بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب طوفان دونده | طاقچه
تصویر جلد کتاب طوفان دونده

بریده‌هایی از کتاب طوفان دونده

امتیاز:
۵.۰از ۲ رأی
۵٫۰
(۲)
می‌خواستم چنان مشتی به این جهان احمق بکوبم که جای دستم سوراخی در آن به جا بگذارد.
کاربر... :)
خانم منشی گفت: «ببین، من تک‌تک دانش‌آموزهای این مدرسه رو می‌شناسم و هیچ‌کسی به اسم بروکس اینجا نیست.» به خودم گفتم: نه، زین. این کار رو نکن. اما دهانم خیلی جلوتر از مغزم به کار افتاده بود. «اسم من چیه؟»
کاربر... :)

حجم

۴۳۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۵۲ صفحه

حجم

۴۳۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۵۲ صفحه

قیمت:
۱۳۲,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد