوشتن از مشکلات شخصی، ما را به هم گره می‌زند و نیز به خود حقیقی‌مان متصل می‌سازد. می‌دانم، می‌دانم که ما انسانیم؛ موجوداتی محجوب.
مریم
سیزده سال پیش مطمئن بودم که این کار شدنی نیست. در ادامهٔ کتاب درخواهید یافت که قرار بود بمیرم یا دیوانه شوم.
مریم
«با اینکه قلبت شکسته خواهد شد؛ تو با دل‌شکستگی تاب خواهی آورد و ادامه خواهی داد.» لرد بایرون- شعر سفر زیارتی چایلد هارولد
awimis
من، به هرآنچه از شدت «منِ افراطی‌ام» بکاهد و آن را کم‌رنگ‌تر سازد، خوشامد می‌گویم و از آن با آغوش باز استقبال می‌کنم.
awimis
فرصت‌هایی که با مرگ خود مسکوتشان می‌گذاریم. و چنین بود که زیستن را ادامه دادم.
حسین....

حجم

۲۱۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۹۷ صفحه

حجم

۲۱۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۹۷ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰
۵۰%
تومان