بریده‌هایی از کتاب گربه راهنمای ما

«اگر فکر می‌کنید که گربه‌ها هیچ چیز نمی‌فهمند، اشتباه می‌کنید؛ امتناع گربه از فهمیدن، کاملاً عامدانه است.» لوئیز نوسرا

و اگر شما رئیس هستید، مثل گربه همیشه رفتاری محکم و صمیمی داشته باشید، با نگاه تشویق کنید و حضور داشته باشید! حتی اگر هم در محیط کارتان رئیس نباشید: به هر حال، شما مدیر خودتان هستید! همیشه بهترینِ خودتان را ارائه دهید بدون آنکه تشویش ایجاد کنید!

هرگز خود را زیر فشار نشان ندهید، این کار فقط نشانه ناکارآمدی شما است! (سبک گربه: نگران باش! من مدیر هستم!)

همیشه باید حواسمان باشد که خیلی در معرض دید نباشیم؛ در نتیجه می‌توانیم بهتر در جریان آخرین خبرها قرار بگیریم.

چنانچه در مواقع نیاز، مفید باشیم مشکلات به‌سرعت برطرف خواهند شد.

لازم نیست مدام در تکاپو و حرکت باشید تا بخواهید به اطرافیانتان نشان دهید که به‌شدت مشغول کار کردن هستید، با این روش فقط به همکارانتان استرس بی‌فایده منتقل می‌کنید.

تلاش بیهوده نکنید و انرژی خود را برای مسائل بی‌اهمیت صرف نکنید. میزان کار خود و همچنین زمان اختصاص‌یافته بنا به «اهمیت» وظایفتان را در نظر داشته باشید.

دریچه‌های قلبتان را باز کنید، نگران نباشید و اعتماد کنید. چون نه انتخاب و نه راه دیگری دارید که بتوانید از این شانس خوشبختی و شادکامی در زندگی خود استفاده کنید. ترس‌های خود را کم‌تر کنید، دوست بدارید، و هوشمندانه اطمینان کنید.

در مواجهه با دیگران از حس ششم خود کمک بگیرید، این حس هرگز به شما خیانت نمی‌کند و در هر لحظه‌ای که احساس کردید با آدم خوبی ملاقات کرده‌اید، چه در رابطه دوستی باشد و چه عاطفی، دیگر احتیاجی نیست که درِ خوشبختی را با ماندن در وضعیت ترس و سوءظن، به روی خود ببندید.

باید بدانیم که چگونه می‌توانیم خوشحال زندگی کنیم، بدون اینکه بی‌وقفه در هراس و ترس از بی‌اعتمادی و خیانت دیگران باشیم؟ این‌گونه زندگی کردن غیرممکن است.

«ما نمی‌توانیم به هیچ کس اعتماد کنیم، اما این موضوع برای گربه‌ها متفاوت است، اگر یک بار در زندگی‌شان شما را بپذیرند، برای همیشه به شما اعتماد می‌کنند.» آندره برینک

هیچ کجا خانه خودمان نمی‌شود! فضایی دنج و آرام و زیبا را در قصرِ کوچکِ طلایی خود پرورش دهید. می‌بینید که احساس بهتری خواهید داشت.

«از دست ندادن زمان» تقریباً امری عادی برای ما تلقی می‌شود؛ به عبارتی دیگر، این موضوع در جامعه ما به قانونی تحمیلی تبدیل شده است!

بین هیچ کاری نکردن و زمانی را به لذت بردن از زندگی گذراندن، تفاوتی وجود دارد. این تفاوت تنها در سپاسگزاری نهفته است کاری کاملاً انسانی.

«از بین تمامی حیوانات، تنها گربه است که به زندگیِ متفکرانه دست می‌یابد.» اَندرو لانگ

آموختن شیوه مدیریت، پیش از هر چیز به شما در صرفه‌جویی وقت کمک می‌کند تا بتوانید وظایف مهم خود را انجام بدهید، نه اینکه برده دائمی و تأمین‌کننده نیازهای اطرافیانتان باشید.

افرادی که اعتماد به نفس دارند معمولاً در «مرکز توجه» قرار دارند، «آزاد» و «کاریزماتیک» هستند. آن‌ها اغلب افرادی شاد و خوشحال هستند و برای پرورش دادن استعدادهای خود تلاش می‌کنند، استعدادها و قابلیت‌هایی که به‌تدریج باعث پیشرفت این احساس اعتماد در آن‌ها می‌شوند.

اعتماد به نفس همچون ذره‌ای پراکنده در هوا نیست که بتوان راحت به آن دست یافت، بلکه در واقع فرایندی است قابل‌یادگیری، میزانی از قدرت که گربه آن را دارد، مجموع ظرفیت‌هایی که هر کدام می‌توانند برای ما امکان بهتر شدن و بهتر زیستن را فراهم کنند.

برای داشتن اعتماد به نفس باید خود را دوست داشت، به‌اندازه کافی مستقل بود و از این فکر که «دیگران چه می‌گویند» رها شد.

اعتماد به نفس در یک گربه به این شکل است که با بی‌اعتنایی به‌سوی ما می‌آید و می‌گوید: «می‌دانم که دوستم داری.» او هرگز نمی‌گوید: «آیا امروز هم من را دوست داری؟» به این ترتیب می‌توانیم نتیجه بگیریم که به دلیل همین شیوه رفتاری در یک گربه که دیگر جزء ویژگی‌های اصلی و جذابیت و زیبایی او به حساب می‌آید، بسیاری از ما به او علاقه‌مند می‌شویم.